لنبان


معنی انگلیسی:
old procuress or prostitute, madam

لغت نامه دهخدا

لنبان. [ لَم ْ ]( ص ، اِ ) زنی را گویند که از قحبگی و فاحشگی گذشته به قیادت و قوادگی مشغول باشد. یعنی کنیزها و دخترخانها به هم رساند و به قحبگی اندازد. ( برهان ). صاحب آنندراج گوید: لنبان ترکیبی است از لَن به معنی آلت تناسل رجال و دیگر بان که افاده معنی محافظ و نگهبان و مراقب کند :
ملامتشان مرا میداشت گفتی
چو مهمانی به بنگاه عروسان
به خود گفتم عجب نبود که نفرت
کنند از صحبت لنبان لبیبان.
نزاری.

لنبان. [ لُم ْ ] ( اِخ ) نام محله ای به اصفهان. نام محلتی در مرکز اسپاهان. رفیعالدین شاعر ازآنجاست. یاقوت گوید: ده بزرگی است به اصفهان و آن را دروازه ای باشد که بدان شهرت یافته ( و هنوز برجاست ). کمال اسماعیل در مدح رئیس لنبان گفته :
تا زبانم به کام جنبان است
در ثنای رئیس لنبان است.
( از جهانگیری ).

فرهنگ فارسی

قریه ایست از قرای اصفهان .
( صفت ) زنی که قیادت فاحشگان را بعهده دارد خانم رئیس : بخود گفتم عجب نبود که نفرت کنند از صحبت لنبان لبیبان ( نزاری لغ. )
نام محله به اصفهان . نام محلتی در مرکز شهر اسپاهان .

فرهنگ معین

(لَ ) (ص . ) زن فاحشه ای که واسطه برای زن های دیگر می شود.

فرهنگ عمید

زن بدکار که پیر شده باشد و زن های دیگر را به فحشا و بی عفتی وادار کند: به خود گفتم عجب نَبْوَد که نفرت / کنند از صحبت لنبان لبیبان (نزاری: لغت نامه: لنبان ).

پیشنهاد کاربران

لنبان ( به ضم لام و سکون نون ) : نام محله ای در اصفهان. لنبان از روستاهای حومه اصفهان در قبل از اسلام بوده و پس از اسلام به آبادی و جمعیت آن افزوده شده و به شهر پیوسته است. عده ی بسیاری از شاعران و دانشمندان به این محله منسوب هستند . از جمله رفیع الدین عبدالعزیز لنبانی ، رفیع الدین مسعود لنبانی ، جمال لنبانی ، شمس لنبانی ، درویش صالح لنبانی ، عباسعلی خرم لنبانی ، ابو منصور معمر بن احمد اصفهانی لنبانی و غیره.
...
[مشاهده متن کامل]

خاندان آل ترکه و خاندان سادات بهشتی در این محله ساکن بوده اند. آثار تاریخی این محله مسجد لنبان شهرت فراوان دارد. حمام تاریخی لنبان در حدود ۱۳۷۹ ه. ش. تخریب و نابود شد. قبرستان لنبان که آرامگاه خاندان ترکه و آرامگاه ابوتراب خوشنویس اصفهانی و فرزندش محمد صالح اصفهانی در آنجا بوده است ؛ نیز اکنون وجود ندارد و از بین رفته است .

بپرس