لغت نامه دهخدا
لما. [ ] ( اِخ ) دهی به پنج فرسنگی شمال درّاهان.
لما. [ ل َم ْ ما ] ( ع ق ) هرگاه. ( غیاث ). مگر. چون. ( آنندراج ). هنوز. ( ترجمان القرآن جرجانی ). || یکی از حروف جازمه نافیه استغراقیه. ( غیاث ).
فرهنگ فارسی
هر گاه . هنوز
فرهنگ عمید
گویش مازنی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی لَمَا: چرا که - برای اینکه - چونکه - به این علت که - از آنجا که - هرچه - هرزمان
معنی لَّمّاً: به این صورت که علاوه برسهم خود،سهم دیگران را نیز به خود اختصاص دهد ، و خلاصه هر چه به دستش بیاید بخورد ، چه پاک و حلال باشد و چه خبیث (عبارت "أَکْلاًَ لَّمّاً " یعنی یک جا و کامل خوردن یا به عبارت دیگر بلعیدن)
معنی لَمَّا: وقتیکه - هنوز نه - سوگند می خورم به آنچه- إلّا(در عباراتی نظیر "فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ "معنی "وقتیکه" می دهد. در عباراتی نظیر "وَلَمَّا یَدْخُلِ ﭐلْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ "معنی "هنوز نه" می دهد در عبارت "وَإِنَّ کُـلاًَّ لَّمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ...
معنی لِمَا: برای آنچه
معنی لَمَّا یَأْتِکُم: هنوزبر شما نیامده
معنی لَمَّا یَأْتِهِمْ: هنوزبر آنان نیامده
معنی لَمَّا یَذُوقُواْ: هنوز نچشیده اند
معنی لَمَّا یَعْلَمِ: هنوز مشخص نکرده است
معنی لَمَّا یَقْضِ: هنوز به انجام نرسانده - هنوز به جا نیاورده است
معنی لَمَّا یَلْحَقُواْ: هنوز نپیوسته اند
ریشه کلمه:
لما (۱۶۵ بار)
. گویند: «لَمَمْتُ الشَّیْءَ» یعنی آن را جمع و اصلاح کردم در نهج البلاغه خطبه 51 آمده «اَلاَوَاِنَّ مُعاوِیَةَ قادَلُمَةً مِنَ الْغُواةِ» بدانید معاویه جمعی از فریفته گان را (بسوی شما) کشیده. ظاهراً مراد از اکل لمّ آن است که انسان مال خویش و دیگران را بخورد و در خوردن میان حلال و حرام را جمع کند. یعنی همه میراث و مجموع آن را که نصیب خود و ورّاث دیگر است میخورید و مال کثیر را دوست میدارید. لمم: . مراد از لم در روایات اهل بیت علیهم السلام گناه گاهگاهی است که شخص عادت به آن نکرده، اصرار هم ندارد و گاهگاه از روی غفلت مرتکب میشود راغب گفته: «فُلانٌ یَفْعَلُ کَذا لَمَماً» «اَیْ حیناً بَعْدَ حینٍ» درباره این آیه در «کبر» ذیل عنوان کبائر مشروحاً سخن گفتهایم.
لَمَّا بر سه وجه باشد یکی آنکه مخصوص مضارع است و مثل «لم» جزم میدهد و معنی آن را به ماضی قلب میکند و غالباً منفی آن نزدیک به حال است مثل . بلکه هنوز عذاب را نچشیدهاند. دوّم: ظرف است به معنی حین و به قول ابن مالک به معنی «اذ» و مخصوص است به ماضی مثل . سوّم حرف استثناست به معنی «اِلّا» و بر جمله اسمیّه داخل شود مثل . (اقرب). عاصم و غیره «لَمَّا» را در آیه مشدّد و دیگران مخفّف خواندهاند آن در صورت اوّل به معنی «اِلّا» و «اِنْ» نافیه است یعنی: نیست هیچ نفسی مگر آنکه آن را حافظی است و در دوّم«ان» مخفّف از ثقیله است.
معنی لَّمّاً: به این صورت که علاوه برسهم خود،سهم دیگران را نیز به خود اختصاص دهد ، و خلاصه هر چه به دستش بیاید بخورد ، چه پاک و حلال باشد و چه خبیث (عبارت "أَکْلاًَ لَّمّاً " یعنی یک جا و کامل خوردن یا به عبارت دیگر بلعیدن)
معنی لَمَّا: وقتیکه - هنوز نه - سوگند می خورم به آنچه- إلّا(در عباراتی نظیر "فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ "معنی "وقتیکه" می دهد. در عباراتی نظیر "وَلَمَّا یَدْخُلِ ﭐلْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ "معنی "هنوز نه" می دهد در عبارت "وَإِنَّ کُـلاًَّ لَّمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ...
معنی لِمَا: برای آنچه
معنی لَمَّا یَأْتِکُم: هنوزبر شما نیامده
معنی لَمَّا یَأْتِهِمْ: هنوزبر آنان نیامده
معنی لَمَّا یَذُوقُواْ: هنوز نچشیده اند
معنی لَمَّا یَعْلَمِ: هنوز مشخص نکرده است
معنی لَمَّا یَقْضِ: هنوز به انجام نرسانده - هنوز به جا نیاورده است
معنی لَمَّا یَلْحَقُواْ: هنوز نپیوسته اند
ریشه کلمه:
لما (۱۶۵ بار)
. گویند: «لَمَمْتُ الشَّیْءَ» یعنی آن را جمع و اصلاح کردم در نهج البلاغه خطبه 51 آمده «اَلاَوَاِنَّ مُعاوِیَةَ قادَلُمَةً مِنَ الْغُواةِ» بدانید معاویه جمعی از فریفته گان را (بسوی شما) کشیده. ظاهراً مراد از اکل لمّ آن است که انسان مال خویش و دیگران را بخورد و در خوردن میان حلال و حرام را جمع کند. یعنی همه میراث و مجموع آن را که نصیب خود و ورّاث دیگر است میخورید و مال کثیر را دوست میدارید. لمم: . مراد از لم در روایات اهل بیت علیهم السلام گناه گاهگاهی است که شخص عادت به آن نکرده، اصرار هم ندارد و گاهگاه از روی غفلت مرتکب میشود راغب گفته: «فُلانٌ یَفْعَلُ کَذا لَمَماً» «اَیْ حیناً بَعْدَ حینٍ» درباره این آیه در «کبر» ذیل عنوان کبائر مشروحاً سخن گفتهایم.
لَمَّا بر سه وجه باشد یکی آنکه مخصوص مضارع است و مثل «لم» جزم میدهد و معنی آن را به ماضی قلب میکند و غالباً منفی آن نزدیک به حال است مثل . بلکه هنوز عذاب را نچشیدهاند. دوّم: ظرف است به معنی حین و به قول ابن مالک به معنی «اذ» و مخصوص است به ماضی مثل . سوّم حرف استثناست به معنی «اِلّا» و بر جمله اسمیّه داخل شود مثل . (اقرب). عاصم و غیره «لَمَّا» را در آیه مشدّد و دیگران مخفّف خواندهاند آن در صورت اوّل به معنی «اِلّا» و «اِنْ» نافیه است یعنی: نیست هیچ نفسی مگر آنکه آن را حافظی است و در دوّم«ان» مخفّف از ثقیله است.
wikialkb: لَمّا
پیشنهاد کاربران
تاجریزی
آیا لم و لما، سر فعل ماضی هم می آید؟ ( برگرفته از قسمت بپرس، آبادیس )
ببینید لَم و لَما با فعل مضارع مجزوم شده میان؛ مثلا یه مثال ساده: لم یذهبْ / لما یذهبْ
که میشه: نرفت /نرفته است
( لما :رو میتونیم هنوز نرفته است رو ترجمه کنیم )
... [مشاهده متن کامل]
معنیش ماضی منفی یا ماضی نقلی منفی ترجمه میشه.
ولی نکته:
لما بیاد رو ماضی: معنیش میشه ( هنگامی که/ زمانیکه/وقتیکه )
لما سمعنا: هنگامی که شنیدیم
بر سر مضارع غیر مجزوم بیاد: لما یذهبُ هنگامی که می رود ولی لم فقط بر سر مضارع مجزوم میاد ( با لِمَ قاطی نکنید )
ببینید لَم و لَما با فعل مضارع مجزوم شده میان؛ مثلا یه مثال ساده: لم یذهبْ / لما یذهبْ
که میشه: نرفت /نرفته است
( لما :رو میتونیم هنوز نرفته است رو ترجمه کنیم )
... [مشاهده متن کامل]
معنیش ماضی منفی یا ماضی نقلی منفی ترجمه میشه.
ولی نکته:
لما بیاد رو ماضی: معنیش میشه ( هنگامی که/ زمانیکه/وقتیکه )
لما سمعنا: هنگامی که شنیدیم
بر سر مضارع غیر مجزوم بیاد: لما یذهبُ هنگامی که می رود ولی لم فقط بر سر مضارع مجزوم میاد ( با لِمَ قاطی نکنید )
آنچه
زمانی که ، آن هنگام که
روپاس
لَم و لَمّاو امّا
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت:
لم دادن یه انسان یعنی جذب شدنش روی زمین، روی مبل و . . در مورد لم دادن یه کلمه یا بهتر بگم یه فعل هم همینطوره یعنی جذب شدن فعل روی زمین، زمین؟! نه بابا، زمین چیه، جذب شدن فعل روی جمله. راستی جذب فعل هم نداریم، یه چیزی داشتیم تو مایه های جذب. خب خب، فهمیدم جزم داشتیم یعنی ساکن شدن آخر فعل، راستی حالا چه اشکالی داره، جذب یا جزم ، بهرحال یادگیری ما را آسونتر میکنه. خب بگذریم ، می دونیم یا باید بدونیم که اَدات جازمه یا همون هایی که آخر فعل را جزم یا ساکن می کنن مثل لم، فقط سر فعل مضارع مین. پس صحبت از لمه و فعل مضارع و آخر اون ساکن شدن. حالا می خم شما را سورپرایز کنم و بگم لم یه خواهر دوقلو داره که اسمش هس لمّا، تو خونه صداشون میکنن لم و لمّا، خب این دوتا تو خانه ی عربی، منفی هستن، شاید واقعا بدن، ولی نه، بعیده که بد باشن چراکه فقط فعل را منفی می کنن. بگذریم راستی بدونید که این لم و لمّا هم یه اَمّای بزرگی دارن که من میگم بهش: ( لم و لمّا و امّا ) و اون امّا اینه که مضارع را به ماضی تبدیل می کنن ، یه لحظه صبر کنید منظورم اینه که با این که فعل مضارع هس اما معنی اون بخاطر لم و لمّا، ماضی میشه.
... [مشاهده متن کامل]
نتیجه ی داستان: لم و لمّا اگر سر فعل مضارع بین، آخر فعل مضارع مجزوم میشه و معنای ماضی منفی را می رسونن یا به عبارتی دو حرف لم و لما عربی بر فعل مضارع وارد می شن و اون را در لفظ مجزوم و در معنا به ماضی منفی تبدیل می کنن.
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت:
لم دادن یه انسان یعنی جذب شدنش روی زمین، روی مبل و . . در مورد لم دادن یه کلمه یا بهتر بگم یه فعل هم همینطوره یعنی جذب شدن فعل روی زمین، زمین؟! نه بابا، زمین چیه، جذب شدن فعل روی جمله. راستی جذب فعل هم نداریم، یه چیزی داشتیم تو مایه های جذب. خب خب، فهمیدم جزم داشتیم یعنی ساکن شدن آخر فعل، راستی حالا چه اشکالی داره، جذب یا جزم ، بهرحال یادگیری ما را آسونتر میکنه. خب بگذریم ، می دونیم یا باید بدونیم که اَدات جازمه یا همون هایی که آخر فعل را جزم یا ساکن می کنن مثل لم، فقط سر فعل مضارع مین. پس صحبت از لمه و فعل مضارع و آخر اون ساکن شدن. حالا می خم شما را سورپرایز کنم و بگم لم یه خواهر دوقلو داره که اسمش هس لمّا، تو خونه صداشون میکنن لم و لمّا، خب این دوتا تو خانه ی عربی، منفی هستن، شاید واقعا بدن، ولی نه، بعیده که بد باشن چراکه فقط فعل را منفی می کنن. بگذریم راستی بدونید که این لم و لمّا هم یه اَمّای بزرگی دارن که من میگم بهش: ( لم و لمّا و امّا ) و اون امّا اینه که مضارع را به ماضی تبدیل می کنن ، یه لحظه صبر کنید منظورم اینه که با این که فعل مضارع هس اما معنی اون بخاطر لم و لمّا، ماضی میشه.
... [مشاهده متن کامل]
نتیجه ی داستان: لم و لمّا اگر سر فعل مضارع بین، آخر فعل مضارع مجزوم میشه و معنای ماضی منفی را می رسونن یا به عبارتی دو حرف لم و لما عربی بر فعل مضارع وارد می شن و اون را در لفظ مجزوم و در معنا به ماضی منفی تبدیل می کنن.
هنگامی که
لَمّا: هنگامی که
چه زمانی. . . چه وقتی. . . چه موقعی
وقتی که
مترادف با عندما
مترادف با عندما
وقتی که
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)