لشکنار

لغت نامه دهخدا

لشکنار. [ ل َ ک ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میان بند بخش نور شهرستان آمل ، واقع در 31هزارگزی جنوب باختری سولده و شش هزارگزی باختر جاده گلندرود به المده. کوهستانی ، معتدل ، مرطوب و دارای 100 تن سکنه. شیعه ، مازندرانی و فارسی زبانند. آب آن از چشمه ، محصول آنجا غلات دیمی ، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرواست. مزرعه مثقال سنگ و چاله سیاه در آمار جزء این ده منظور شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

لشکنار. [ ل َ ک ِ ] ( اِخ ) موضعی به فیروزکلای کجور مازندران. ( سفرنامه رابینو بخش انگلیسی ص 109 ). دهی از دهستان پنجکرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 24هزارگزی جنوب نوشهر. کوهستانی ، سردسیر و دارای 320 تن سکنه. شیعه ، گیلکی و فارسی زبانند. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و تهیه چوب و زغال و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

گویش مازنی

/leshkenaar/ از توابع میان بند نور - از توابع پنجک رستاق کجور

پیشنهاد کاربران

بپرس