لذت گرایی
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] لذت گرایی یا اصالت لذت یعنی غایت انسان در اعمال و کردارش لذت بردن محض است؛ لذا باید بهر شکل و بهر طریقی که می تواند از مدت زمان محدود عمر خود برای لذت بردن استفاده کند؛ هدف مکاتب لذت گرا آن است که لذت بردن ارزش ذاتی دارد.
یکی از اصول اخلاقی که با بیشترین شهرت و گستردگی مورد اعتقاد واقع شده است، لذت گرایی است؛ لذت گرایی یعنی این اصل که چیزی به جز لذت خوب نیست.مراد از لذت گرایی این است که لذت تنها خوبی به عنوان غایت است؛ این که لذت در کنار دیگر اشیا به عنوان غایت خوب مطرح است نمی توان لذت گرایی دانست. باز این نظر که اشیائی هستند که، به عنوان وسیله خوب هستند، منافی با لذت گرایی نیست.بنابراین شاخصی که تفکری را در زمره لذت گرایان قرار می دهد این است که «لذت، تنها خوب به عنوان غایت یا خوب فی نفسه است». به این معنا که تنها خوبی که انسانها باید به منزله غایات کردارهای خویش برگزینند، لذت است.لذت گرایی بر آن است که لذت بردن فاعل عمل ارزش ذاتی دارد، و به عبارت دیگر سعادت عبارت است از برخورداری هرچه بیشتر فرد از لذت.استدلال پیروان این مکتب اخلاقی برای اثبات ارزش ذاتی لذت این است که انسان طبیعتاً طالب لذت است و از رنج و درد می گریزد.برای هر فرد خوشی و لذت خود او مطلوب است و هیچ کس رنج و ناراحتی خود را نمی خواهد.بر این پایه ارزش ذاتی و منشأ مطلوبیت لذت خود فرد است.در نتیجه کاری که برای فاعل اخلاقی لذت بخش باشد ارزش غیری مثبت دارد و باید صورت گیرد و کاری که برای فاعل وی رنج آور است ارزش غیری منفی دارد و نباید انجام گیرد.
مفاد لذت گرایی
لذت گرایی اولین نتیجه ای است که هرکس که درباره اخلاق آغاز به تفکر می کند به طور طبیعی به آن می رسد.اگر به زندگی روزمره خود نگاهی داشته باشیم می بینیم در زندگی از چیزهایی لذت می بریم و از چیزهایی لذت نمی بریم.این دو دسته امور هیچ گاه با هم اشتباه نمی شود. اما گاهی چیزهایی را در زندگی تصویب می کنیم. تمییز این حقیقت که ما چیزی را تصویب می کنیم (درست می دانیم) از این حقیقت که از آن لذت می بریم بسیار مشکل است.لذت گرایی هنجاری در حقیقت دیدگاهی است که معتقد است چیزهایی که از آنها لذت می بریم همانهایی هستند که آنها را تصویب می کنیم.
لذت گرایی هنجاری یا فرا اخلاقی
اولین نکته ای که در باره لذت گرایی قابل توجه است این است که لذت گرایی در دو حوزه از فلسفه اخلاق قابل طرح است؛ یکی لذت گرایی به عنوان نظریه ای در عداد نظریه های هنجاری و دیگری لذت گرایی در ساحت معرفت شناسی اخلاق و یا لذت گرایی فرا اخلاقی. این دو ساحت کاملاً از هم مجزا هستند.لزومی ندارد کسی که در باره خوبی لذت گراست و معتقد است خوب به معنای لذت است در باره صواب هم لذت گرا باشد. اتخاذ این رأی که عمل درست آن است که دست کم به اندازه هر بدیل دیگری غلبه لذت بر ألم را به وجود می آورد در حقیقت اتخاذ دیدگاهی درباره الزام است.اما همین شخص ممکن است در معنای خوبی لذت گرا نباشد. بر این اساس ممکن است کسی معنای خوبی را لذت بداند اما درباره صواب کلاً یک وظیفه گرا باشد.با اندک مسامحه ای می توان گفت کانت لذت گروی را در مورد معنای خوبی با وظیفه گرایی درباره صواب جمع کرده است.
اشتراکات مکاتب لذت گرا
...
یکی از اصول اخلاقی که با بیشترین شهرت و گستردگی مورد اعتقاد واقع شده است، لذت گرایی است؛ لذت گرایی یعنی این اصل که چیزی به جز لذت خوب نیست.مراد از لذت گرایی این است که لذت تنها خوبی به عنوان غایت است؛ این که لذت در کنار دیگر اشیا به عنوان غایت خوب مطرح است نمی توان لذت گرایی دانست. باز این نظر که اشیائی هستند که، به عنوان وسیله خوب هستند، منافی با لذت گرایی نیست.بنابراین شاخصی که تفکری را در زمره لذت گرایان قرار می دهد این است که «لذت، تنها خوب به عنوان غایت یا خوب فی نفسه است». به این معنا که تنها خوبی که انسانها باید به منزله غایات کردارهای خویش برگزینند، لذت است.لذت گرایی بر آن است که لذت بردن فاعل عمل ارزش ذاتی دارد، و به عبارت دیگر سعادت عبارت است از برخورداری هرچه بیشتر فرد از لذت.استدلال پیروان این مکتب اخلاقی برای اثبات ارزش ذاتی لذت این است که انسان طبیعتاً طالب لذت است و از رنج و درد می گریزد.برای هر فرد خوشی و لذت خود او مطلوب است و هیچ کس رنج و ناراحتی خود را نمی خواهد.بر این پایه ارزش ذاتی و منشأ مطلوبیت لذت خود فرد است.در نتیجه کاری که برای فاعل اخلاقی لذت بخش باشد ارزش غیری مثبت دارد و باید صورت گیرد و کاری که برای فاعل وی رنج آور است ارزش غیری منفی دارد و نباید انجام گیرد.
مفاد لذت گرایی
لذت گرایی اولین نتیجه ای است که هرکس که درباره اخلاق آغاز به تفکر می کند به طور طبیعی به آن می رسد.اگر به زندگی روزمره خود نگاهی داشته باشیم می بینیم در زندگی از چیزهایی لذت می بریم و از چیزهایی لذت نمی بریم.این دو دسته امور هیچ گاه با هم اشتباه نمی شود. اما گاهی چیزهایی را در زندگی تصویب می کنیم. تمییز این حقیقت که ما چیزی را تصویب می کنیم (درست می دانیم) از این حقیقت که از آن لذت می بریم بسیار مشکل است.لذت گرایی هنجاری در حقیقت دیدگاهی است که معتقد است چیزهایی که از آنها لذت می بریم همانهایی هستند که آنها را تصویب می کنیم.
لذت گرایی هنجاری یا فرا اخلاقی
اولین نکته ای که در باره لذت گرایی قابل توجه است این است که لذت گرایی در دو حوزه از فلسفه اخلاق قابل طرح است؛ یکی لذت گرایی به عنوان نظریه ای در عداد نظریه های هنجاری و دیگری لذت گرایی در ساحت معرفت شناسی اخلاق و یا لذت گرایی فرا اخلاقی. این دو ساحت کاملاً از هم مجزا هستند.لزومی ندارد کسی که در باره خوبی لذت گراست و معتقد است خوب به معنای لذت است در باره صواب هم لذت گرا باشد. اتخاذ این رأی که عمل درست آن است که دست کم به اندازه هر بدیل دیگری غلبه لذت بر ألم را به وجود می آورد در حقیقت اتخاذ دیدگاهی درباره الزام است.اما همین شخص ممکن است در معنای خوبی لذت گرا نباشد. بر این اساس ممکن است کسی معنای خوبی را لذت بداند اما درباره صواب کلاً یک وظیفه گرا باشد.با اندک مسامحه ای می توان گفت کانت لذت گروی را در مورد معنای خوبی با وظیفه گرایی درباره صواب جمع کرده است.
اشتراکات مکاتب لذت گرا
...
wikifeqh: لذت_گرایی
دانشنامه آزاد فارسی
لذّت گرایی (hedonism)
در فلسفه، آموزه ای که براساس آن برترین یا یگانه خیر را خوشی می داند و تعقیب آن را پسندیده ترین هدف کردار به شمار می آورد. در یونان باستان، دو نظریۀ مهم مبتنی بر لذت گرایی مطرح بود؛ کورنئی ها، یا لذت گرایان خویشتن خواه، از آموزه ای دفاع می کردند که بر اساس آن ارضای تمایلات شخصی و مستقیم هرکس، بدون توجه به اشخاص دیگر، والاترین هدف هستی انگاشته می شود. کورنئی ها معتقد بودند که شناخت در احساس های گذرای لحظه های ناپایدار ریشه دارد و از این رو تدوین نظامی از ارزش های اخلاقی را کوششی عبث می دانستند و بر آن بودند که مطلوبیّتِ خوشی های کنونی با رنجی که ممکن است در آینده به بار آورند، ارزیابی می شود. اپیکوریان، یا لذت گرایان عقل باور، برخلاف لذت گرایان خویشتن خواه، معتقد بودند که فقط از راه عقل می توان به خوشی حقیقی دست یافت. آنان بر فضایل خویشتن داری و دوراندیشی تأکید می کردند. این هر دو آموزه تا دوران جدید عملاً بدون تغییر باقی ماندند. در قرن های ۱۸ و ۱۹ شماری از فیلسوفان انگلیسی از قبیل جرمی بنتام، جیمز میل، و جان استوارت میل آموزۀ لذت گرایی کلی انگار را که با نام فایده باوری شهرت بیشتری دارد مطرح کردند. بر طبق این نظریه، معیار غایی رفتار آدمی همانا خیر جامعه است، و اصل هدایتگر کردار اخلاقی پای بندی به آن چیزی است که رفاه را برای بیشترین تعداد مردم فراهم آورد و آن را ارتقا بخشد.
در فلسفه، آموزه ای که براساس آن برترین یا یگانه خیر را خوشی می داند و تعقیب آن را پسندیده ترین هدف کردار به شمار می آورد. در یونان باستان، دو نظریۀ مهم مبتنی بر لذت گرایی مطرح بود؛ کورنئی ها، یا لذت گرایان خویشتن خواه، از آموزه ای دفاع می کردند که بر اساس آن ارضای تمایلات شخصی و مستقیم هرکس، بدون توجه به اشخاص دیگر، والاترین هدف هستی انگاشته می شود. کورنئی ها معتقد بودند که شناخت در احساس های گذرای لحظه های ناپایدار ریشه دارد و از این رو تدوین نظامی از ارزش های اخلاقی را کوششی عبث می دانستند و بر آن بودند که مطلوبیّتِ خوشی های کنونی با رنجی که ممکن است در آینده به بار آورند، ارزیابی می شود. اپیکوریان، یا لذت گرایان عقل باور، برخلاف لذت گرایان خویشتن خواه، معتقد بودند که فقط از راه عقل می توان به خوشی حقیقی دست یافت. آنان بر فضایل خویشتن داری و دوراندیشی تأکید می کردند. این هر دو آموزه تا دوران جدید عملاً بدون تغییر باقی ماندند. در قرن های ۱۸ و ۱۹ شماری از فیلسوفان انگلیسی از قبیل جرمی بنتام، جیمز میل، و جان استوارت میل آموزۀ لذت گرایی کلی انگار را که با نام فایده باوری شهرت بیشتری دارد مطرح کردند. بر طبق این نظریه، معیار غایی رفتار آدمی همانا خیر جامعه است، و اصل هدایتگر کردار اخلاقی پای بندی به آن چیزی است که رفاه را برای بیشترین تعداد مردم فراهم آورد و آن را ارتقا بخشد.
wikijoo: لذت_گرایی
پیشنهاد کاربران
مزه گرایی - خوشی خواهی