لجعل

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
جعل (۳۴۶ بار)
ل (۳۸۴۲ بار)

قراردادن. در زمین کوههای ثابت و نهرهائی قرار داد. به نظر راغب: آن لفظی است شامل تمام افعال و از فعل و صنع اعمّ است و ر پنج وجه به کار می‏رود اوّل به معنی شروع مثل :جَعَلَ زَیْدَ یَقُولُ (شروع کرد زید بگوید) دوّم در ایجاد شی‏ء و آن وقت یک مفعول دارد «وَجَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ»(ظلمات و نور را ایجاد کرد) سوّم در ایجاد شی‏ء از شی‏ء مثل «وَجَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ اَکْناناً» چهارم تصییر شی‏ء از حالتی به حالتی «جَعَلَ لَکُمْ الْاَرْضَ فِراشاً» پنجم حکم بر چیزی با چیزی (مثلا حکم بر چیزی با چیزی (مثلا حکم بر شخصی با پیامبری) مثل «وَیَجْعَلونَ لَلّهِ الْبَناتِ» (مفردات باختصار). مخفی نماند: تدبّر در آیات قرآن مجید نشان می‏دهد که جعل در مرتبه تالی وجود و حالتی است و نیز درباره ربط دو موجود به کار رفته است . مثلا در می‏بینیم که امّت واحده بودن یک وجود ثانوی و صفتی است برای ناس و جعل در بیان آن آمده و اگر می‏فرمود «لَخَلَقَ النّاسَ اُمَّةً واحِدَةً» معنای فوق را افاده نمی‏کرد زیرا امّت واحده و دارای هدف و عقیده مشترک بودن در مرتبه دوّم از خلقت است. ونیز در آیه به نظر می‏آید استعمال جعل برای آن است که ظلمات و نور در مقام دوّم و همچون وجود سایه نسبت بذی سایه است و خلقت آسمانها و زمین و ایجاد آفتاب و ماه و غیره، به وجود آمدن ظلمت و نور «جعل» آورده است. در بعضی از آیات جعل و خلق در جای یکدیگر آمده‏اند مثل . من تصوّر می‏کنم که نظر در آیه اوّل به جعل زوجیّت است که یک معنای ثانوی است و در آیه دوم آفریدن زوج مراد است آفریدن زن و مرد در مرتبه ثانی قرار گرفته است. و انتزاعی است .

پیشنهاد کاربران

بپرس