لباب التاویل فى معانى التنزیل

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] « لباب التأویل فی معانی التنزیل» معروف به« تفسیر خازن»، از تفاسیر مأثور اهل سنت محسوب می شود. در حقیقت مختصری از تفسیر معالم التنزیل بغوی که آن نیز گزیده ای از تفسیر ثعلبی نیشابوری است، می باشد و همان ویژگیهای تفاسیر اصل را دارد و با دقت و امانت و خلوص نیت شکل گرفته، مورد توجه عام و خاص بوده است. البته باید توجه داشت که گزیده ای از روایات تفسیری گذشته را خازن بر آن افزوده است. لباب التأویل شامل تمامی قرآن می باشد. صبغه قصص تاریخی آن نیز کاملا نمایان است.
خازن در مقدمه تفسیر خود صفحه 4- 3 می نویسد،« از آنجایی که کتاب« معالم التنزیل» نوشته علامه جلیل، عالم کامل، احیا کننده سنت، امام و پیشوای امت، ابو محمد حسین بن مسعود بغوی، جزو بهترین و ارزشمندترین تألیفات در تفسیر است، و جامع آراء صحیحه، عاری از شبهه و تحریف و آراسته به زیور احادیث نبویه و احکام شرعیه بود، و در شیواترین عبارات و زیباترین اسلوب، شکل گرفته است، از این رو خواستم تا از گوهرهای تابناک آن بهره فراوان ببرم».
وی در مقدمه اضافه می کند:« من برای خود جز نقل و انتخاب نقش دیگر در این تفسیر قائل نبوده ام و از اطناب گرایی پرهیز کرده و اسناد و روایتهای حدیث را حذف کرده ام.» خازن در مقدمه تفسیر خود ضمن 5 فصل مطالبی را مطرح کرده است از قبیل: فصل اول در فضائل قرآن و تلاوت و تعلیم آن. فصل دوم در مذمت در تفسیر به رأی بدون دارا بودن دانش لازم و مذمت فراموشی و عدم تعهد به قرآن. فصل سوم در جمع قرآن، ترتیب نزول. فصل چهارم در بحث سبعه احرف و اقوال مربوط به آن.
خازن در این تفسیر بسیار به مباحث فقهی عنایت داشته و ذیل آیات احکام، آراء و دلائل فقیهان مذاهب مختلف فقهی را آورده است، و حتی در بسیاری موارد اطناب گرایی کرده و فروعاتی فقهی که نباید مفسر به آن عنایت داشته باشد، در این تفسیر آمده است.
برای نمونه ذیل آیه 266 سوره بقره در بحث ایلاء، پنج فرع فقهی را مطرح می نماید. ذیل آیه 228 بقره آراء مذهب حنفی و شافعی در احکام عده حائض را بیان می کند. البته تفصیل فقهی او ناشی از تسلط او بر فقه و آراء مختلف در آن است.
گر چه تفسیر خازن، خلاصه معالم التنزیل بغوی و آن نیز خلاصه ثعلبی است. و بغوی سعی نموده احادیث جعلی و آراء بدعت آمیز آن را در تفسیر خود نیاورد. با این حال تفسیر خازن به نقل اسرائیلیات از ثعلبی و دیگران بسیار رو می آورد، و نقد و نظر قابل توجهی نسبت به آنها در آن دیده نمی شود. اندک اتفاق می افتد که به ضعف و وضع آنها اشاره کند.
برای نمونه در سوره« ص» آیه 21 تا 24، قصه تمثل شیطان برای حضرت داود( ع) در شکل کبوتری از طلا و در و زبرجد و قصه زنی که داود( ع) شیفته آن شده و مقدمات قتل شوهرش را فراهم می آورد. البته در این مثال پس از ذکر این امور فصلی در تنزیه داود( ع) بحث می نماید و موارد منافی عصمت ایشان را، نفی می کند. اما در برخی موارد فقط به فهم و دانش مخاطب در ردّ خرافات و داستانهای عجیب و غریب، اعتماد دارد و خود نقد نمی زند.
ایشان علاوه بر قصه های انبیاء که در نهایت شگفتی بیان می کند. در آیات مرتبط با جنگها و رویدادهای تاریخی عصر پیامبر( ص) نیز به تفصیل، آن وقایع را ذکر می نماید بعنوان مثال ذیل آیه 9 سوره احزاب بعد از تفسیر آن، به جنگ خندق پرداخته، وقایع و حوادث آن را به تفصیل بیان می دارد. احادیث ترغیب که بسیاری از آنها از سند چندان محکمی هم برخوردار نیستند در این تفسیر بسیار آمده و تحت تأثیر افکار و اندیشه های صوفیانه رویکرد تربیتی و وعظ در آن قوی است. برای نمونه ذیل آیه 16 سوره سجده«تتجافی جنوبهم عن المضاجع...»پس از پایان تفسیر آن، به بیان فضل نماز شب و ترغیب به آن می پردازد.

پیشنهاد کاربران

بپرس