لب ء
لغت نامه دهخدا
لب ء. [ ل َب ْءْ ] ( ع مص ) فله ( آغوز ) دوشیدن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر ). || خورانیدن قوم را فله. ( منتهی الارب ). کسی را فله دادن. ( تاج المصادر ). || جوشانیدن فله را. || نخستین آب دادن کشت را. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید