لاطع

لغت نامه دهخدا

لاطع. [ طِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از لطع بمعانی به چوب دستی زدن و لیسیدن و پیش پای بر سپس کسی زدن و محو کردن نام کسی را و ثابت کردن آن و بر چشم طپانچه زدن و بر هدف رسانیدن تیر و همه آب چاه خشک شدن. ( از منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس