عبدالقیوم عبدالناصرویچ ناصروف یا قیوم ناصری ( تاتاری: Qayum Nasıri, Каюм Насыйри; ۲ فوریه ۱۸۲۵ - ۲۰ اوت ۱۹۰۲ ) - قوم شناس تاتار، نویسنده و ادیب قرن ۱۹ و نویسنده بیش از ۴۰ مقاله علمی است.
در ۲ فوریه ۱۸۲۵ در روستای ورخینیه شیردانی، ناحیه سیویاژسکی، استان کازان ( منطقه زلندولسکی فعلی جمهوری تاتارستان ) در خانوادهٔ متکلم مشهور و استاد خوشنویسی، عبدالناصر بن حسین، متولد شد. معروف است که جد او «بیرش بابا» بود که در روزگار خانات کازان در ساحل راست ولگا ساکن شد. از آن زمان، برای چندین قرن، بسیاری از نوادگان او به عنوان رهبر مسلمانان محلی شناخته می شدند و به عنوان بزرگان روستا و ملاهای محلی عمل می کردند.
پدربزرگ قیوم، حسین بن آل محمد، از مدرسه سعید احمدوف در روستای برزی ( منطقه آتنینسکی فعلی جمهوری تاتارستان ) فارغ التحصیل شد، در نیمه دوم قرن هجدهم - اوایل قرن نوزدهم در شیردان علیا امام جماعت بود. مشغول تدریس و فعالیت علمی بود. از وی دست نوشته هایی در صرف و نحو عربی به جا مانده است که در میان طلاب آن زمان رواج داشت. پسرش عبدالناصر، با وجود تحصیلات الهیاتی که در کازان دریافت کرد، هرگز واعظ نشد. با این حال، مانند پدرش حسین، بسیار مسلط به زبان عربی و خواندن و نوشتن حرفه ای کتب شرقی مشغول بود.
بنابراین، سرنوشت قیوم ناصری تا حد زیادی توسط تاریخچه و سنت های خانوادگی از پیش تعیین شده بود. پس از تسلط بر مبانی سواد و ایمان در مکتب روستایی، به توصیه پدرش، در سال ۱۸۵۵، در مدرسه ای در مسجد جامع روستا، عازم شهر کازان شد، جایی که هموطن و دوست قدیمی آن ها احمد بن سعید الشیردانی تدریس می کرد. این روحانی یک امام جماعت مترقی و از حامیان سرسخت اصلاحات مذهبی بود و به قیوم کمک کرد کنجکاوی و تفکر انتقادیش را توسعه دهد. قیوم در مدت کوتاهی به زبان های ترکی، عربی و فارسی، مبانی فلسفه و حقوق اسلامی تسلط یافت. مرد جوان علاقه زیادی به مطالعه زبان روسی نشان داد. احتمالاً در جستجوی ارتباط و گفتگوی مستقیم با نمایندگان روشنفکران روسی و مبلغان ارتدکس بود. این افراد به زودی به قیوم پیشنهاد کردند که موقعیت معلمی زبان تاتاری را در مدرسه الهیات کازان بعهده بگیرد.
در سال ۱۸۵۵، قیوم ناصری شروع به تدریس برای روحانیون مسیحی آینده کرد و چند سال بعد با کسب تجربه تدریس، به شغلی مشابه در حوزه علمیه کازان نقل مکان کرد. برای یک مسلمان، این اقدام واقعاً جسورانه و حتی ناامیدانه بود. افکار عمومی تاتارهای کازان در آن زمان به طور قاطع، همکاری مسلمانان سنتی با دولت ارتدکس روسیه در حوزه آموزشی را تأیید نمی کردند.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر ۲ فوریه ۱۸۲۵ در روستای ورخینیه شیردانی، ناحیه سیویاژسکی، استان کازان ( منطقه زلندولسکی فعلی جمهوری تاتارستان ) در خانوادهٔ متکلم مشهور و استاد خوشنویسی، عبدالناصر بن حسین، متولد شد. معروف است که جد او «بیرش بابا» بود که در روزگار خانات کازان در ساحل راست ولگا ساکن شد. از آن زمان، برای چندین قرن، بسیاری از نوادگان او به عنوان رهبر مسلمانان محلی شناخته می شدند و به عنوان بزرگان روستا و ملاهای محلی عمل می کردند.
پدربزرگ قیوم، حسین بن آل محمد، از مدرسه سعید احمدوف در روستای برزی ( منطقه آتنینسکی فعلی جمهوری تاتارستان ) فارغ التحصیل شد، در نیمه دوم قرن هجدهم - اوایل قرن نوزدهم در شیردان علیا امام جماعت بود. مشغول تدریس و فعالیت علمی بود. از وی دست نوشته هایی در صرف و نحو عربی به جا مانده است که در میان طلاب آن زمان رواج داشت. پسرش عبدالناصر، با وجود تحصیلات الهیاتی که در کازان دریافت کرد، هرگز واعظ نشد. با این حال، مانند پدرش حسین، بسیار مسلط به زبان عربی و خواندن و نوشتن حرفه ای کتب شرقی مشغول بود.
بنابراین، سرنوشت قیوم ناصری تا حد زیادی توسط تاریخچه و سنت های خانوادگی از پیش تعیین شده بود. پس از تسلط بر مبانی سواد و ایمان در مکتب روستایی، به توصیه پدرش، در سال ۱۸۵۵، در مدرسه ای در مسجد جامع روستا، عازم شهر کازان شد، جایی که هموطن و دوست قدیمی آن ها احمد بن سعید الشیردانی تدریس می کرد. این روحانی یک امام جماعت مترقی و از حامیان سرسخت اصلاحات مذهبی بود و به قیوم کمک کرد کنجکاوی و تفکر انتقادیش را توسعه دهد. قیوم در مدت کوتاهی به زبان های ترکی، عربی و فارسی، مبانی فلسفه و حقوق اسلامی تسلط یافت. مرد جوان علاقه زیادی به مطالعه زبان روسی نشان داد. احتمالاً در جستجوی ارتباط و گفتگوی مستقیم با نمایندگان روشنفکران روسی و مبلغان ارتدکس بود. این افراد به زودی به قیوم پیشنهاد کردند که موقعیت معلمی زبان تاتاری را در مدرسه الهیات کازان بعهده بگیرد.
در سال ۱۸۵۵، قیوم ناصری شروع به تدریس برای روحانیون مسیحی آینده کرد و چند سال بعد با کسب تجربه تدریس، به شغلی مشابه در حوزه علمیه کازان نقل مکان کرد. برای یک مسلمان، این اقدام واقعاً جسورانه و حتی ناامیدانه بود. افکار عمومی تاتارهای کازان در آن زمان به طور قاطع، همکاری مسلمانان سنتی با دولت ارتدکس روسیه در حوزه آموزشی را تأیید نمی کردند.


wiki: قیوم ناصری