[ویکی فقه] در روایات فراوانی، خاندان امامان (علیهم السلام)، به پرهیز از قیام پیش از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سفارش شده اند.
در مورد این که «آیا قیام و انقلاب قبل از قیام حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) صحیح و مشروع است یا نه؟»، دو نظریه ی متفاوت وجود دارد. عدّه ای، هر قیام و نهضتی قبل از ظهور امام مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) را جایز نمی دانند و عدّه ای دیگر، قیام علیه ستمگران در عصر غیبت را نه تنها جایز، بلکه واجب می دانند و سکوت و خانه نشینی را خیانت به اسلام و مسلمانان می دانند. به همین دلیل، بررسی دیدگاه دو طرف و ارزیابی دلائل آنان، امری ضروری به نظر می رسد؛ زیرا، هر دو گروه، سخن از اسلام می گویند و مدّعی هستند که نظر آنان موافق با شرع مقدس اسلام است.
دلایل مخالفان قیام از اهل سنت
در بینش اهل سنت، هر کسی که زمام امور مسلمانان را در دست گیرد و حاکم جامعه ی اسلامی می شود، اطاعات او تا زمانی که اقامه ی نماز کند و کفرِصریح نیاورد، بر همه واجب است، ولو ستمگر و معروف به خیانت، شرب خمر، فسق و فجور باشد. اینان، برای مدّعای خود، به روایاتی تمسّک می کنند که برخی از آن ها عبارت است از:
← حذیفه یمانی
در بررسی این گونه روایات، می توان گفت مسئله ی اطاعت از حاکم، در صورتی که عادل باشد، امری عقلی و شرعی است و بعضی از این روایت ها، مانند روایت عبدالله بن عمر را می توان صحیح دانست، لکن در مورد حاکم عادل و نه حاکمی مانند یزید بن معاویه؛ زیرا، ما، نه تنها اطاعت این گونه رهبران را واجب نمی دانیم، بلکه مخالفت و تبری از او را نیز واجب می شماریم و در مورد روایات فوق می گوییم:
← نقد اول
...
در مورد این که «آیا قیام و انقلاب قبل از قیام حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) صحیح و مشروع است یا نه؟»، دو نظریه ی متفاوت وجود دارد. عدّه ای، هر قیام و نهضتی قبل از ظهور امام مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) را جایز نمی دانند و عدّه ای دیگر، قیام علیه ستمگران در عصر غیبت را نه تنها جایز، بلکه واجب می دانند و سکوت و خانه نشینی را خیانت به اسلام و مسلمانان می دانند. به همین دلیل، بررسی دیدگاه دو طرف و ارزیابی دلائل آنان، امری ضروری به نظر می رسد؛ زیرا، هر دو گروه، سخن از اسلام می گویند و مدّعی هستند که نظر آنان موافق با شرع مقدس اسلام است.
دلایل مخالفان قیام از اهل سنت
در بینش اهل سنت، هر کسی که زمام امور مسلمانان را در دست گیرد و حاکم جامعه ی اسلامی می شود، اطاعات او تا زمانی که اقامه ی نماز کند و کفرِصریح نیاورد، بر همه واجب است، ولو ستمگر و معروف به خیانت، شرب خمر، فسق و فجور باشد. اینان، برای مدّعای خود، به روایاتی تمسّک می کنند که برخی از آن ها عبارت است از:
← حذیفه یمانی
در بررسی این گونه روایات، می توان گفت مسئله ی اطاعت از حاکم، در صورتی که عادل باشد، امری عقلی و شرعی است و بعضی از این روایت ها، مانند روایت عبدالله بن عمر را می توان صحیح دانست، لکن در مورد حاکم عادل و نه حاکمی مانند یزید بن معاویه؛ زیرا، ما، نه تنها اطاعت این گونه رهبران را واجب نمی دانیم، بلکه مخالفت و تبری از او را نیز واجب می شماریم و در مورد روایات فوق می گوییم:
← نقد اول
...
wikifeqh: قیام_های_قبل_از_ظهور