قیام مختار از نگاه اهل بیت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از کسانیکه بر علیه دشمنان امام حسین (علیه السلام) قیام کرد مختار ثقفی بوده است.
ابو اسحاق، مختار بن ابی عبید ملقب به کیسان، در سال اول هجری به دنیا آمد، وی از طایفه «ثقیف» از اعراب طائف بود که در میان اعراب معروف به شجاعت، سلحشوری، سخاوت و جوانمردی بودند. مختار از دوران کودکی، دارای عقل و هوش سرشار و فردی حاضر جواب، زیرک و بلند همت بود و در سختی های زندگی و کوران حوادث، همیشه سربلند بود. سیزده سال بیشتر نداشت که همراه پدرش در جنگ با ایرانیان «قس الطائف»، شرکت نمود. وی از مشهورترین شخصیت های عرب است که تاریخ اسلام به خودش دیده است. نقش زیادی در حوادث مهم سیاسی – اجتماعی داشته است. در سال ۶۱، زمانی که مسلم بن عقیل ((علیه السّلام)) به کوفه آمد تا برای حضرت ابا عبدالله (علیه السّلام) بیعت بگیرد، او اولین نفری بود که با مسلم (علیه السّلام) پیمان بست، سپس خانه اش را در اختیار مسلم قرار داد تا در آنجا، مسلم از مردم بیعت بگیرد. پس از ورود ابن زیاد به کوفه و فراری شدن مردم از دور مسلم، مختار به همراه عده ای دیگر از بزرگان کوفه به زندان افتادند، ولی پس از جریان کربلا، با وساطت شوهر خواهرش؛ عبدالله بن عمر -فرزند خلیفه سوم- که در میان مردم به عنوان صحابی رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) و فقیه، مشهور بود، نزد یزید از زندان آزاد شد. پس از اطلاع یافتن از آمادگی مردم کوفه، در سال ۶۴ هجری از مکه وارد کوفه شد. در این زمان قیام توابین با شکست روبرو شده بود. مختار پس از شکست قیام توابین، در تاریخ چهارشنبه ۱۶ ربیع الثانی سال ۶۶ هجری با شعار یا لثاراث الحسین (علیه السّلام) و بر اساس کتاب خدا، سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) ، طلب خون امام حسین و یاری مظلومان قیام کرد و همه قاتلین جریان کربلا و کسانی که در آن واقعه نقش داشتند را به سزای عملشان رساند؛ یا به قتل رساند و یا آواره کرد و خانه آن ها را ویران نمود تا غم های دل اهل بیت (علیه السّلام) و محبین ایشان تا حدودی تسکین یابد.
رضایت اهل بیت
از مجموع قرائن و روایات به دست می آید که خروج و قیام مختار، مورد رضایت خداوند و چهارده معصوم بوده است و شواهد زیادی بیانگر این امر است. مثلا یکی از قرائن این است؛ زمانی که میثم به همراه مختار در زندان به سر می برد، میثم به او خبر داد که او بر علیه قاتلین کربلا قیام خواهد نمود، بی شک اگر قیام او مورد رضایت اهل بیت (علیه السّلام) نبود، میثم این امر را به مختار گوشزد می کرد. از ظاهر برخی دیگر از روایات به دست می آید که قیام او با اذن و اجازه خاص امام سجاد (علیه السّلام) بوده است. از جمله این روایات، اجازه ای است که وی از محمد بن حنفیه گرفته است. ممکن است گفته شود اجازه از محمد حنفیه دلیل بر رضایت ائمه از قیام او متار نمی شود، ولی با توجه به اینکه از طرفی، مختار می دانست هر گونه حکومت و سیاستی جز به فرمان معصوم صحیح نیست، و از سوی دیگر با توجه به شخصیت و تقوای محمد، او بدون اذن امام زمانش، اجازه چنین کاری را صادر نمی کند، و عدم اذن مستقیم از امام (علیه السّلام) به خاطر رعایت شرایط تقیه بوده است؛ او برای گرفتن اجازه به سراغ محمد بن حنفیه می رود، در این دیدار محمد بن حنفیه او را به تقوا سفارش می کند و با رعایت شرایط تقیه، سخنانی می گوید که مختار از آن، اجازه برای قیام می فهمد. و با توجه به شخصیت معنوی محمد بن حنفیه، می توان گفت اجازه او با اذن امام سجاد بوده است.
روایات درمورد مختار
در مورد قیام مختار، دو دسته روایت وارد شده است:
مذمت مختار
...

پیشنهاد کاربران

بپرس