قوامی رازی

لغت نامه دهخدا

قوامی رازی. [ ق َ ی ِ ] ( اِخ ) از شاعران است. صاحب تذکره هفت اقلیم در توصیف او شرحی نگاشته است. این ابیات بدو منسوب است :
مکن خضاب که پیری نهان نشاید کرد
برون پرده چنین باش کز درون حجاب
چو نور روز به از ظلمت شب است یقین
تو صبح شیب چرا شام میکنی بخضاب
بهوش باش که دمساز یار توست خرد
قدح مگیر که غماز راز توست شراب.
کمر بطاعت حق بند اگر چه سخت دلی
که در پرستش معبود کوه را کمر است
مباش غره به بستان بیزوال بهشت
از آن بترس که زندان جاودان سقر است.
( مجمع الفصحاء ج 1 صص 476 - 477 ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] امیر بدرالدین قوامی از شاعران معروف نیمه اول قرن ششم هجری است که به مواعظ و حکم و مناقب خاندان رسالت شهرت دارد.
او به خباز معروف بود و علت اشتهارش به خباز آن بود که در اوایل حال نانوائی می کرده و دکان خبازی داشته است و خود در اشعارش بارها به این اشاره کرده و خویشتن را نان پز و نانبا (=نانوا) معرفی نموده است.
از دیگر القاب او اشرف الشعرا و بدرالدین بوده است.
هیچیک از تذکره نویسان و مؤلفان دیگر که به نام او اشاره کرده اند اطلاعی درباره احوال او بدست نمی دهند جز آنکه او را مداح قوام الدین طغرائی دانسته و گفته اند خود را از لقب او گرفته است. این قوام الدین طغرائی یا قوام الدین درگزینی از رجال مشهور عراق در قرن ششم است که از سال ۵۲۸ به بعد وزارت طغرل سوم سلجوقی (۵۷۱-۵۹۰) از سلاجقه عراق را بر عهده داشت و شاعر که از عهد شباب خدمت او اختیار کرده بود، هم چنانکه نوشته اند به سبب انتساب به درگاه او قوامی تخلص کرد. وفاتش در اواسط قرن ششم و پیش از سال ۵۶۰ هـ.ق اتفاق افتاد.
قوامی شیعی مذهب و در میان شاعران شیعه معروف بوده است و در میان آثار او اشعار کثیر در منقبت خاندان رسالت و مرثیت آنان دیده می شود و او عده ای از رجال و معاریف زمان خود را که در شهر و ولایت ری می زیسته و غالباً از رجال بزرگ شیعه بوده اند، مدح گفته و علاوه بر مناقب و مراثی اهل بیت و مدایح رجال، مقداری اشعار در زهد و وعظ و ترجیعات و غزل های عاشقانه لطیف و دل انگیز نیز دارد.
قوامی رازی علاوه بر این، از «مناقب خوانان» یعنی مداحان شیعه بوده است که در کوچه و بازارهای آن زمان شعرهایی را که خود یا دیگران، در مدح حضرت علی علیه السلام یا سایر آل رسول سروده بودند با صدای بلند و رسا برای مردم می خواند.
گویا سر شهرت قوامی رازی و سبب رواج شعر او از جهت روانی شعر و حلاوت سخن نبوده است، بلکه از این جهت بوده است که اشعار قوامی غالباً مشتمل بر مطالب عالیه و مضامین حکیمانه است؛ از قبیل پند و موعظت و دعوت به خداپرستی و اثبات عدل او وردّ بر مجرهّ و زنادقه و ترهیب از دنیا و شرح بی اعتباری و بی وفایی آن و ترغیب به آخرت و عمل برای آن و نظایر اینها و مخصوصا چون شیعه دوازده امامی بوده است و صریحاً در اشعار خود به این نعمت شکر می گوید و مباهات می کند و به اسامی دوازده امام علیهم السلام، و به شرایط امامت از قبیل نص و علم و عصمت تصریح می کند.
پس اجتماع این امور که در آن زمان از محاسن بزرگ به شمار می رفته است، موجب شده که شعر قوامی در انظار مردم و مخصوصاً در میان جماعت اهل تشیّع، رواجی تمام و رونقی بسزا یافته است.

پیشنهاد کاربران

بپرس