قلیا

/qalyA/

معنی انگلیسی:
base, alkali

لغت نامه دهخدا

قلیا. [ ق َ ] ( ع اِ ) قلی. رجوع به قلی شود.

فرهنگ فارسی

زاج سیاه، شخارکه ازاشنان گرفته می شود، کلیا
( اسم ) شغار شخار اشخار . یا جوهر قلیا . سود سوز آور را گویند که در تداول به نام سود محرق نیز مشهور است و امروزه فقط به نام سود اطلاق می شود .

فرهنگ معین

(قَ ) (اِ. ) شخار، ماده ای که از اِشنان گرفته می شود و از آن در صابون سازی استفاده می کنند.

فرهنگ عمید

زاج سیاه، شخار که از اشنان گرفته می شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{alkali} [شیمی] ترکیب دارای کیفیت بازی

دانشنامه عمومی

قلیا (سرده). قِلیا یا سالیکورنیا ( Salicornia ) گیاهی است از تیره اسفناجیان که در خاک غیر حاصلخیز و صحرا قابل کشت است و حتی با آب شور دریا در کنار هر آب دیگر نیز قابل آبیاری است.
سردهٔ قلیا در ایران یک گونه گیاه علفی یک ساله باتلاقی شور - روی دارد که معمولاً در کنار رودخانه ها و دریاچه های آب شور کناره های دریای عمان و خلیج فارس می روید. [ ۲]
قلیا گیاهی شورزی، آبدار و یکساله از خانوادهٔ اسفناجیان می باشد. رویشگاه طبیعی این گیاه نمک زارها، سواحل دریا، باتلاق ها و مرداب های شور اروپا، جنوب آسیا، شمال آمریکا و جنوب آفریقا است. این گیاه با نام های تجاری ( Sea Beans ) یا لوبیای دریایی، ( Glasswort, Pickleweed ) قلیا یا علف هرز ترشی و ( Marsh Samphire ) یا رازیانه آبی مرداب در دنیا شناخته می شود. ارتفاع این گیاه کمتر از ۳۰ سانتیمتر است. ساقه ها بند بند و آبدار، برگ ها کوچک و به شکل فلس های تحلیل رفته می باشند به نحوی که در نگاه نخست گیاه بدون برگ به نظر می رسد ( نگارهٔ۱ قلیا را ببینید ) . گل ها هرمافرودیت بوده که در فاصله های بندهای ساقه ایجاد می شوند ( نگارهٔ ۲ گل های قلیا ) . گرده افشانی توسط باد انجام می شود. میوه ها کوچک و آبدار و به شکل یک بذر منفرد می باشند که همراه با کامل شدن مراحل رشد میوه، گیاه از سبز به قرمز تغیر رنگ می دهد. گیاه قلیا از نظر نوع چرخهٔ فتوسنتزی دارای چرخه C4 می باشد.
گیاهی که تاکنون به عنوان گیاهان شوره زی و شورزی یا نمک خواه شناخته می شد، با برگ های آبدار نمکین آن در گرمای جهنمی و خاک رقت انگیز، با مقداری بیشتر از آبیاری معمولی آن هم با آب شور دریا رشد و نمو می کند. چندین کشور، قلیا و دیگر گیاهان مقاوم به آب شور را به عنوان منبع تأمین غذا بررسی می کنند. این گیاهان، گیاهانی کارآ برای بیابان زدایی نیز می باشند.
قلیا را می توان در برخی رستوران ها به عنوان نوعی خزهٔ دریایی، به صورت خام یا بخارپز شده خورد یا به عنوان روغن پخت وپز و ترکیب غذایی غنی از پروتئین نیز استفاده کرد.
شرکتی اخیراً ۱۰۰۰ هکتار قلیا را در روستای سانورا ( Sanora ) کاشته است، جایی که هاجز تحقیقات مقدماتی را برای دهه ها انجام داده است، این نهال ها، بذر مورد نیاز در طرح سرمایه گذاری مشترک واقع در ۵۰ مایلی شمال ساحل شهر باهیا دکینو ( Bahia de Kino ) را تأمین می کنند. شرکت ( Global Seawater ) قصد دارد ۱۲۰۰۰ هکتار از آنجا را جهت انجام رؤیای بزرگ ترین مزرعهٔ آبیاری دریایی بخرد یا اجاره کند.
عکس قلیا (سرده)عکس قلیا (سرده)عکس قلیا (سرده)عکس قلیا (سرده)

قلیا (گیاه). قلیا ( نام علمی: Salicornia europaea ) نام یک گونه از سرده قلیا است.
عکس قلیا (گیاه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

قَلیا (alkali)
قَلیا
در شیمی، بازی محلول در آب. قلیاها اسیدها را خنثی می کنند و هنگام لمس مثل صابون احساس می شوند. قدرت هر قلیا را با غلظت یون هیدروژن آن اندازه گیری می کنند، و این غلظت را با مقدار pH (پها) نشان می دهند. قلیاها را به قلیاهای قوی و ضعیف تقسیم بندی می کنند: قلیای قوی، مثلاً هیدروکسید پتاسیُم، KOH، هرگاه در آب حل شود کاملاً یونیده می شود، حال آن که قلیای ضعیف، مثلاً هیدروکسید آمونیوم، NH۴OH، در محلول به حالت یونیده جزئی درمی آید. همۀ قلیاها پهای بالاتر از هفت دارند. هیدروکسیدهای فلزات قلیایی اند. هیدروکسیدهای سدیُم و پتاسیُم خورنده اند و هر دو از خاکستر گیاهان به دست آمده اند. چهار قلیای اصلی عبارت اند از هیدروکسید سدیُم (سود سوزآور، NaOH)؛ هیدروکسید پتاسیم (پتاس سوزآور، KOH)؛ هیدروکسید کلسیم (آهک کشته یا آب آهک، Ca(OH)۲)؛ و محلول آبی آمونیاک (NH۳(aq)). محلول همۀ این قلیاها حاوی یون هیدروکسید (OH-) است که به آن ها مجموعه ای از خواص ویژه می دهد. قلیاها با اسیدها واکنش می کنند و نمک و آب تشکیل می دهند (خنثی سازی). مثلاً، واکنشِ هیدروکسید پتاسیم و اسید نیتریک تولید نیترات پتاسیم و آب می کند.

جدول کلمات

زاج سیاه

مترادف ها

alkali (اسم)
قلیا

soda (اسم)
قلیا، جوش شیرین، سودا، لیموناد، کربنات سدیم، مشروب گازدار، مشروب غیر الکلی گازدار

فارسی به عربی

صودا

پیشنهاد کاربران

زاج سیاه
در پهلوی " شخار " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
شخاری = قلیایی
گهر شخاری = جوهر قلیایی
زاج
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
ریلو rilu ( پارسی دری )
شخار ŝaxãr ( خراسانی )

بپرس