هرمافرودیت

لغت نامه دهخدا

هرمافرودیت. [ هَِ ما رُ ] ( فرانسوی ، ص ) هر موجودی که دو طبیعت دارد یعنی هم مذکر و هم مؤنث است. ( از اساطیر یونان و رم ، تألیف پیر گریمال ، ترجمه بهمنش ص 412 ). گیاهانی که دارای نافه و مادگی هستند، خواه دارای پریانت کامل بوده و یا فاقدآن باشند، گلهای هرمافرودیت نامیده میشوند مانند گلهای گندم ، میخک ، اطلسی ، شب بو و غیره ولی گاهی بعضی از گلهای یک نبات ممکن است فاقد نافه و بعضی دیگر فاقد مادگی باشند. ( از گیاه شناسی ثابتی صص 423 - 424 ).

هرمافرودیت. [ هَِ ما رُ ] ( اِخ ) داستان نویسان این عنوان را به یکی از پسران آفرودیت و هرمس اطلاق و روایت کرده اند که : وی که به نام پدر و مادرش خوانده می شد در جنگلی به نام ایدا واقع در فریژی ، به وسیله نمف ها پرورش یافت. بسیار زیبا بود و در پانزده سالگی به جهانگردی پرداخت و سراسر آسیای صغیر را زیر پا گذاشت تا به دریاچه کاری رسید. الهه دریاچه کاری به نام سالماسیس به او دل باخت و او عشق سالماسیس را نپذیرفت اما روزی که او از دیدن زیبایی دریاچه بیخود شد و عریان به درون آب رفت سالماسیس خود را به او رسانید و از خدایان خواست که وجود آن دو را بهم پیوند دهند و از این دو بفرمان خدایان موجود تازه ای ساخته شد که دارای دو طبیعت بود و در مقابل هرمافرودیت از خدایان خواست که هر که در آن دریاچه آب تنی کند قدرت مردی را از او زایل کنند. میگویند تا زمان استرابون هنوز این دریاچه دارای خاصیت بوده است. ( از فرهنگ اساطیر یونان و رم پیر گریمال ترجمه بهمنش ج 1 ص 412 و 413 ). رجوع به هرمس شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس