قطع شده


معنی انگلیسی:
cut

واژه نامه بختیاریکا

کُت بُر

جدول کلمات

مقطوع

مترادف ها

staccato (اسم)
قطع شده

off-hook (صفت)
قطع شده، رها شده

snatchy (صفت)
جزئی، قطع شده، با عجله انجام شده

پیشنهاد کاربران

بپرس