[ویکی فقه] قطع رحم از گناهان کبیره است و موجب عذاب آخرت می شود. قرآن مجید کسانی را که قطع رحم می کنند سزاوار لعن خدا می داند. و در روایات نیز نسبت به قطع رحم بیانات تند و تهدید آمیزی وارد، شده است.
بی شک، قطع رحم از گناهان کبیره است و موجب عذاب آخرت می شود و در قرآن مجید از آن به شدت نهی شده است.
← موجب لعن خدا
در روایات نیز نسبت به قطع رحم بیانات تند و تهدید آمیزی وارد، شده است.
← در ردیف شرک به خدا
۱. ↑ محمد/سوره۴۷، آیه۲۲-۲۳.
...
بی شک، قطع رحم از گناهان کبیره است و موجب عذاب آخرت می شود و در قرآن مجید از آن به شدت نهی شده است.
← موجب لعن خدا
در روایات نیز نسبت به قطع رحم بیانات تند و تهدید آمیزی وارد، شده است.
← در ردیف شرک به خدا
۱. ↑ محمد/سوره۴۷، آیه۲۲-۲۳.
...
wikifeqh: قطع_رحم
[ویکی شیعه] قطع رَحِم به معنای قطع ارتباط و دیدار با خویشاوندان. یعنی ترک صله رحم ۰ یکی از گناهان کبیره که درباره خویشاوندان بدخُلق یا گناهکار نیز مُجاز نیست. قرآن و احادیث از قطع رحم نهی وبر صله رحم تأکید کرده اند. بنابر حدیثی قدسی، صله رحم از رحمت خداست و هر کس آن را ترک کند، از رحمت او محروم خواهد ماند.
واژه رحم، در «قطع یا صله رحم» استعاره برای قرابت و خویشاوندی است. قطع رحم در مقابل صله رحم بوده و عبارت است از: «قطع ارتباط با خویشان هرچند به چندین واسطه به فرد منسوب باشند.»
برخی از نام ها و صفات خداوند مانند رحمان و رحیم از نظر واژگانی و معنایی با «رَحِم»، هم ریشه اند. در یک حدیث قدسی آمده است: «من خدای رحمان هستم؛ رَحِم را خلق کردم و نام آن را از نام خود گرفتم؛ پس هر کس صله رحم کند او را به رحمت خویش متصل سازم و هر کس قطع رحم کند، او را از رحمت خویش دور نمایم».
واژه رحم، در «قطع یا صله رحم» استعاره برای قرابت و خویشاوندی است. قطع رحم در مقابل صله رحم بوده و عبارت است از: «قطع ارتباط با خویشان هرچند به چندین واسطه به فرد منسوب باشند.»
برخی از نام ها و صفات خداوند مانند رحمان و رحیم از نظر واژگانی و معنایی با «رَحِم»، هم ریشه اند. در یک حدیث قدسی آمده است: «من خدای رحمان هستم؛ رَحِم را خلق کردم و نام آن را از نام خود گرفتم؛ پس هر کس صله رحم کند او را به رحمت خویش متصل سازم و هر کس قطع رحم کند، او را از رحمت خویش دور نمایم».
wikishia: قطع_رحم
[ویکی اهل البیت] بی شک، قطع رحم از گناهان کبیره است و موجب عذاب آخرت می شود و در قرآن مجید از آن شدیدا نهی شده است.
قطع رحم عبارت است از آزردن و رنجاندن خویشان و بستگان و نزدیکان، و یاری نکردن و غمخواری ننمودن با آنان در مال و آسایش و خیرات دنیوی در حالی که به آن محتاج باشند. و سبب و باعث آن یا عداوت است یا بخل و خسیس بودن بنابراین قطع رحم از رذائل قوه غضب یا شهوت است، و شکّی نیست که از بزرگترین مهلکات و تباه کننده دین و دنیای آدمی است.
خویشاوندی بر دو گونه است:
مراد از رحمی که بریدن از او حرام و صله با او واجب است، و اگر چیزی به وی بخشیدی باز پس گرفتن آن روا نباشد کسی است که خویش نسبی است، هر چند نسبت دوری داشته باشد و نکاح با او جایز باشد (یعنی محرم نباشد) و مراد از قطع رحم این است که او را به گفتار یا کردار بیازاری و با او رفتار ناشایست کنی یا او را نیاز شدید به چیزی باشد و تو علاوه بر قدر حاجت ضروری خود قدرت بر رفع احتیاج او داشته باشی، از مسکن و لباس و خوراک و از دادن آن به او خودداری و امتناع کنی یا دفع ظلم از او برای تو میسّر باشد و نکنی یا به سبب کینه و حسد از او دوری و کناره کنی و هنگام بیماری عیادتش نکنی و چون از سفر آید به دیدنش نروی. همه اینها و امثال اینها قطع رحم است و اضداد آنها، از دفع اذیت و یاری نمودن به مال و کمک کردن با زبان و دست و پا و مقام و امثال این ها، صله رحم است.
ظاهرا بین قطع و صله رحم حالت واسطه ای وجود دارد زیرا هر احسانی، ولو خویشاوند وی بدان محتاج نیست و خود او به آن نیازمند است، صله نامیده می شود و حال آن که عدم این احسان قطع رحم نیست.
از او صلّی اللّه علیه و آله درباره ایمان پرسیدند، فرمود: الصَّبْرُ و َالسَّمَاحَةُ؛ صبر است و گذشت. (بحارالانوار، ج36، ص358)
قطع رحم عبارت است از آزردن و رنجاندن خویشان و بستگان و نزدیکان، و یاری نکردن و غمخواری ننمودن با آنان در مال و آسایش و خیرات دنیوی در حالی که به آن محتاج باشند. و سبب و باعث آن یا عداوت است یا بخل و خسیس بودن بنابراین قطع رحم از رذائل قوه غضب یا شهوت است، و شکّی نیست که از بزرگترین مهلکات و تباه کننده دین و دنیای آدمی است.
خویشاوندی بر دو گونه است:
مراد از رحمی که بریدن از او حرام و صله با او واجب است، و اگر چیزی به وی بخشیدی باز پس گرفتن آن روا نباشد کسی است که خویش نسبی است، هر چند نسبت دوری داشته باشد و نکاح با او جایز باشد (یعنی محرم نباشد) و مراد از قطع رحم این است که او را به گفتار یا کردار بیازاری و با او رفتار ناشایست کنی یا او را نیاز شدید به چیزی باشد و تو علاوه بر قدر حاجت ضروری خود قدرت بر رفع احتیاج او داشته باشی، از مسکن و لباس و خوراک و از دادن آن به او خودداری و امتناع کنی یا دفع ظلم از او برای تو میسّر باشد و نکنی یا به سبب کینه و حسد از او دوری و کناره کنی و هنگام بیماری عیادتش نکنی و چون از سفر آید به دیدنش نروی. همه اینها و امثال اینها قطع رحم است و اضداد آنها، از دفع اذیت و یاری نمودن به مال و کمک کردن با زبان و دست و پا و مقام و امثال این ها، صله رحم است.
ظاهرا بین قطع و صله رحم حالت واسطه ای وجود دارد زیرا هر احسانی، ولو خویشاوند وی بدان محتاج نیست و خود او به آن نیازمند است، صله نامیده می شود و حال آن که عدم این احسان قطع رحم نیست.
از او صلّی اللّه علیه و آله درباره ایمان پرسیدند، فرمود: الصَّبْرُ و َالسَّمَاحَةُ؛ صبر است و گذشت. (بحارالانوار، ج36، ص358)
wikiahlb: قطع_رحم