معنای ریشه ای کلمه قبول گرفتن و گرفته شدن هست. ریشه قاب/قاپ
این کلمه از ترکی در فارسی هم راه یافته شده . کلمه قاپیدن. گرگ حسن را قاپید حالت مفعولی حسن توسط گرگ قاپیده شد. معادل ترکی قورد حسنی قاپدی. حالت مفعولی حسن قورده قاپلدی، قاپلماک یا قابلماک یعنی گرفته شدن، پذیرفته شدن. قابل یا قبول همینه یعنی پذیرفته شد. لذا کلمه قبول ترکی هست و بخاطر اینکه قابل تلفظ میشه با قاف نوشته میشه وگرنه اگر قبول بود بصورت غبول نوشته میشد.
... [مشاهده متن کامل] اشکان جان درست فهمیدی بهت تبریک میگم فقط عرب زده نیستند بخاطر حرمت قران و اسلام سکوت میکنند ولی کار علمی رو نباید با مسایل دینی قاطی کرد. یکی از نکات دیگه فرق قاف و غین هم در اینجا هست. یعنی اگر ریشه کلمه قبول بود با غ مینوشتن وقتی قابول هست با قاف نوشته میشه
... [مشاهده متن کامل]
الیم مکینه یه قاپولدی یعنی دستم توسط دستگاه گرفته شد. قبول در گرامر و معنای خودش گرفته شد و پذیرفته شد هست بخاطر ل داخلش و این گرامر ترکی هست نه عربی یا فارسی ضمن اینکه فارسی هم قاف نداره. خیلی چیزها و از گرامر کلمات میتوان به راحتی فهمید از چه زبانی شاخته شده است. در فارسی این امر با فعل کمکی شد ساخته میشه و مشابه ترکی نیست
ریشه کلمه قاب هست نه قبل و ل مفعول ساز هست همین اثبات عربی نبودنشه. یقبل عربی داری کلمه قبل هست که خود قبل خودش معنی دیگه ای داره و ربطی به قبول نداره. یعنی موقع صرف قه به له میگه که یک فتحه مازاد داره و این دلالت بر این داره ریشه قبل نیست بلکه قه ب هست که همون قاب یا قاپ بمعنی پذیرفتن یا گرفتن هست و با یک ل مفعولی میشه. متاسفانه در ایران و ترکیه مثل غرب زبانشناس خوب نداریم و اگه هم هست سیاسی کاری میکنند. هرکس بخواد یکی از سه زبان ترکی، عربی و فارسی رو مطالعه کنه باید کاملا به سه تاش مسلط باشه. اکثر کسانی که فارسی رو مطالعه میکنند متاسفانه اصلا ترکی نمیدونند و فهم عربی هم بسیار محدود هست. بخاطر همین هست که نظرات بسیار اشتباهی میکنند
خیلی از کلمات عربی نیستند متاسفانه چون روی وزن عربی رفتن همه فکر میکنند عربیه مثل تبخیر که بر وزن تفعیل هست در حالی که از کلمه بوخار ترکی هست و بو و بوخار از یک ریشه و هر دو ترکی هستند. قبول نیز ترکی هست.
... [مشاهده متن کامل] قاپول با کلمات قاب، قاپ، قاپیدن از یک ریشه هست یعنی گرفتن و پذیرفتن. قاپول شده قابول و نهایت قبول، توی عربی هم رفته. کلمه ترکی هست از ریشه قاپمک و نکته جالب کلمه ل هست که در گرامر ترکی برای مجهول و مفعول کردن استفاده میشه. مثال بقدی یعنی خفه کرد ببقلدی یعنی خفه شد. لذا فعل صحیح قبول شد هست نه کردن. بسیاری از کلمات در عربی واقعا عربی نیست منتها بخاطر قران سکوت میکنند اینو بدونید
قبول: همتای پارسی این واژه ی عربیَ، این است:
پدیر padir ( مانوی )
( فرهنگ پارتی و مانوی به انگلیسی از ماری بویس )
قبول = پذیرفت / پسند
تقبل = خودسپ / خودسپاری / خودبار / خودباری
اقبال = بخت / پیشان
قبل = گذشته /پیش
واژه قبول
معادل ابجد 138
تعداد حروف 4
تلفظ qabul
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( قَ ) [ ع . ]
آواشناسی qabul
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
از کابال عبری گرفته شده است ، همه زبان عربی وام واژه است .
MKBLWNtn وازه که در زبان پهلوی آمده است و شاید از زبان موبدان در زبان های اوستایی امده باش و یا اینکه از زبان ارامی اخذ شده باشد و و احتمالا از واژگان دوره میاه زبان ها باشد.
در موقع پذیرفتن و درست دانستن چیزی می گویند قبول است
انتخاب
عالیه
کلمه ( قبول ) اگر با قید ( حسن ) در کلام آید معنایش همان تقبل است ، چون فرق تقبل با قبول این است که تقبل به معنای یک نوع قبول است و آن قبول با رضایت درونی است .
درست شدن
بیش از نود درصد عربی ، عبری آرامی سریانی ایرانی و . . . است ، چیزی رو که عرب زده ها درباره زبان عربی می گویند ، دروغی بیش نیست و این واژه هم عربی نیست ، حتا واژه الله هم عربی نیست
Acceptance
بهترین برگردان کلمه "قبول" به فارسی اصیل میشه "کامیاب"
مثلا به جای اینکه بگیم "قبول" شدم
بهتره بگوئیم "کامیاب" شدم
کامیاب
واژه قبول و متصاد آن
قبول = معناهایی که گفته شده خوب اند و پسند را هم باید افزود
متصاد آن. غیر قابل قبول = ناپسند = نپذیرفتنی
پیشنهادم اینست که برای هر واژه معنی پارسی آن گفنه می شود. متضاد پارسی آن نیز گفته شود
تصویب
Pass
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)