قانون دوم ترمودینامیک بیان می کند که در یک پروسهٔ طبیعی ترمودینامیکی جمع انتروپی تک افتادهٔ ( ایزوله ) سیستم های شرکت کننده در آن پروسه، همواره با گذشت زمان افزایش می یابد، ( تنها اگر در شرایط ایده آل حالت دایمی، یا تحت فرایند برگشت پذیری قرار داشته باشد، ثابت می ماند ) . به بیان دیگر هیچ پروسهٔ ترمودینامیکی وجود ندارد که با گذشت زمان با افزایش انتروپی همراه نباشد. این افزایش آنتروپی برابر است با افزایش اتلاف انرژی، ( و سازگار با فرایند برگشت ناپذیر و اصل نابرابری گذشته و آینده ) .
از دیدگاه تاریخی، قانون دوم یافته هایی تجربی بود که به عنوان یک اصل بدیهی نظریهٔ ترمودینامیکی پذیرفته شده بود. ترمودینامیک آماری، کلاسیک یا کوانتومی آن، منشأ میکروسکوپی این قانون را توضیح می دهد.
قانون دوم ترمودینامیک از راه های بسیاری بیان گردیده است. امتیاز نخستین فرمول بندی آن به دانشمند فرانسوی سعدی کارنو در سال ۱۸۲۴ می رسد، او نشان داد که: حد بالایی برای بازده ( بهره وری ) تبدیل حرارت به کار در یک موتور گرمایی وجود دارد.
قانون اول ترمودینامیک تنها بیانی از تئوری کار و انرژی یا قانون بقای انرژی است. یک آونگ ایده آل برای همیشه به نوسان ادامه می دهد. فیلمی از یک آونگ که به جلو و عقب نوسان می کند اگر برعکس نشان داده شود، نوسان آن از حالت عادی تشخیص داده نخواهد شد. اما برداری ( نشانگری ) برای زمان وجود دارد. دامنهٔ نوسان در یک آونگ عادی به تدریج کوچکتر می شود. اگر توپی از ارتفاع خاصی رها شود، در هر بار برخورد توپ با زمین، کمتر از بار پیشین بالا خواهد آمد. فیلمی از این توپ در دنیای واقعی، هنگام پخش برعکس، متفاوت دیده خواهدشد.
قطعات یخ در داخل فنجان چای ذوب می شوند در حالی که چای سردتر می شود و این مشاهده هیچ تناقضی با قانون اول ترمودینامیک نخواهد داشت. اگر دیده شود که در داخل یک فنجان چای قطعات یخ تشکیل شده و چای گرمتر شود، این نیز با قانون بقای انرژی سازگار است اما «ما هیچگاه چنین چیزی را نمی بینیم». این قانون دوم ترمودینامیک است که توضیح می دهد که چرا چنین چیزی اتفاق نمی افتد.
ساخت یک موتور گرمایی سیکلی ( چرخه ای ) که جز جذب گرما از منبع و انجام کار مساوی با گرمای جذب شده تأثیر دیگری بر محیط نداشته باشد، غیرممکن است.
یا می توان گفت که: ساخت ماشین گرمایی با بازدهی ۱۰۰ درصد غیرممکن است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاز دیدگاه تاریخی، قانون دوم یافته هایی تجربی بود که به عنوان یک اصل بدیهی نظریهٔ ترمودینامیکی پذیرفته شده بود. ترمودینامیک آماری، کلاسیک یا کوانتومی آن، منشأ میکروسکوپی این قانون را توضیح می دهد.
قانون دوم ترمودینامیک از راه های بسیاری بیان گردیده است. امتیاز نخستین فرمول بندی آن به دانشمند فرانسوی سعدی کارنو در سال ۱۸۲۴ می رسد، او نشان داد که: حد بالایی برای بازده ( بهره وری ) تبدیل حرارت به کار در یک موتور گرمایی وجود دارد.
قانون اول ترمودینامیک تنها بیانی از تئوری کار و انرژی یا قانون بقای انرژی است. یک آونگ ایده آل برای همیشه به نوسان ادامه می دهد. فیلمی از یک آونگ که به جلو و عقب نوسان می کند اگر برعکس نشان داده شود، نوسان آن از حالت عادی تشخیص داده نخواهد شد. اما برداری ( نشانگری ) برای زمان وجود دارد. دامنهٔ نوسان در یک آونگ عادی به تدریج کوچکتر می شود. اگر توپی از ارتفاع خاصی رها شود، در هر بار برخورد توپ با زمین، کمتر از بار پیشین بالا خواهد آمد. فیلمی از این توپ در دنیای واقعی، هنگام پخش برعکس، متفاوت دیده خواهدشد.
قطعات یخ در داخل فنجان چای ذوب می شوند در حالی که چای سردتر می شود و این مشاهده هیچ تناقضی با قانون اول ترمودینامیک نخواهد داشت. اگر دیده شود که در داخل یک فنجان چای قطعات یخ تشکیل شده و چای گرمتر شود، این نیز با قانون بقای انرژی سازگار است اما «ما هیچگاه چنین چیزی را نمی بینیم». این قانون دوم ترمودینامیک است که توضیح می دهد که چرا چنین چیزی اتفاق نمی افتد.
ساخت یک موتور گرمایی سیکلی ( چرخه ای ) که جز جذب گرما از منبع و انجام کار مساوی با گرمای جذب شده تأثیر دیگری بر محیط نداشته باشد، غیرممکن است.
یا می توان گفت که: ساخت ماشین گرمایی با بازدهی ۱۰۰ درصد غیرممکن است.
wiki: قانون دوم ترمودینامیک