قارداشی یعنی از یک شکم زاده شده
قار یعنی مثل برف سرد و پاک
داش یعنی مثل کوه محکم و استوار
کوه های یخی شناور در دریا . که فقط تکه ای از آن از اب بیرون زده
قارداشی ها بیشتر در روسیه می زیستند که با مهاجرت به آزربایجان که منطقه ای به این اسم در شهرستان قوبا هستش
... [مشاهده متن کامل]
که بعد به مناطق گرمسیر تر مثل مر کز ایران پراکنده شدند
تمام قارداشی ها . در سال مار بدنیا میان و اونهایی که در سال های دیگر جز مار باشن را قارداشی نمیگن
مار نماد سلامتی است . و در کشوری که قارداشی یا همان مار نباشه آن کشور یا شهر یا منطقه بیماره
نماد دیگر مار ثروت . و تمام قارداشی ها از ثروتمندان آن منطقه هستند
ودر افسانه ها آمده که مارها از گنج ها محافظت میکنند
از نیش مار و خون اسب پادزهر درست میشه و کسی که در سال اسب بدنیا اومده باشه با سال مار ازدواج کنه . حاصل یا فرزند اونها پادزهره . ، و در منطقه ای که باشد در انجا بلا و مرض دور میشه .
مار موش را شکار میکنه و بیشتر مرض ها از موش ه . مثل طاعون
اگر در منطقه ای مار باشه مریضی های سخت دیده نمیشه
قارداشی ها آدم های خوش خط و خالند و فقط کافیه یک بار با آنها برخورد داشته باشید چنان مجذوب آن میشوید که دیگر از خاطرت بیرون نمی رود. هر جا که یک قارداشی باشد همه او را دوست دارند و نقل مجلسند .
اما باید مواظب بود چون هر چند وقت پوست می اندازند و به رنگ دیگری در می آیند پس بهتره عصبانی نشن . چون اگر نیش آنها را بخورید حتما شما را از پا در می آورند . در دوستی با قارداشی ها باید جانب احتیاط را رعایت کرد و حد و مرزی برای آن تعیین کنید . نزدیکی زیاد خطر ناک است
در جنگ جهانی وقتی هیتلر به اوپنهایمر و انیشتن پشت کرد هردو با همراهانشان به آمریکا گریخت و . تمام ورق جنگ برگشت و پیروز جنگ آمریکا و روسیه که هردو از افراد قاداشی استفاده می کردند شدند
خیلی ها دوست دارن که خود را قارداشی جا بزنند
حتما بدانید که اگر اهل شهرهای قوبا . یا رامشگر باشند ودر سال مار بدنیا آمده باشند قارداشی اصیل هستند
یعنی داداش، برادر، اَخَوی
علی بستان دوختر فارسی از دوغ ترکی به معنی زاییدن هست
قیز کلمه ایست صد در صد ترکی جناب زبان افغانی معلومه ک ترکی زیاد داره توش شما عرب تبار ها واقعا که سفتید
قارداش یعنی قار مثل برف سرد سخت . داش یعنی محکم وهمراه . قارین اشتباهه
کلمه اینی به معنی خواهر در ترکی باستان وجود خارجی نداشته . در هیچ منبعی نبود
باجی وام واژه نیست . در تمام زبان ها وام واژه ها. وجود دارند. اینکه در متنی قدیمی یک کلمه استفاده نشده دلیلی بر وام واژه بودن آن کلمه نیست . شما به هیچی منبعی اشاره نکرده اید .
Starostin, Sergei; �Dybo, Anna; �Mudrak, Oleg� ( 2003 ) , “*bāča”, in�Etymological dictionary of the Altaic languages� ( Handbuch der Orientalistik; VIII. 8 ) , Leiden, New York, K�ln: E. J. Brill در این منبع این کلمه ریشه یابی شده . . در منبع من به هیچ عنوان به وام واژه بودن کلمه اشاره نشده. منبع آکادمیک شما چیه؟؟؟؟؟
... [مشاهده متن کامل] اگر به نوشته هایم دقت فرموده بودید می فهمیدید در دیگر زبانهای ترکی هم نگاه کنید و در خود نوشته هایی که عکس اش را آورده اید متوجه می شوید که وام واژه است. اگر به دیگر خانواده های زبانی اورال آلتاییک دقت کنید برای مثال مغولی : эгч= اقج ترکیه ای : abla
... [مشاهده متن کامل]
! kardesh kız kardes ازبکی:opa اگر به دقت نگاه کنی متوجه
می شوی که وام واژه است در کتبه های اورخون هم که هزار و دویست هفتاد و خورده ای سال پیش آمده /اینی/ آورده شده است. تنها در صورتی می توانید بگویید وام واژه نیست که قبول بفرمایید ترک قومی امیخته ای است از مغول ها و ایرانیان ( تخار ها تورانی ها باستان و زبان ترکی امروزین که ترکی نامیده می شوند. دوست من همه زبانها اینچنین هستند آمیخته اند چون همه ی جوامع انسانی در تعاملات اجتماعی با یکدیگر بوده اند. زبان فارسی نیز چنین هست انگلیسی هم چنین هست . اما موضوع این است که زبانی که زبان نخستینه اش ( پروتو اشproto ) به هزار و اندی سال باز می گردد . چطور می تواند به زبانی که از چهار هزار سال پیش سنگ نبشته دارد و این نبشته ها از نظر زمانی پی در پی هم دیگر را تکمیل و حمایت می کنند و با توجه به نبشته های اورخون که اولین اسناد ترکی محسوب می شود واژه ای دیگر ی برای واژه ی مورد نظر بکار برده شده است وامواژ داده باشد اخر لطفا خرد را پیشه فرمایید. از زبان ترکی در زبان فارسی بسیار وامواژه وجود دارد هیچ در این شکی نیست از زبان های ایرانی نیز در ترکی بسیار واژه وارد شده است. با موضع بررسی های تاریخی زبان نباید با عصبیت برخورد شود.
باجی ترکیه . بر چه اساسی ترکی نیست؟؟ منبع:
Starostin, Sergei; �Dybo, Anna; �Mudrak, Oleg� ( 2003 ) , “*bāča”, in�Etymological dictionary of the Altaic languages� ( Handbuch der Orientalistik; VIII. 8 ) , Leiden, New York, K�ln: E. J. Brill
جنابان محمد و حمیدح گرامیان چه اشاره خوبی کردید به این ضرب المثل آذری در زبان مردم آذربایجان که می گوییم : قارداش : قاردان سه رین اورگی داشدان باش به معنی : برادر از برف سرد و از دلش سنگ سخت.
به خدمت دوستان و هم زبانان آذربایجانی ام عرض کنم که قارداش از دو پاره کارین= شکم و تاش = هم نمود یافته است و واژه قیز در زبان ترکی وام واژه است از زبانهای ایرانی = کیج و کیجا در زبان های ایرانی به معنی
... [مشاهده متن کامل] خواهر و دختر است در و ترکهای ترکیه و دیگر اقوامی که به خواهر خطاب می کنند از زبان آذری وام گرفته اند و وواژه باجی نیز ترکی نیست و درزبان ترکی سنگ نوشته های اورخون کتیبه گول تگین نیز ( آنگونه که یادم مانده ) /اینی/ به معنی خواهر نوشته شده است
یوخ بابا
همچنین اضافه نمایید سر داش =همراز
وطن داش = هموطن
آرکا داش = کمک و هم قسم
و. . .
قارداش به معنی برادر و متشکل از قارین یعنی شکم و داش یعنی با هم بودن
مثل یوداش به معنی همراه
ضمنا در استانبولی به خواهر کیز کارتش و به برادر ارکک کارتش گفته نمی شود یعنی هم شکم دختر و هم شکم پسر
سپاس
قارداش کلمه ترکی که در اصل قان داش بوده و به معنی هم خون می باشد که به مرور از قان داش به قارداش تغییر یافته است و معادل برادردر فارسی یا brother در لاتین می باشد
به نظر من اصل کلمه قان داش می باشد که به مرور زمان به قار داش تبدیل شده قان داش به کسی گفته میشود که در رگهایش خون یک نفر جاریست چه پدر و چه مادر از این رو به خواهر و برادر ناتنی هم قار داش گفته میشود
قارداش
در ترکی به معنای برادر میباشد.
امیر جان ما واژه ی قیزقارداشی هم داشتیم که استفاده نمی شه دیگه
قیز هم به معنی دختر هست
پاسخ من به امیر که میگفت قارداش به جنس مذکر معطوف میشه؛
در ترکی استانبولی قارداش یا کاردش فاقد جنسیت هست بطوری که برای نشاندادن جنسیت طرف میگن؛ قیز قاردش ( خواهر ) _ ارکک قاردش ( برادر )
فاقد جنسیت بودن این کلمه رو در زبان ترکی قپچاقی ( قرقیزی، قزاقی ) هم میبینیم جالبه که هردو به خواهر قارینداش میگن پس ریشه کلمه از دو قسمت یعنی قارین داش ساخته شده. . .
... [مشاهده متن کامل]
*اما این کلمه ظاهرا در اصطلاح محاوره ای ترکی آذربایجانی ایران بیشتر به جنس مذکر اطلاق شده و جا افتاده اما بجای هم دیگه هم قابل استفاده هست. . .
داش به معنی همراه قار به معتی سختیهست پس قارداش میشه همراه روزای سخت😍
قار به معنی برف و داش به معنی سنگ، قارداش یعنی کسی که مثل برف سر سخت و مثل سنگ استوار
می باشد و میشه بهش تکیه کرد.
به نطر من یعنی برادر میتواند مثل قار ( بمعنی برف ) سرد و به اندازه داش ( سخت دل ) باشد. این واژه را در ابتلا من به کرونا تجربه کردم یعنی برادرم مصداق این واژه یعنی سرد و سخت دل نسبت به بنده بود.
البته مشخصا واژه قارداش به معنی برادر هست اما اینکه تعبیر قارین و داش رو بکار بردند به نظر درست نیست چراکه خواهر هم با برادر همشکم هست پس چرا به خواهر باجی اطلاق میشود . احتمالا ریشه در جای دیگریست .
قارداش به معنی برادر
( ترکی ) برادر. متشکل ازدو واژۀ قارین ( شکم ) و داش ( همراه ) ؛ کسی که در شکم مادر همراه بوده است. در ترکی، داش به معنای همراه است، مانند:یورد داش، یعنی هم وطن.
( به ترکی ) برادر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)