فیدلیو

دانشنامه عمومی

اپرای فیدلیو ( به آلمانی: Fidelio ) یک اپرای آلمانی در دو پرده با دیالوگ های گفتاری، اثر لودویگ فان بتهوون و تنها اپرای اوست. لیبرتوی آلمانیِ آن را یوزف زونْلایتْنِر ( Joseph Sonnleithner ) با اقتباس از اپرایی فرانسوی نوشتهٔ ژان - نیکلا بوئیلی ( Jean - Nicolas Bouilly ) نوشت.
این اپرا بیان می کند که چگونه زنی به نام «لئونوره» به یک زندان بان به نام «فیدلیو» تغییر چهره می دهد و شوهرش «فلورستن» را از مرگ در زندان سیاسی نجات می دهد.
این اپرا نخستین بار توسط یوهان امانوئل شیکاندر در تماشاخانه اش در وین به نمایش درآمد. فیدلیو پیشتر اپرای لئونور نامیده می شد.
سناریوی بوئیلی درخور چشم انداز سیاسی و زیبایی شناسانهٔ بتهوون بود. داستانی از فداکاری، قهرمانی، و پیروزی های اتفاقی همراه با درگیری های اساسی آن برای آزادی و عدالت برای جنبش های سیاسی معاصر در اروپا.
نقش های اصلی لئونور و فلورستن به طور خاص، نیازمند مهارت زیادِ آوازی به منظور برجسته نمایی شدت های لازم است.
برخی از لحظه های قابل توجه در این اپرا عبارت اند از: "هم سرایی زندانیان"، قصیده ای در باب آزادی که توسط هم سرایی زندانیان سیاسی خوانده می شود.
• "صحنه ای که در آن فلورستن، لئونوره را به شکل فرشته ای می بیند که برای نجات او آمده است.
• "صحنهٔ آزادی فلورستن" و در پایان، جشن گرفتن شجاعت های لئونوره که با همسرایی و تک خوانی همراه است.
مانند بسیاری دیگر از آثار حرفه ایِ بتهوون، فیدلیو قبل از دست یابی به موفقیت کامل، چندین نسخه داشت.
بتهوون، اوورتور لئونوره را در سه پرده به مدت دو شب در ۲۰ نوامبر ۱۸۰۵ در وین رهبری کرد؛ ولی قوای ناپلئون در ۱۳ نوامبر وین را گرفته بود؛ امپراتور فرانسیس و اشراف درجه اول گریخته بودند، و مردم حالِ شنیدن اپرا را نداشتند. اجرای آن، علی رغم کف زدن های افسران فرانسوی که در میان تعداد کمی از حاضران نشسته بودند، شکستی فاحش بود. برای چاره جویی، گروهی از دوستان، شبی در دسامبر ۱۸۰۵، در قصر شاهزاده لیخنوفسکی ( ۱۷۶۱–۱۸۱۴ ) گرد آمده بودند تا بتهوون را راضی کنند در فیدلیو دست ببرد و آن را به صورت تازه ای عرضه کند. به او گفتند که اپرای او بسیار طولانی است و ناشیانه تنظیم شده. اما او زیر بار نمی رفت و به خشم می گفت که فیدلیو را نابود خواهد کرد. اما استغاثهٔ مادرانهٔ شاهزادهٔ سالخورده در او اثری عمیق گذاشت و او تسلیم آن تغییرات شد و آن را کوتاه و در آن تجدیدنظر کرد، اما چند ماه پس از آن شب، تنها یک اشارهٔ مبهم شاهزاده لیخنوفسکی در محفلی دوستانه باعث شد که بتهوون به تصور این که استقلال فکری اش لطمه دیده، خشمگین شود و مجسمهٔ نیم تنهٔ شاهزاده را درهم بشکند و برای همیشه قصر لیخنوفسکی را ترک کند. [ ۱]
عکس فیدلیو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس