فوویسم
/fovism/
فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
فوویسم ( به فرانسوی: fauvisme ) مکتب گروهی از نقاشان فرانسوی بود که در آثار خود دورگیری های زمخت و رنگ های تند و نامتعارف و شکل های ساده شده به کار می بردند و از سه بعدنمایی و سایه روشن کاری پرهیز می کردند. [ ۱]
فوویسم از نخستین سبک های نقاشی در جنبش های پیشتاز هنر اروپا بود که بین ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۸ در فرانسه پا گرفت و تا جنگ جهانی اول ادامه یافت.
فوویسم نخستین جنبش مهم نقاشی در سده بیستم است. نقاشان فوویست خواست های درونی خود را به بازتاب دادن واقعیت بیرونی ترجیح می دادند. آن ها آثار خود را با استفاده از رنگ های خالص و شفاف به گونه ای پرخاشگرانه، پرشور، غیرواقعی و زمخت خلق می کردند. عنصر رنگ در آثار فوویست بویی فردی و شخصی دارد. هنرمندان این مکتب با وجود این که در استفاده از رنگ قانون شکنی کرده اند، ولی در مورد شکل کلی و تناسبات اجزای تصویر همچنان به طبیعت وفادار مانده اند. [ ۲]
در نمایشگاه سالن پاییز به سال ۱۹۰۵ سیزده فوویست یا «دَدگر» آثارشان را به طور رسمی در شهر پاریس به نمایش گذاشتند، که با واکنش تند بازدیدکنندگان روبه رو شد. ایشان با آثارشان به مقابله با سلیقهٔ عامهٔ مردم برخاستند لویی وسل روزنامه نگار و منتقد، پس از مشاهدهٔ آثار این گروه، به ایشان لقب فو ( fauves ) داد . این کلمهٔ فرانسوی به معنای < < دَد> > یا < < جانور وحشی> > است. ( در نمایشگاه مجسمه ای از دوناتلو وجود داشت و این روزنامه نگار در نقد خود برای تمسخر نوشت : دوناتلو در میان حیوانات وحشی. . . ) . این لقب همچنین به واسطهٔ برخورد زمخت و جسورانه با رنگ بر ایشان نهاده شد . به نظر بسیاری منتقدان جنبش فوویسم زمینه ساز اکسپرسیونیسم بوده است. [ ۲] [ ۳]
هانری ماتیس، آندره دورن و موریس دو ولامینک هسته اصلی گروه فووها را تشکیل دادند.
این گروه در شکل گیری هیجان نمایی ( اکسپرسیونیسم ) آلمانی تأثیر عمده ای داشت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففوویسم از نخستین سبک های نقاشی در جنبش های پیشتاز هنر اروپا بود که بین ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۸ در فرانسه پا گرفت و تا جنگ جهانی اول ادامه یافت.
فوویسم نخستین جنبش مهم نقاشی در سده بیستم است. نقاشان فوویست خواست های درونی خود را به بازتاب دادن واقعیت بیرونی ترجیح می دادند. آن ها آثار خود را با استفاده از رنگ های خالص و شفاف به گونه ای پرخاشگرانه، پرشور، غیرواقعی و زمخت خلق می کردند. عنصر رنگ در آثار فوویست بویی فردی و شخصی دارد. هنرمندان این مکتب با وجود این که در استفاده از رنگ قانون شکنی کرده اند، ولی در مورد شکل کلی و تناسبات اجزای تصویر همچنان به طبیعت وفادار مانده اند. [ ۲]
در نمایشگاه سالن پاییز به سال ۱۹۰۵ سیزده فوویست یا «دَدگر» آثارشان را به طور رسمی در شهر پاریس به نمایش گذاشتند، که با واکنش تند بازدیدکنندگان روبه رو شد. ایشان با آثارشان به مقابله با سلیقهٔ عامهٔ مردم برخاستند لویی وسل روزنامه نگار و منتقد، پس از مشاهدهٔ آثار این گروه، به ایشان لقب فو ( fauves ) داد . این کلمهٔ فرانسوی به معنای < < دَد> > یا < < جانور وحشی> > است. ( در نمایشگاه مجسمه ای از دوناتلو وجود داشت و این روزنامه نگار در نقد خود برای تمسخر نوشت : دوناتلو در میان حیوانات وحشی. . . ) . این لقب همچنین به واسطهٔ برخورد زمخت و جسورانه با رنگ بر ایشان نهاده شد . به نظر بسیاری منتقدان جنبش فوویسم زمینه ساز اکسپرسیونیسم بوده است. [ ۲] [ ۳]
هانری ماتیس، آندره دورن و موریس دو ولامینک هسته اصلی گروه فووها را تشکیل دادند.
این گروه در شکل گیری هیجان نمایی ( اکسپرسیونیسم ) آلمانی تأثیر عمده ای داشت.
wiki: فوویسم
دانشنامه آزاد فارسی
فوویسم (fauvism)
زنی با یک کلاه اثر هانری ماتیس
جنبشی در نقاشی مدرنِ فرانسه به معنای حیوان وحشی. استفاده از رنگ های بسیار غلیظ و تابناک، مشخصۀ این سبک هنری است. نام نامتعارف آن نشانۀ آن است که آثار فوویستی، برای بسیاری از مردم زمان خود، زمخت و وحشیانه بوده است. اگرچه این سبک مدت کوتاهی، حدود دو سال (۱۹۰۵ـ ۱۹۰۷)، دوام یافت، بسیار تأثیرگذار بود. فوویسم، نخستین جنبش هنری بود که هنر اروپا را بین سال های نخست قرن ۲۰ و جنگ جهانی اول، دگرگون ساخت. فووها همچون امپرسیونیست ها به طور مستقیم از روی طبیعت نقاشی می کردند، ولی در کار آنان نوعی واکنش بیانگرانۀ قوی در برابر سوژه هایی که نقاشی می کردند، دیده می شد. شخصیّت کلیدی فووها، هانری ماتیس بود؛ او در ۱۸۹۹ در شیوۀ نئوامپرسیونیسم طبع آزمایی کرد، که در پا گرفتن فوویسم تأثیری بسزا داشت. ون گوگ نیز از دیگر منابع مهم تأثیرگذار بود که رنگ را با شور و هیجان بسیار به کار می بُرد. در ۱۹۰۱ موریس دو ولامنک که از نقاشان این جنبش شده بود، پس از دیدن نمایشگاهی از آثار ون گوگ گفت «به حدّی برایم تکان دهنده بود، که دلم می خواست از شادمانی و حسرت بگریم. در آن روز احساس کردم که ون گوگ را از پدرم بیشتر دوست دارم». ماتیس، ولامنک، و دیگر دوستان هم عقیده شان در ۱۹۰۵ نمایشگاهی گروهی در سالن پاییزی پاریس برپا کردند و نام فووها در همین نمایشگاه به وسیلۀ لوئی وُسِلِ منتقد (که نام کوبیسم را نیز وضع کرد) به ایشان اطلاق گردید. وُسل با مشاهدۀ مجسمه ای رنسانس گونه که به نحوی ناهماهنگ در همان سالن قرار گرفته بود، اظهار داشت «دوناتلّو در میان حیوانات وحشی (فووها)». دیگر اظهار نظرها نیز دربارۀ آثار فوویستی این نمایشگاه، اعتراض آمیز بودند. دیگر اعضای فوو در نمایشگاه ۱۹۰۵ عبارت بودند از آندره دُرن و ژرژ روئو. یک سال بعد رائول دوفی، و در ۱۹۰۷ ژرژ براک به آنان پیوستند. در آن زمان، عشق به رنگ های تُند، وجه مشترک این نقاشان بود که از آن ها بیشتر برای خلق جلوه های تزیینی استفاده می کردند، تا القای ظواهر طبیعیِ اشیا. از ۱۹۰۷ گروه از هم پاشید، و هریک از نقاشان شیوۀ متمایزی را پروراندند. ماتیس، به کارگیری هیجان آفرین رنگ را پی گرفت، ولی براک پس از دیدار با پیکاسو در ۱۹۰۷، شیوۀ نقاشی اش را تغییری ریشه ای داد، و همراه با پیکاسو، کوبیسم را بنیاد نهاد. فوویسم به رغم دوام کوتاهش در عالم هنر، به ویژه در اکسپرسیونیسم آلمان، تأثیر عمیقی برجا گذاشت.
زنی با یک کلاه اثر هانری ماتیس
جنبشی در نقاشی مدرنِ فرانسه به معنای حیوان وحشی. استفاده از رنگ های بسیار غلیظ و تابناک، مشخصۀ این سبک هنری است. نام نامتعارف آن نشانۀ آن است که آثار فوویستی، برای بسیاری از مردم زمان خود، زمخت و وحشیانه بوده است. اگرچه این سبک مدت کوتاهی، حدود دو سال (۱۹۰۵ـ ۱۹۰۷)، دوام یافت، بسیار تأثیرگذار بود. فوویسم، نخستین جنبش هنری بود که هنر اروپا را بین سال های نخست قرن ۲۰ و جنگ جهانی اول، دگرگون ساخت. فووها همچون امپرسیونیست ها به طور مستقیم از روی طبیعت نقاشی می کردند، ولی در کار آنان نوعی واکنش بیانگرانۀ قوی در برابر سوژه هایی که نقاشی می کردند، دیده می شد. شخصیّت کلیدی فووها، هانری ماتیس بود؛ او در ۱۸۹۹ در شیوۀ نئوامپرسیونیسم طبع آزمایی کرد، که در پا گرفتن فوویسم تأثیری بسزا داشت. ون گوگ نیز از دیگر منابع مهم تأثیرگذار بود که رنگ را با شور و هیجان بسیار به کار می بُرد. در ۱۹۰۱ موریس دو ولامنک که از نقاشان این جنبش شده بود، پس از دیدن نمایشگاهی از آثار ون گوگ گفت «به حدّی برایم تکان دهنده بود، که دلم می خواست از شادمانی و حسرت بگریم. در آن روز احساس کردم که ون گوگ را از پدرم بیشتر دوست دارم». ماتیس، ولامنک، و دیگر دوستان هم عقیده شان در ۱۹۰۵ نمایشگاهی گروهی در سالن پاییزی پاریس برپا کردند و نام فووها در همین نمایشگاه به وسیلۀ لوئی وُسِلِ منتقد (که نام کوبیسم را نیز وضع کرد) به ایشان اطلاق گردید. وُسل با مشاهدۀ مجسمه ای رنسانس گونه که به نحوی ناهماهنگ در همان سالن قرار گرفته بود، اظهار داشت «دوناتلّو در میان حیوانات وحشی (فووها)». دیگر اظهار نظرها نیز دربارۀ آثار فوویستی این نمایشگاه، اعتراض آمیز بودند. دیگر اعضای فوو در نمایشگاه ۱۹۰۵ عبارت بودند از آندره دُرن و ژرژ روئو. یک سال بعد رائول دوفی، و در ۱۹۰۷ ژرژ براک به آنان پیوستند. در آن زمان، عشق به رنگ های تُند، وجه مشترک این نقاشان بود که از آن ها بیشتر برای خلق جلوه های تزیینی استفاده می کردند، تا القای ظواهر طبیعیِ اشیا. از ۱۹۰۷ گروه از هم پاشید، و هریک از نقاشان شیوۀ متمایزی را پروراندند. ماتیس، به کارگیری هیجان آفرین رنگ را پی گرفت، ولی براک پس از دیدار با پیکاسو در ۱۹۰۷، شیوۀ نقاشی اش را تغییری ریشه ای داد، و همراه با پیکاسو، کوبیسم را بنیاد نهاد. فوویسم به رغم دوام کوتاهش در عالم هنر، به ویژه در اکسپرسیونیسم آلمان، تأثیر عمیقی برجا گذاشت.
wikijoo: فوویسم
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید