فهرست شخصیت های لاست

دانشنامه عمومی

جان لاک با بازی تری اوکوئین - بازیگر برندهٔ جایزهٔ امی - شخصیتی با ایمان و معتقد است. در یک کلام او مرد فلسفی داستان است. نام او از جان لاک فیلسوف انگلیسی قرن ۱۷ گرفته شده که معتقد بود سرنوشت انسان ها از بدو تولد تا مرگ نانوشته است. او در پرورشگاه بزرگ شده و در سنین بزرگسالی هنگامی که پدر خود را پیدا کرده و با او دوست می شود و یک کلیهٔ خود را به او اهدا می کند، پدرش او را فریب داده و از او فرار می کند؛ و حتی بعدها که جان به دنبال پدرش می گردد تا جلوی کلاهبرداری های او را بگیرد، پدرش او را از ساختمان به پایین پرت می کند و موجب فلج شدن او می گردد. بعد از سقوط هواپیما جان به طور معجزه آسایی توانایی راه رفتن خود را به دست می آورد و بسیار تعجّب می کند. به همین دلیل عمیقاً به معجزه ایمان می آورد و باور می کند که جزیره جای منحصر به فردی است که هرکدام از آن ها به یک دلیل مشخص در آن سقوط کرده اند و جان سالم به در برده اند؛ درحالی که جک شفرد نقطهٔ مقابل او در داستان است و حرف ها و باورهای او را مسخره می داند. جان لاک به به دلیل ایمان قلبی به جزیره و اینکه جزیره او را بهبود داده، بر خلاف خواست بقیه دوست دارد در آن بماند؛ و حتّی در اوایل فصل اوّل، وقتی که سعید جراح در حال ردیابی محل ارسال امواج زن فرانسوی است و در واقع دارد یک قدم به رهایی از جزیره نزدیک می شود، لاک به طور ناشناس، با ضربهٔ محکمی او را بیهوش و تجهیزات را نابود می کند. در فصل های دیگر هم لاک کارهای مشابهی برای ماندن در جزیره انجام می دهد.
در فصل آخر مجموعه تلویزیونی لاست جک شفرد آگاه شد که حق با جان لاک بوده و سقوط آن ها در جزیره تصادفی نبوده بلکه به دلایل خاصی بوده است. شخصیت جان لاک در فصل آخر مجموعه حضور نداشت و تری ئوکوئین نقش مرد سیاه را بازی می کرد که در بدن جان لاک گیر افتاده بود و تلاش می کرد که از جزیره بیرون رود و خود را آزاد سازد. در قسمت آخر مجموعه مرد سیاه توسط جک کشته شده و البته جک نیز در اثر خون ریزی - از صدمه ای که هنگام مبارزه با مرد سیاه دیده بود - در گذشت. تری ئوکوئین تنها هنرپیشه ای است که در اولین جلسه انتخاب بازیگر تست صدا نداد، چون جی. جی. آبرامز معتقد بود او بهترین شخص برای این نقش است.
جک شپرد با بازی متیو فاکس جراح ستون فقرات است که به تازگی از همسرش جدا شده و برای تشیع جنازه پدرش به لس آنجلس می رود. بعد از سقوط هواپیما رهبری بازماندگان به عهدهٔ اوست گرچه این مسئولیت، مسئولیت سنگینی برای اوست. او بیشتر از هرکس دیگه ای در طول داستان به دنبال منطق رویدادها است و هر چیز غیر منطقی یا اثبات نشده ای را رد می کند و به شهود و غریزه هیچ توجهی ندارد. او بدین دلیل در طول داستان با افرادی همچون جان لاک و سعید جراح دچار مشکل می شود. مثلاً هنگامی که گروه برای اولین بار بن لینوس را در جنگل پیدا کرده بود سعید و جان اعتقاد داشتند که او آدم مرموزی است و قطعاً از افراد ( دیگران ) است. اما جک از بن حمایت می کرد و از شکنجه کردن بن توسط سعید بدون دلیل و مدرک جلوگیری می کرد. جک در فصل آخر به سرنوشت ایمان آورد و پذیرفت که سرنوشت او بوده است که در این جزیره سقوط کند و برای دلایل و هدف های خاصی در این جزیره حضور دارد او حتی گاهی از مرگ نمی ترسید و مطمئن بود که نمی میرد چون اعتقاد داشت که برای هدف بزرگی در جزیره است و آن هدف قطعاً مردن در جزیره نیست مثلاً زمانی که - در کنار ریچارد که دینامیت روشنی در دست داشت تا به زندگی جاودانهٔ خود پایان دهد - نشسته بود به ریچارد همین موضوع را گفت و حق با او هم بود چون دینامیت روشن نشد و آن ها زنده ماندند. در قسمت های پایانی جک که از نامزدهای جایگزینی جیکوب ( جاکوب یا همان یعقوب ) بود قبول کرد که جایگزین او شود و دریافت که هدف بزرگ او این بوده است. بعد از جک هوگو یا همان هارلی جایگزین جک شد.
عکس فهرست شخصیت های لاستعکس فهرست شخصیت های لاستعکس فهرست شخصیت های لاستعکس فهرست شخصیت های لاستعکس فهرست شخصیت های لاستعکس فهرست شخصیت های لاست
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس