فند و فعل

لغت نامه دهخدا

فند و فعل. [ ف َ دُ ف ِ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) حیلت و مکر و اعمال تباه ، و بیشتر در صفت زنان آرند و اراده بی عفافی از آن کنند. اعمال نهانی و حیله کاری های زشت زن. حیله و مکر، خاصه در زنان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). فسق. فجور. حیله و تزویر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ): چه فند و فعلها! و رجوع به فعل شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس