فلونیا
لغت نامه دهخدا
- فلونیای پارسی ؛ پلپل سپید و بزرالبنج از هر یکی بیست درم سنگ ، افیون گل مختوم ده درمسنگ ،زعفران پنج درمسنگ ، فرفیون و مرو سنبل و عاقرقرحا از هر یک دو درمسنگ ، جندبیدستر یک درمسنگ ، زرنباد و دردنج مشک هر یکی نیم درمسنگ. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به فلون و فلونی شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید