فضای مجازی

دانشنامه عمومی

فضای مجازی یا فضای سایبر یا پهنه انگاری ( Cyberspace سایبراسپیس ) [ ۱] [ ۲] [ ۳] «یک مفهوم برای توصیف فناوری دیجیتال به هم پیوسته گسترده است. »[ ۴] این واژه در دههٔ ۱۹۸۰ وارد ادبیات علمی ـ تخیلی شد و شاغلان در زمینهٔ کامپیوتر و علاقه مندان، به سرعت آن را به کار بردند و در دههٔ ۱۹۹۰ رونق یافت و در بین عامه رواج یافت. در این دوره، استفاده از اینترنت، شبکه و مخابرات دیجیتال به سرعت در حال رشد بود و لفظ «فضای مجازی» می توانست بسیاری از ایده ها و پدیده های نوظهور را مستقیم و غیر مستقیم، نمایندگی کند. لفظ مادر فضای سایبر، سایبرنتیک است که از κυβερνήτης یونانی باستان به معنای فرماندار یا راننده مشتق شده، واژه ای که نوربرت وینر برای کار پیشگامانه اش در مخابرات الکترونیک و علم کنترل به کار برد.
با این که نباید فضای مجازی را با اینترنت اشتباه گرفت؛ از این لفظ غالباً در اشاره به اشیاء و شخصیت هایی که تا حد زیادی در خود شبکه مخابراتی وجود دارد استفاده می شود؛ تا جایی که برای مثال، ممکن است به طور استعاری گفته شود یک وبگاه، «در فضای مجازی وجود دارد». [ ۵] بر اساس این تعبیر، اتفاقاتی که در اینترنت رخ می دهد در «فضای مجازی» شکل می گیرد نه جاهایی که شرکت کنندگان یا سرورها به طور فیزیکی واقع شده اند. میشل فوکو فیلسوف از لفظ هتروتوپیا در توصیف چنان فضاهایی که به طور همزمان فیزیکی و ذهنی هستند استفاده کرد.
فضای مجازی یک مفهوم فردی و همچنین بین المللی است که یک فناوری دیجیتال گسترده و به هم پیوسته را توصیف می کند. این اصطلاح از داستان های علمی و هنری وارد فرهنگ عامه شد، اما اکنون توسط استراتژیست های فناوری، متخصصان امنیتی، رهبران دولت، ارتش و صنعت و کارآفرینان برای توصیف حوزهٔ محیط جهانی فناوری استفاده می شود. برخی دیگر فضای مجازی را فقط یک محیط مفهومی می دانند که در آن ارتباط از طریق شبکه های رایانه ای اتفاق می افتد. این واژه در دههٔ ۱۹۹۰ رواج پیدا کرد که استفاده از اینترنت، شبکه و ارتباطات دیجیتال همه به طرز چشمگیری در حال رشد بود و اصطلاح فضای مجازی توانست بیانگر ایده ها و پدیده های جدیدی باشد که در حال ظهور بودند.
اصطلاح والدین فضای مجازی سایبرنتیک است که از یونان باستان κυβερνήτης ( kybernētēs، به معنی «steersman»، «فرماندار»، «ilot» یا «rudder derived» ) گرفته شده است و توسط نوربرت وینر برای کارهای پیشگام در ارتباطات الکترونیکی معرفی شد. واژهٔ فضای مجازی برای نخستین بار در سال ۱۹۶۸ در اثر هنری به همین نام توسط هنرمند دانمارکی سوزان اوسینگ ظاهر شد.
عکس فضای مجازی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

"پندارگاه"
سپاس از سرور نقدی از برای پیشنهادشان
همانگونه که کاربر گرامی کمال هم گفته اند خواسته و منظور از فضا در فرواژه ی "فضای مجازی"، کیهان و آسمان نیست که به جای آن از واژه ی سپهر بهره گیری شود بلکه خواسته از آن، جایگاه مجازی است.
...
[مشاهده متن کامل]

من پیشتر به جای فضا ( جایگاه ) ، واژه ی پهنه را در قالب نوواژه ی "پندارپهنه" پیشنهاد داده بودم لیک پیشنهاد کاربر نقدی را بیشتر می پسندم که برای نشان دادن فضا و جایگاه، از پسوند گاه بهره گیری شود که واژه ی ساخته از آن هم کوتاه تر خواهد شد و هم دانشی تر و در پیوند با ساختار زبان پارسی، جورتر و هماهنگ تر خواهد بود.
برین پایه من نوواژه ی "پندارگاه" را به پیش می نهم که چمِ ( معنی ) آن به سادگی از سوی ایرانیان دریافت پذیر خواهد بود.
امید که پسند نگاه های موشکافانه ی پارسی دوستان باشد.

انگاره سپهر
فضای مجازی❌
رایاسپهر ✅
✳️ رایانه سپهر = رایاسپهر
این واژه پارسی است و بهتر است به جای
واژه ی عربی فضای مجازی استفاده شود.
✳️ واژه ی رایاسپهر در واقع رساننده ی همان فضای مجازی است.
...
[مشاهده متن کامل]

اینگونه که:
سپهر به معنای فضا است و رایا هم که مشخص است از رایانه آمده.
این واژه همانگونه که مشخص است، رساننده فضای رایانه ای،
تخیلی و همان واقعیت خلق شده به وسیله ی رایانه است.
✳️ پس رایاسپهر برابر است با:
راستینه ی آفریده شده به دست آمده با رایانه.
#واژگان_پارسی

درودبر همگی.
همانگونه که کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ فرمودند، "مجازی" برابر "پنداری، پندار" گرفته شود بهتر است.
به جای "فضا" بنده پیشنهاد میکنم از پیشوند اوستایی "اَوَ" یا "تیر" بهره ببریم. "اَوَ" و "تیر" در زبان اوستایی برابر "جا، مکان، فضا" بوده اند و میتوان از آنها بهره ببریم.
...
[مشاهده متن کامل]

پس "فضای مجازی" می شود "اَوَپِندار" یا "تیرپِندار" که به گمانم واژه دوم کمی بهتر است، چون واژه "تیر" در میان مردم شناخته شده تر است، نه به این مینه ( =معنی ) ، ولی خود واژه اش به دلیل ماه تیر و تیر ( گلوله ) بسیار شناخته شده تر و دست کم بهتر از "اَوَ" است!
پس واژه پیشنهادی "تیرپندار" است.
ولی شکیبا باشید!پیشنهاد دیگری هم هست. شما بن واژه "پنداشتن" را نگاه کنید. آشکار است که "پن" افزون بر "داشتن" است. همانگونه که بن کنونی ( =بن مضارع ) اش "پندار" است که می شود پیشوند "پن" افزون بر "دار" که بن کنونی "داشتن" است.
پس "پِن" باید برابر "فرض، گمان" باشد. اکنون دو کار می توانیم بکنیم:
1 - افزودن پسوند "گاه" .
2 - افزودن پیشوند "تیر"
پس واژه های ساخته شده "پِنگاه" و "تیرپِن" می باشند که آشکار است که واژه نخست یا همان "پِنگاه" بهتر است.
پس دو واژه ساختیم، یکی "پِنگاه" یکی "تیرپِندار" که اگر از من می پرسید، واژه نخست هم ساده تر است هم کوتاه تر است و برای گویش روزانه خیلی بهتر است.
پس، من، واژه "پِنگاه" را پیشنهاد می کنم. از "پِن" که برابر "فرض" است و "گاه" که پسوند ای برای نشان دادن "جا و مکان چیزی" است، ساخته شده است.
اگر میخواهید آن را برایش گویش روزانه ساده کنید، بگویید"پِنگا".
برای نمونه:
نادرست:هر چیزی در فضای مجازی را نباید باور کنیم.
درست تر:هر چیزی در پِنگا را نباید باور کنیم
دوستان، بدرود!

پندار پهنه
منظور از فضا آسمان نیست منظور از فضا جایگاه است و منظور از مجازی یعنی ناپیدا پس برابر فضای مجازی می شود جایگاه ناپیدا
منظور از فضا جایگاه هستش و منظور از مجازی ناپیدا
پس برابر فارسی فضای مجازی می شود جایگاه ناپیدا
منظور از فضا موقعیت هست یعنی جایگاه و مجازی ناپیدا. . .
فضای مجازی برابر جایگاه ناپیدا
فضای مجازی: فضای مجازی ترجمه ای نادرست از واژه ی انگلیسی Cyberspace است. این واژه اگر چه به ظاهر از دو بخش Cyber و space ساخته شده است، هنوز در هیچ کدام از فرهنگ های انگلیسی واژه ی Cyber جداگانه دیده نمی شود؛ و روشن است که Cyber خود از دو بخش ساخته شده است:
...
[مشاهده متن کامل]

الف - cy. پیشوندی است با این معانی: 1 - کیفیت، وضعیت، حالت. 2 - موقعیت، جایگاه، مقام. ( فرهنگ وبستر چاپ 1995 ) .
ب - ber . که bera به معنی حلقه ی ازدواج بوده است. ( ANGLO - SAXON DICTIONARY. By. T. NORTHCOTE TOLLER. 1926 ) .
space. که دارای این معانی است: وسعت جا، مساحت، مسافت، گیتی، فاصله، فضا، محل، جایگاه، وسعت کیهان، سپهر، دوری، پاس دادن ( رادیو و تلویزیون و غیره ) . . .
از آن جایی که space بیش تر در معنی فضا به کار می رود، مترجمان به دیگر معانی آن توجه ندارند؛ در حالی که واژه ی space در این جا به معنی فضا نیست که به معنی پاس ( دادن ) اطلاعات است. پس با توجه به معنی cy و ber و space می توان گفت cyberspace یعنی حالتی که در آن پاسگاری یا پاس دادن اطلاعات، کاربران را مانند حلقه ازدواج به هم پیوند می دهد. پس همتای درست cyberspace در پارسی، رسانه ی پیوند دهنده است که می توان برای آن واژه ی رساپید ( رسانه پیوند دهنده ) را به کار برد.

سلام و درود
چند ماهی درگیر این واژه بودم و با توجه به دانش زبانشناسی و واژه گزینی پیشنهاد "رایانه سپر" برای آغاز پژوهش خوب بود و باید پخته ترش کرد.
سپهر برای فضا واژه زیبنده ای است اما رایانه برای مجازی خیر
...
[مشاهده متن کامل]

نکته: در گزینش واژه باید کاربرد ، زیبایی ، ویژگی را در دید داشته باشید و اینجا می توان با نگاهی کلان تر به نهاده به چند واژه ی پیشنهادی رسید.
گرچه یاری گرفتن از واژگان پارسی میانه نیز میتواند دست برتری به ما دهد
نخست : سپهرگون = واژه سپهر فضا و گون برای ریختِ آن باشد به چمار اینکه چون سپهر است
دوم : پهنه گون = که پهنه جای سپهر را بگیرد
( گرچه از زیبایی واژه کاسته می شود )
سوم : سپهر وای = سپهر همان فضا و "وای" پارسیِ میانه مجازی
برخی سپهرانگاره را پیشنهاد دادند و درخورنگر هست که این واژه به خاطر کاربرد زیادش باید روان باشد تا همه گیر شود و بخش "انگاره" به الف یک سکته دارد .
من واژه "سپهرگون" را می پسندم
دوستدار ایران زمین
یاعلی 🌻🇮🇷🖐🏼

رایاسپهر
سپهر و فضای منسوب به رایانه
چند نمونه از کاربردهای آشنای پیشوندک رایا - : رایاتک ( cyber attack ) و رایانامه ( e - mail )
فضای مجازی ترجمه ای شتابزده و نارسا از واژه ی انگلیسی Cyberspace است. اگر این واژه را به درستی ریشه یابی کنیم، چنین است:
الف - cy. پیشوندی است با این معانی: 1 - کیفیت، وضعیت، حالت. 2 - موقعیت، جایگاه، مقام. ( فرهنگ وبستر چاپ 1995 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

ب - ber . که bera به معنی حلقه ی ازدواج بوده است. ( ANGLO - SAXON DICTIONARY. By. T. NORTHCOTE TOLLER. 1926 ) .
پ - space. که دارای این معانی است: وسعت جا، مساحت، مسافت، گیتی، فاصله، فضا، محل، جایگاه، خلوت، مدت، وسعت کیهان، سپهر، دوری، فراخه، فرازمانی، گرزمان، گنجانه، پاس دادن ( رادیو و تلویزیون و غیره ) ، زمان برای آگهی بازرگانی، ( روزنامه و غیره ) جا برای آگهی، ( در ریاضی ) فضا؛ ( در اصطلاح عامیانه ) آزادی عمل؛ ( در موسیقی ) فضا یا فاصله ی میان دو حامل؛ ( در چاپ و نگارش ) فاصله ی میان دو واژه یا دو خط یا دو سطر؛ ( در کامپیوتر و ماشین تحریر ) فاصله بندی اسپاش یک خط و فضای دو بعدی از یک صفحه تشکیل شده است.
از آن جایی که space بیش تر در معنی فضا به کار می رود، مترجمان به دیگر معانی آن توجه ندارند؛ در حالی که در واژه ی space، به معنی فضا نیست که به معنی پاس دادن اطلاعات است. پس با توجه به معنی cy و ber و space می توان گفت cyberspace یعنی حالتی که در آن پاسگاری یا پاس دادن اطلاعات، کاربران را مانند حلقه ازدواج به هم پیوند می دهد. پس همتای درست cyberspace در پارسی، رسانه ی پیوند دهنده است که می توان برای آن واژه ی رساپ ( رسانه پیوند دهنده ) را به کار برد.

سپهر میشه اسمان و منظور فضا رو نمیروسنه
به معنی واقعی کلمه بیگانه شو منظورمه
ولی کلمه پهنه واژه درست تر و دقیق تری
مثال:در این پهنه درختانی از قبیل. . . . رشد میکند
یا حیوانات در این پهنه چطور زندگی میکنند یا چجور حیواناتی در این پهنه هستند
...
[مشاهده متن کامل]

و کلماتی که بعدا باید بکار برد
و الان من فقط در مورد کلمه فضا دارم میگم
پهنه رایانه
پهنه داده
نو پهنه
فراز پهنه
پهنه جوی
پهنه کاو
ووووو
اگر شما هم کلماتی به ذهنتون میرسه بگین تا بتونیم با همفکری از شر کلمات بیگانه راحت بشیم

رایانه سپهر
برابر پارسی این واژه ی بیگانه ، "رایانه سپهر" است که رهبر مردم سالاری اسلامی نیز به کار برده اند.
فضای مجازی
سرزمینی است که بس بی در و پیکر باشد
هر چه عضوش نشوی بهتر و بهتر باشد
اینکه هر چیز ببینی بدهی نشر در آن
چون که بی فکر بود عاقبتش شر باشد .
کودک و مرد و زن و پیر و جوان در گیرند
...
[مشاهده متن کامل]

در فضایی که پر از عکس و مصور باشد
نیست معلوم در این شهر مجازی چه کسی
نیکویی می کند او یا که ستمگر باشد
هر خبر از همه جا هر که رسد پخش کند
هیچ دیوار ندارد همه اش در باشد
وقت مهمانی و در جمع همه در گوشی
غیر مادر که از این واقعه مضطر باشد
آنچنان گشته در این دوره که گویی هرکس
فالوور ( دنبال کننده ) جمع کند از همه برتر باشد
گاه شخصی که نحیف است و ندارد زوری
چون به گوشی بزند دست دلاور باشد
چه کسی گفته که ایتا و تلگرام و توییت
همه مانند هم و جمله برابر باشد .
هر کجا سرعت اینترنت بالا دارد
چون بهشت است و پر از خیر و منور باشد

فضا=اسپاش این واژه ی پهلوی به لاتین راه یافته:spatium , سپس به انگلیسی:Space, اسپانیایی:Espacio, برابر دیگرش در پارسی هست: وای، دروای ( فرهنگ پهلوی ) .
مجازی= پاتخشیک، پیکری، رخشیک، فرتوریک
اسپاش پاتخشیک، دروای فرتوریک، دروای پیکری
پیشنها می گردد.
بنظر من پهنه نا آشکار هم میشه گفت
ارتباط از طریق اینترنت
اصطلاحی در فضای مجازی = ترند ، توییتر
تارنما
cyberspace = فضای مجازی
Cyber world
Virtual World
فضای مجازی:برابرواژه پارسی این واژه میتواندفراخه پندارین باشد که همان فضای دیجیتالی است!
این واژه آمیغی وترکیبی وهردو نیزپارسی سره و جایگزین نیکویی برای فضایی مجازی است که تازی است !
این واژه ازساخته های ماست، که برای شماخوبان،
...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهادمیگردد، تاکه قبول افتدوچه درنظرآید
>>بنگرید به فراخه پندارین

استاد کزازی، فراسویِ هست نما را پیشنهاد کرده اند.
برابر پارسی : رایان گستره
گمان جای
پندار جای
پندار گاه
گمان گاه
پندارستان
گمانستان
نبودستان
نبودآباد
Virtual reality
اکیش�kish= یعنی ضد واقعی . این واژه با ذهنیت " دور نگاه داشتن از ورود نا راستی و غیر حقیقت " یعنی کارکردی درست وانسانی
اسپاش اراست
اسپاش در فارسی باستان معنی فضا و آسمان می دهد و اراست منفی راست است حرف "ا" و "انا" و "نا" در فارسی منفی ساز بوده اند
پس" اراست" یعنی ناراست، غیرواقعی، مجازی
شبکه همگانی ، دنیای شبکه ای ، دنیای همگانی
Virtual environment
virtual space
Cyberspace
Unreal world
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٦)

بپرس