[ویکی شیعه] فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب (کتاب). فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب کتابی به زبان عربی نوشته میرزا حسین نوری. نویسنده در این کتاب مدعی است برخی از آیاتی که از جانب خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده و در قرآنی که در دسترس است موجود نیست و آن آیات بنا به مصالحی نزد معصومین است. این کتاب از کتابهای جنجالی است که در رد آن کتابهای متعددی نوشته شده است.
این کتاب، از کتابهای جنجال برانگیز جهان تشیع است و محدث نوری در ۲۸ جمادی الثانی سال ۱۲۹۲ق از تالیف آن فراغت یافته است. بنابر متن کتاب و نیز آنچه آقابزرگ تهرانی از خود محدث نوری شنیده و از او نقل کرده، مراد محدث نوری از تحریف کتاب این نیست که قرآن فعلی کلام خدا نیست یا چیزی بر آن افزوده یا پس از جمع قرآن (جمع آوری قرآن در زمان عثمان بن عفان به شکل یک کتاب) چیزی از آن کاسته شده است. به باور محدث نوری، قرآن فعلی دقیقا همان است که در زمان عثمان جمع آوری شد و به صورت یک کتاب میان جلد درآمد. او معتقد است که از پاره ای روایات برمی آید: پیش از جمع آوری، آیاتی در قرآن بوده که پس از آن و هم اکنون در آن نیست و نزد معصوم (ع) محفوظ است و ما نمی دانیم که آنچه حذف شده، چه بوده است و تنها بنابر روایاتیبه اجمال خبر داریم که چیزی از قرآن کاسته شده است.
نام کتاب محدث نوری یعنی فصل الخطاب فی تحریف الکتاب عالمان معاصر او و مردمان آن روزگار را به این اشتباه انداخت که مراد او این است که قرآن نیز مانند انجیل و تورات عین کلام الله نیست. او خود از این موضوع سخن گفته و نزد شاگردش آقا بزرگ تهرانی از نامگذاری کتاب به این عنوان اظهار پشیمانی کرده و گفته خوب بود که نام کتاب را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» یا «القول الفاصل فی اسقاط بعض الوحی النازل» می نهادم تا مردم را این گمان خطا پیش نیاید. مراد محدث نوری از تحریف، نقیصه(کاسته شدن)است نه زیادت و نه تغییر و تصرف در کلمات و آیات قرآن فعلی. آقابزرگ تهرانی، هنگام معرفی کتاب، این کتاب را کتابی در رد تحریف قرآن می خواند و می نویسد: «أثبت فیه عدم التحریف بالزیادة والتغییر والتبدیل وغیرها؛ در این کتاب، عدم تحریف قرآن را اثبات کرده است و دور بودنش از تحریف به زیادت و تغییر و تبدیل و جز آن.»
این کتاب، از کتابهای جنجال برانگیز جهان تشیع است و محدث نوری در ۲۸ جمادی الثانی سال ۱۲۹۲ق از تالیف آن فراغت یافته است. بنابر متن کتاب و نیز آنچه آقابزرگ تهرانی از خود محدث نوری شنیده و از او نقل کرده، مراد محدث نوری از تحریف کتاب این نیست که قرآن فعلی کلام خدا نیست یا چیزی بر آن افزوده یا پس از جمع قرآن (جمع آوری قرآن در زمان عثمان بن عفان به شکل یک کتاب) چیزی از آن کاسته شده است. به باور محدث نوری، قرآن فعلی دقیقا همان است که در زمان عثمان جمع آوری شد و به صورت یک کتاب میان جلد درآمد. او معتقد است که از پاره ای روایات برمی آید: پیش از جمع آوری، آیاتی در قرآن بوده که پس از آن و هم اکنون در آن نیست و نزد معصوم (ع) محفوظ است و ما نمی دانیم که آنچه حذف شده، چه بوده است و تنها بنابر روایاتیبه اجمال خبر داریم که چیزی از قرآن کاسته شده است.
نام کتاب محدث نوری یعنی فصل الخطاب فی تحریف الکتاب عالمان معاصر او و مردمان آن روزگار را به این اشتباه انداخت که مراد او این است که قرآن نیز مانند انجیل و تورات عین کلام الله نیست. او خود از این موضوع سخن گفته و نزد شاگردش آقا بزرگ تهرانی از نامگذاری کتاب به این عنوان اظهار پشیمانی کرده و گفته خوب بود که نام کتاب را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» یا «القول الفاصل فی اسقاط بعض الوحی النازل» می نهادم تا مردم را این گمان خطا پیش نیاید. مراد محدث نوری از تحریف، نقیصه(کاسته شدن)است نه زیادت و نه تغییر و تصرف در کلمات و آیات قرآن فعلی. آقابزرگ تهرانی، هنگام معرفی کتاب، این کتاب را کتابی در رد تحریف قرآن می خواند و می نویسد: «أثبت فیه عدم التحریف بالزیادة والتغییر والتبدیل وغیرها؛ در این کتاب، عدم تحریف قرآن را اثبات کرده است و دور بودنش از تحریف به زیادت و تغییر و تبدیل و جز آن.»