فسنجان

/fesenjAn/

معنی انگلیسی:
[kind of dish with ground walnut as its chief ingredient]

لغت نامه دهخدا

فسنجان. [ ف ِ س ِ ] ( اِ ) نوعی از خورش که از مغز گردو و ناردان و گوشت ترتیب دهند و فسوجن نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). خورشی که از گوشت ماکیان ، اردک ، مرغابی یا گوسفند با مغز گردو و روغن و رب تهیه کنند و انواع دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فسوجن شود.

فسنجان. [ ف ِ س ِ ] ( اِخ ) شهری از نواحی فارس. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ معین

(فِ س ) (اِ. ) خورشی که از گوشت پرنده یا گوسفند با مغز گردو و روغن و رب انار تهیه کنند.

فرهنگ عمید

خورشی که از گوشت یا مرغ، مغز گردو، رب انار، و گاهی شکر تهیه می شود.

پیشنهاد کاربران

خورش فِسِنجان یا فسنجون یکی از خورش های اصیل ایرانی است. در پخت این خورش از مغز گردو و رب انار ترش استفاده می شود اما آرد مغز پسته، یا بادم، رب انار ترش و شیرین و رب آلوچه ترش هم به دلخواه به همراه قطعات کوچک گوشت مرغ یا گوشت قرمز استفاده می شود و با پلو مصرف می شود. به دلیل مواد گوناگونی که در این خورش به کار می رود، فسنجان می تواند اشکال بسیار متنوعی داشته باشد. همچنین چون فرایند پخت این غذا در گذشته طولانی و دشوار بود و نیز مواد آن در دسترس همگان نبود، این غذا را به عنوان خوراکی شاهانه می دانستند. اگرچه امروزه از اشرافیت آن کاسته شده اما همچنان در کلام از آن به عنوان خوراکی مفصل یاد می شود. ازآنجایی که در گذشته در مناطقی از ایران، به ویژه در مناطق شمالی ایران ــ که خورش فسنجان از غذاهای بومی و اصیل آن به شمار می رود ــ زنان در فرایند تولید فسنجان مغز گردو و گاه ناردانه ها یا سبزیها را با سنگهای مخصوص می ساییدند، به نظر می رسد، اطلاق جزء نخست واژهٔ فسنجان گرفته شده از «فسن» به معنای سابیدن ( گردو ) با سنگ باشد؛ نیز وجود نوعی خورش از خانوادهٔ فسنجان به نام «سنگه خورش» در گیلان و مازندران این نظر را تقویت می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

فسنجان در اکثر مناطق ایران درست می شود. جدای مغز گردو که مادهٔ اصلی فسنجان است، سایر مواد با توجه به سلیقه آشپز یا ذائقه آن اقلیم انتخاب می شود. به طور مثال، در شمال کشور و به خصوص در مناطق گیلک نشین در پخت فسنجان گوشت پرندگان شکار به کار می رود. در مرکز ایران در طبخ فسنجان گوشت قرمز چهارپایان را به صورت رنده شده و قل قلی ریز به کار می برند.
برای پخت فسنجان از مغز گردوی آسیاب شده استفاده می شود. خورش فسنجان به طور کلی خوراکی گرانقیمت به حساب می آید. طوری که گاهی برای به صرفه بودن این خورش از سایر مغزها مثل مغز کنجد هم استفاده می کنند.
فسنجان در مناطق مختلف کشور به روش های گوناگون پخته می شود که برخی از آنها شیرین و برخی ملس است و در تهیهٔ آن از شکر یا قیسی یا حتی خرما هم استفاده می شود.
فسنجان گیلانی ترش و ملس است ولی فسنجانی که در نواحی مرکزی ایران تهیه می شود شیرین است. مردمان آذربایجان فسنجان را ملس می پسندند و برای ملس کردن آن از قیسی استفاده می کنند و بنابراین فسنجان آذری ها ترش نیست.
فسنجان گیلانی مزه ای ملس ( ترش و شیرین ) و معمولاً به سمت ترش دارد و معمولاً با گوشت پرندگان تهیه می شود. مردم گیلان فسنجان را به جای مرغ با مرغابی یا خوتکا درست می کنند. برای ملس کردن در کنار ربّ انار از ربّ آلوچهٔ ترش هم استفاده می کنند. ربّ انار فسنجان گیلکی از انار جنگلی یا «ترشه انار» است. فسنجان گیلکی معمولاً مملو از گردو و غلیظ است و مزه اش شیرین نیست بلکه ترش و شیرین یا ملس است. فسنجان گیلکی که به صورت سنتی تهیه شده باشد، مزه ای ملس دارد و رنگ آن سیاه است. معمولاً مغز گردو را بسیار آسیاب کرده به حالت خمیر درمی آورند. فسنجان گیلکی را در گَمَج ( ظرف سنتی و سفالی گیلان ) تهیه می کنند.

فسنجان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/فسنجان
در گیلکی فسنجان = ( فسن یا فوسن ج آن )
در گیلکی اطلاق جزء نخست واژهٔ فسنجان مأخوذ از �فسن� یا �فوسن� به معنای مالیدن و سابیدن ( گردو ) با سنگ میباشد ج ( حرف ربط ) آن به معنی خورشت ( گردوی ) سابیده شده با سنگ ؛
...
[مشاهده متن کامل]

در تالشی هم ووز به معنای گردو است و �اینجَن� از مصدر �اینجندِن� به معنی خرد کردن و ساییدن است باحتمال واژه ووزاینجن بعلت سختی تلفظ در مناطق مرکزی تر ایران به شکل فسنجون و فسنجان درآمده است.

فسنجان غذای سنتی گیلانی است و در اکثر مناطق ایران درست می شود. این غذای محبوب ایرانس در سازمان یونسکو به عنوان یک غذای گیلانی به ثبت رسیده است
خورشت سنتی گیلان

بپرس