فرهنگ اسم ها
معنی: درستکار، صحیح العمل، ( دساتیر ) راست، درست، [از برخاسته های فرقه آذرکیوان ـ برهان چ، معین]
برچسب ها: اسم، اسم با ف، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
استاد، نجار، فریور، کارگر سازنده
منصف، بور، زیبا، خوبرو، لطیف، منصفانه، بیطرفانه، نسبتا خوب، بدون ابر، فریور
درست، فریور، حنیف، دارای عقیده درست، مطابق عقاید کلیسای مسیح، مطابق مرسوم
راست، صحیح، درست، واقعی، حقیقی، راستگو، ثابت، فریور، راستین
درست، مقتضی، بجا، منصف، بامروت، منصفانه، مستحق، بی طرف، فریور، عادل، با عدالت، باانصاف، مشروع
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
فریور، وفادار، راسثگو، درستکار.
فریوری ، وفاداری، درستکاری، صداقت.
فریوری ، وفاداری، درستکاری، صداقت.
فریور اسمی به معنای راستگو و درستکار می باشد.