فرور
فرهنگ اسم ها
معنی: نگهداری کردن، پروردن، فرورد، فروهر، فره وش، ( اَعلام ) نام یکی از سرکشان ماد در زمان داریوش
برچسب ها: اسم، اسم با ف، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
فرور. [ ] ( اِخ ) جزیره ای است در جنوب ایران که محل صید مروارید است. ( از جغرافیای اقتصادی کیهان ص 37 ).
فرور. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قشلاق بزرگ بخش گرمسار شهرستان دماوند، واقع در دوهزارگزی شمال خاوری گرمسار، سر راه شوسه طهران به سمنان در کناره راه آهن. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای 225 تن سکنه. از رودخانه حبله رود مشروب میشود. محصولاتش غلات ، پنبه ، بنشن ، انار، انجیر و انگور است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
فرور. [ ف َ / ف َرْرو ] ( ع ص ) گریزنده از مرد و پری و بره میش و بزغاله و گاوساله وحشی یا بره. و بزغاله نر. ( آنندراج ). گریزنده. ( از اقرب الموارد ). رجوع به فرورة شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ( دین زردشتی ) نیرویی است که اهورمزدا برای نگاهداری آفریدگان نیک ایزدی از آسمان فرو فرستاده و نیرویی است که سراسر آفریشن نیک از پرتو آن پایدار است . پیش از آن که اهورمزدا جهان خاکی را بیافریند فروهر هر یک از آفریدگان نیک این گیتی را در جهان مینوی زبرین بیافرید و هر یک را به نوبه خود برای نگهداری آن آفریده جهان خاکی فرو می فرستد و پس از مرگ آن آفریده . فروهر او دیگر باره بسوی آسمان گراید و به همان پاکی ازلی بماند اما هیچگاه کسی را که بوی تعلق داشت فراموش نمی کند و هر سال یکبار به دیدن وی می آید و آن هنگام جشن فروردین است یعنی روزهایی که برای فرود آمدن فروهرهای نیاکان و پاکان اختصاص دارد. در هر آیین زردشت همه ایزدان و فرشتگان و حتی اهورمزدا فروهری دارد .
گریزنده از مردم و پری و بره میش و برغاله و گاو وحشی یا بره .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
فرور (گرمسار). فرور یک روستا در ایران است که در دهستان لجران شهرستان گرمسار استان سمنان واقع شده است. [ ۱] فرور ۷۰۶ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: فرور (گرمسار)
پیشنهاد کاربران
فرور : /farvar/ فَروَر : 1 - فرورد، فروهر، فره وش، نگهداری کردن، پروردن؛ 2 - ( اَعلام ) نام یکی از سرکشان ماد در زمان داریوش. اسم فرور مورد تاییدثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .