فرضیه طبیعت بارگی

دانشنامه عمومی

زیست گرایی یا طبیعت بارگی یا بیوفیلیک اصطلاحی است که به تازگی وارد حوزه زبان شده و به همین دلیل تاکنون ( سال۲۰۱۰ ) وارد فرهنگ لغت نشده است. کلمه بیوفیلیک از بیوفیلیا ( به انگلیسی: Biophilia ) ( بیو به معنی «زیست» و فیلیک به معنی «دوستی» ) گرفته شده در نتیجه برای درک مفهوم واژه بیوفیلیک به بررسی لغت بیوفیلیا پرداخته شده است.
واژه بیوفیلیا از دو جزء Bio و Philia تشکیل شده است. واژه Bio فرمی ست که در ابتدای اسم ها، صفت ها و قیدهایی استفاده می شود. [ ۱] که به چیزهای زنده یا زندگی انسان ها مربوط می شود. واژه Philia جذابیت و احساس مثبتی است که مردم نسبت به عادت ها و فعالیت ها و تمام چیزهایی که در طبیعت اطراف ماست دارند. [ ۲] در نتیجه Biophilia همان احساس مثبت انسان ها نسبت به موجودات زنده می باشد.
اصطلاح زیست گرایی نخستین بار توسط اریک فرم ( Erich Fromm ) در سال ۱۹۶۴ میلادی برای توصیف گرایش روانی مجذوب شدن نسبت به تمام چیزهای زنده و زندگی بخش استفاده شده است. [ ۳] این واژه از لحاظ لغوی یک اسم است که در سال ۱۹۷۹ میلادی وارد لغت نامهMerriam_Webster شده و به معنای توانایی فطری بشر برای ارتباط برقرار کردن و وابستگی صمیمانه با انواع دیگر زندگی و جانداران در طبیعت می باشد[ ۴] همچنین واژه بیوفیلیا به شکل تحت الفظی به عشق به زندگی و جانداران یا سیستم های زیستی معنی شده است. [ ۵]
فرضیه زیست گرایی اظهار می کند که پیوندی غریزی و فطری بین انسان ها و دیگر سیستم های زیستی وجوددارد. [ ۶] [ ۷] دکتر ادوارد. اُ. ویلسن ( E. O. Wilson ) دسته عمیق تری از وابستگی ها را بیان می کند که به ویژگی زیست بوم برمی گردد. [ ۸] [ ۹] او بحث می کند که ما گونه زیستی هستیم که کمتر به معنا و هدف نهایی بدون در نظر گرفتن چیزهایی که یادآور زندگی هستند می رسیم. چیزی که ویلسن به عنوان تمایل فطری پیوستن به طبیعت توصیف می کند این است که ما با جانداران زنده پیوند خورده ایم و این تمایل از نخستین دوران کودکی آغاز می شود و در الگوهای فرهنگی و اجتماعی ما جریان پیدا می کند. [ ۱۰] ترجیح انسان ها نسبت به چیزهایی که در طبیعت هستند، هنگامی که از طریق تجربه و فرهنگ تصحیح شد، به طور فرضی محصول سیر تکاملی زیست شناختی می باشد. برای مثال: پستانداران بالغ ( به خصوص انسان ها ) معمولاً مجذوب صورت نوزادهایشان می شوند و آن ها را در میان گونه ها جذاب می دانند، برای آن ها چشمان درشت و اجزای کوچک چهره کودکانشان خیلی جذاب تر از اجزای کهن سالانشان است. فرضیه زیست گرایی بیان می کند که احساس مثبت و واکنش پستانداران بالغ نسبت به نوزادانشان در میان گونه ها کمک می کند که رتبه بقاء پستانداران بالا رود. به شکل مشابه این فرضیه به ما کمک می کند که توضیح دهیم، چرا انسان های عادی از جانوران اهلی و وحشی مراقبت می کنند و حتی گاهی جان خود را به خطر می اندازند تا آن ها را حفظ کنند و این که چرا آن ها در خانه هایشان و پیرامون خود گل و گیاه پرورش می دهند و از آن ها نگهداری می کنند. به زبان دیگر عشق طبیعی ما به حیات و زندگی کمک می کند که زندگی ادامه پیدا کند. با توحه به ژن های خودپسند ( Selfish genes ) فرضیه بیوفیلیا باید توضیح دهد که ارگانیسم های زنده چرا به دیگر جانداران زنده ای که DNA آنها را دارا نیستند کمک می کنند. جانوران اهلی و گیاهان می توانند به تدریج تغییر و پیشرفت کنند و گونه های مختلفی از ژن ها را به وجود آورند که انسان ها را مجبور کند از آن ها مواظبت و حفاظت کنند. با این وجود بعضی از زیست شناسان سیر تکاملی عقیده دارند که این موضوع می تواند با مدل های پایه ای مشهوری که به شکل تجربی نشان داده اند که ویژگی های ژنتیکی هر فرد به صورتی است که توانایی این را دارد که نه تنها از خودش بلکه از دیگران هم به همان شکل مراقبت کند، شرح داده شود. این نکته نیز باید ذکر شود که تمایل به مراقبت از جانوران و گیاهان می تواند جنبه فرعی تولید و پیشرفت ما در کشاورزی و دامداری باشد. اگرچه به طور کاملاً فرضی، این ویژگی های رفتاری برای نیاکان ما که بقاءشان به این رفتارها وابسته بوده، سودمند بوده است.
عکس فرضیه طبیعت بارگی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس