[ویکی فقه] پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) طبق امر الهی به زمامداران وقت، حاکمان کشورهای بزرگ، از جمله به خسرو پرویز پادشاه ایران نامه نوشت و آنها را به آئین اسلام دعوت کرد.
دعوت آخرین فرستاده الهی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) «ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبین؛ محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است» دعوتی جهانی بوده است. در قرآن معجزه جاودانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) در آیات بسیاری به این امر اشاره شده است. به عنوان نمونه در آیه ۲۸ سوره سبا آمده است: «و ما ارسلناک الا کافة للناس بشیرا و نذیرا؛ ما تو را جز برای این که عموم بشر را بشارت دهی و از عذاب بترسانی، نفرستادیم.» و در آیه ۵۲ سوره قلم آمده است: «و ما هو الا ذکر للعالمین؛ قرآن جز برای عالمیان نازل نشده است.»پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) در سال ششم یا هفتم هجری و پس از سر و سامان دادن به اوضاع داخلی فرصت را غنیمت شمرد و طبق امر الهی به زمامداران وقت، حاکمان کشورهای بزرگ، نامه نوشت و آنها را به آئین اسلام دعوت کرد. اکنون نامه های فراوانی از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) در دست است که نشان دهنده تبلیغ و دعوت به اسلام توسط آن حضرت است. فرستادن این همه نامه و دعوت گسترده آن حضرت علاوه بر این که نشان دهنده جهانی بودن رسالت آن حضرت است، روش پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) را در دعوت و تبلیغ که مبتنی بر برهان و منطق استوار بوده، نشان می دهد. سفرای آن حضرت به ایران، روم، حبشه، مصر، یمامه، بحرین، عمان و بسیاری دیگر مناطق جهان اعزام شدند، تا ندای توحید و خداپرستی را به همه اعلام کنند و بدین وسیله پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) با آنها اتمام حجت کرده باشد.
سفیر پیامبر
در این زمان (سال هفتم هجری) در ایران ساسانیان حکومت می کردند. خسرو پرویز پادشاه ایران بود. دین رسمی در ایران زرتشتی بود. آئینی که بدون شک در این زمان دچار انحرافات بسیار زیادی شده بود. فرستاده پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) به ایران طبق قول مشهور «عبدالله بن حذافه سهمی» بوده است. (آیت الله میانجی می نویسد: «حامل نامه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) عبدالله بن حذافه بوده است بنابه قولی برادرش خنیس یا دیگر برادرش خارجه و طبق قولی شجاع بن وهب یا عمربن خطاب حامل نامه به نزد خسروپرویز بوده اند.» )عبدالله بن حذافه از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) و از مهاجران به حبشه بوده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) یک بار او را به سریه ای اعزام کرد. بنا به قولی عبدالله در فتح مصر شرکت داشته است. بنا به نقلی دیگر وی در زمان عمر توسط رومیان اسیر شد. عمر به قسطنطین نامه نوشت و قسطنطین او را آزاد کرد. عبدالله در زمان خلافت عثمان و در مصر از دنیا رفت.
سال اعزام سفیر
زمان اعزام عبدالله به ایران در منابع، مختلف نقل شده است. بلاذری سال ۷ و طبق قولی دیگر سال ۶ هجری را زمان اعزام وی به ایران می داند. "ابن سعد" در «الطبقات الکبری» و "ابن اثیر" در «الکامل» و صاحب «مجمل التواریخ و القصص» سال ۶ هجری را ذکر کرده اند. "ابن هشام" زمان ارسال سفیران پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را سال هفتم هجری دانسته است. "مسعودی" نیز زمان ارسال سفیران را ماه ربیع الاول سال هفتم هجری دانسته است.
متن نامه پیامبر
...
دعوت آخرین فرستاده الهی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) «ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبین؛ محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است» دعوتی جهانی بوده است. در قرآن معجزه جاودانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) در آیات بسیاری به این امر اشاره شده است. به عنوان نمونه در آیه ۲۸ سوره سبا آمده است: «و ما ارسلناک الا کافة للناس بشیرا و نذیرا؛ ما تو را جز برای این که عموم بشر را بشارت دهی و از عذاب بترسانی، نفرستادیم.» و در آیه ۵۲ سوره قلم آمده است: «و ما هو الا ذکر للعالمین؛ قرآن جز برای عالمیان نازل نشده است.»پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) در سال ششم یا هفتم هجری و پس از سر و سامان دادن به اوضاع داخلی فرصت را غنیمت شمرد و طبق امر الهی به زمامداران وقت، حاکمان کشورهای بزرگ، نامه نوشت و آنها را به آئین اسلام دعوت کرد. اکنون نامه های فراوانی از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) در دست است که نشان دهنده تبلیغ و دعوت به اسلام توسط آن حضرت است. فرستادن این همه نامه و دعوت گسترده آن حضرت علاوه بر این که نشان دهنده جهانی بودن رسالت آن حضرت است، روش پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) را در دعوت و تبلیغ که مبتنی بر برهان و منطق استوار بوده، نشان می دهد. سفرای آن حضرت به ایران، روم، حبشه، مصر، یمامه، بحرین، عمان و بسیاری دیگر مناطق جهان اعزام شدند، تا ندای توحید و خداپرستی را به همه اعلام کنند و بدین وسیله پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) با آنها اتمام حجت کرده باشد.
سفیر پیامبر
در این زمان (سال هفتم هجری) در ایران ساسانیان حکومت می کردند. خسرو پرویز پادشاه ایران بود. دین رسمی در ایران زرتشتی بود. آئینی که بدون شک در این زمان دچار انحرافات بسیار زیادی شده بود. فرستاده پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) به ایران طبق قول مشهور «عبدالله بن حذافه سهمی» بوده است. (آیت الله میانجی می نویسد: «حامل نامه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) عبدالله بن حذافه بوده است بنابه قولی برادرش خنیس یا دیگر برادرش خارجه و طبق قولی شجاع بن وهب یا عمربن خطاب حامل نامه به نزد خسروپرویز بوده اند.» )عبدالله بن حذافه از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) و از مهاجران به حبشه بوده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) یک بار او را به سریه ای اعزام کرد. بنا به قولی عبدالله در فتح مصر شرکت داشته است. بنا به نقلی دیگر وی در زمان عمر توسط رومیان اسیر شد. عمر به قسطنطین نامه نوشت و قسطنطین او را آزاد کرد. عبدالله در زمان خلافت عثمان و در مصر از دنیا رفت.
سال اعزام سفیر
زمان اعزام عبدالله به ایران در منابع، مختلف نقل شده است. بلاذری سال ۷ و طبق قولی دیگر سال ۶ هجری را زمان اعزام وی به ایران می داند. "ابن سعد" در «الطبقات الکبری» و "ابن اثیر" در «الکامل» و صاحب «مجمل التواریخ و القصص» سال ۶ هجری را ذکر کرده اند. "ابن هشام" زمان ارسال سفیران پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را سال هفتم هجری دانسته است. "مسعودی" نیز زمان ارسال سفیران را ماه ربیع الاول سال هفتم هجری دانسته است.
متن نامه پیامبر
...
wikifeqh: فرستاده_پیامبر_به_ایران