لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
سازمانی دارای مقررات خاص ومجامع سری ومرموزاست ودربعضی کشورهابخصوص انگلستان تشکیلات داردواعضای آن رافراماسون گویند
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] فراماسونری، به انجمن های سری گفته می شود که در ظاهر ادعای مرام اخوت و برادری دارند ولی در حقیقت انگیزه اصلی ایشان تصاحب قدرت و زور و زر، و خدمت به امپریالیسم می باشد.
فراماسون گرفته شده از کلمه فرانسوی فرانماسون (franemason) بوده که ترجمه لغوی آن "بنّای آزاد" می باشد. تاریخ تشکیل فراماسون ها به قرون وسطی برمی گردد و بدین نحو که در آن ایام بنّاهای آزاد روزمزد دوره گرد، با تشکیل اتحادیه ای در شهری از فرانسه گرد هم آمده و برای پیش برد منافع مشترک شان تصمیماتی اتخاذ می کردند و آن ها پس از مدتی تشکیلاتِ مخفی و زیرزمینی خود را به نام فراماسون نامیدند… در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی تشکیلات فراماسون به خدمت امپریالیسم درآمد و همانند میسیون ها (هیات های مذهبی) به عنوان جاده صاف کن استعمار به مناطق مختلف دنیا گسیل داده شدند… بزرگترین لژ آنان در انگلیس تشکیل شد که عمدتاً بعنوان عامل انگلیس عمل می کردند و اعضای اصلی این دستگاه از اعیان، اشراف، سرمایه داران و بازاریان متموّل بودند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، شعب دستگاه فراماسون در کنار استعمار به کشورهای اسلامی، بخصوص ترکیه، ایران و جهان عرب راه پیدا کردند… فراماسون عضو انجمن های سری است که با استعمار انگلیس سیا و امریکا رابطه مستقیم داشته و مرام ادعایی اش اخوت و برادری، ولی انگیزه اصلی وی تصاحب قدرت و زور و زَر و خدمت به امپریالیسم می باشد. بطور کلی می توان گفت که فراماسونر در سده ۱۸ از هر جهت یک نهاد وابسته به بورژوازی به شمار می رفت و از طرفی همین طبقه نوپا بود که در برابر دو طبقه دیگر اشراف وابسته به کلیسا و اشراف حاکم بر سیاست دولت، بپاخاسته و به کمک عوامل و نهادهای خود از جمله انجمن های فراماسون گری، خواهان آزادی، آزادی از نوع فئودالیته مذهبی و سیاسی، آزادی در کار، بازرگانی و انباشتن سرمایه بود. بوژروازی فریاد برابری سر می داد، زیرا می خواست در زمینه حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و قضایی …با دو طبقه دیگر برابر باشد. از پیشتازان انقلابی و سیاسی نیمه دوم سده هیجدهم که به جرگه فراماسون گری پیوستند انقلابیون آمریکا بودند ولی فراماسون گری در آمریکای شمالی به کوشش فراماسونری انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی در دهه های آغازین سده هیجدهم پدید آمد …
فراماسون های معروف جهانی
شخصیت های معروف جهانی که جزو فراماسون ها بوده اند:- بنیامین فرانکلین که از امضاکنندگان بیانیه استقلال امریکا و به عنوان استادبزرگ پنسیلوانیا بود.- جرج واشنگتن اولین رییس جمهور آمریکا در سن ۲۱ سالگی یعنی در ۱۷۷۶ فراماسون شد.- به گفته ویل دورانت در تاریخ تمدن، گروهی از کشیشان کلیسا و حتی برادران لوئی شانزدهم شاه فرانسه فراماسونر بودند.- اندیشه گران و نویسندگانی چون مونتیسکیو، ولتر، روسونیز فراماسونر بودند.- انقلابی نام دار فرانسه "میرابو" خود فراماسونر بود.- تزارپتر سوم در ۱۷۶۲ به عضویت فراماسونری درآمد.- به گزارش برخی اسناد، گریبایدوف سفیر روسیه در ایران به سال ۱۸۲۸ فراماسونر بود.- لئون تولستوی: وی که نویسنده نامدار روسی است در کتاب جنگ و صلح بخشی از کتاب را درمورد یکی از قهرمانان داستان بنام «پی یر» به ذکر آداب و رسوم فراماسونان اختصاص می دهد که خود نشان رشد این مسلک در روسیه بوده است.- ادوارد هفتم پادشاه انگلیس استاد بزرگ فراماسونری انگلستان بود در سال ۱۹۰۱.- شاهزاده ویلز که سپس شاه انگلستان شد، ابتدا عنوان استاد بزرگ فراماسونری را برای خود برگزید و سپس آن را رها کرد و عنوان "نگهبان فراماسونری انگلستان" را برای خویش انتخاب نمود.- ژنرال ولزلی (welseley) فرمانده نیروهای انگلیسی در خیزش میهن پرستانه عرابی پاشا در مصر به سال ۱۸۸۲ میلادی فراماسونر بود.
فراماسونری در ایران
میرزا ملکم خان ناظم الدوله که در سال ۱۲۷۴/۱۸۵۷ به عضویت لژ "دوستی صادقانه پاریس درآمده بود، نخستین بار در سال ۱۲۷۵/۱۸۵۸م یک انجمن پنهانی بنام فراموش خانه در تهران بنیاد نهاد و گفته شده است که ملکم خان هم نوایی ناصرالدین شاه را برای اینکار نیز بدست آورده بود ولی در سه چهار سال بعد فراموش خانه توسط ناصرالدین شاه تعطیل شد. پس از کشته شدن ناصرالدین شاه سال ۱۳۱۴/۱۸۹۶ (آنان که با فراموش خانه آشنا بودند) انجمنی همانند فراموش خانه ولی به نام "جامعه آدمیت" بنیاد نهادند و اندیشه های ملکم خان را تبلیغ کردند سرپرست این انجمن پنهان عباسقلی خان آدمیت بود که اعضای آن را بسیاری از سرشناسان ایران تشکیل می دادند… لازم به تذکر است جامعه آدمیت در انقلاب مشروطیت ایران که از ۱۳۲۴/۱۹۰۶ آغاز شد سخت درگیر بود و در پیش برد آرمان های انقلاب نیز کوشید… در سال ۱۳۲۵-۱۹۰۷ نخستین انجمن فراماسون گری ایران که از سوی سازمان های فراماسون گری به رسمیت شناخته شد نام گرفت و یکی از کسانی که به لژ بیداری پیوسته بوده میرزا صادق خان امیر فراهانی مشهور به ادیب الممالک شاعر نامدار بود…
فراماسون ها در مشروطیت و انقلاب
...
فراماسون گرفته شده از کلمه فرانسوی فرانماسون (franemason) بوده که ترجمه لغوی آن "بنّای آزاد" می باشد. تاریخ تشکیل فراماسون ها به قرون وسطی برمی گردد و بدین نحو که در آن ایام بنّاهای آزاد روزمزد دوره گرد، با تشکیل اتحادیه ای در شهری از فرانسه گرد هم آمده و برای پیش برد منافع مشترک شان تصمیماتی اتخاذ می کردند و آن ها پس از مدتی تشکیلاتِ مخفی و زیرزمینی خود را به نام فراماسون نامیدند… در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی تشکیلات فراماسون به خدمت امپریالیسم درآمد و همانند میسیون ها (هیات های مذهبی) به عنوان جاده صاف کن استعمار به مناطق مختلف دنیا گسیل داده شدند… بزرگترین لژ آنان در انگلیس تشکیل شد که عمدتاً بعنوان عامل انگلیس عمل می کردند و اعضای اصلی این دستگاه از اعیان، اشراف، سرمایه داران و بازاریان متموّل بودند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، شعب دستگاه فراماسون در کنار استعمار به کشورهای اسلامی، بخصوص ترکیه، ایران و جهان عرب راه پیدا کردند… فراماسون عضو انجمن های سری است که با استعمار انگلیس سیا و امریکا رابطه مستقیم داشته و مرام ادعایی اش اخوت و برادری، ولی انگیزه اصلی وی تصاحب قدرت و زور و زَر و خدمت به امپریالیسم می باشد. بطور کلی می توان گفت که فراماسونر در سده ۱۸ از هر جهت یک نهاد وابسته به بورژوازی به شمار می رفت و از طرفی همین طبقه نوپا بود که در برابر دو طبقه دیگر اشراف وابسته به کلیسا و اشراف حاکم بر سیاست دولت، بپاخاسته و به کمک عوامل و نهادهای خود از جمله انجمن های فراماسون گری، خواهان آزادی، آزادی از نوع فئودالیته مذهبی و سیاسی، آزادی در کار، بازرگانی و انباشتن سرمایه بود. بوژروازی فریاد برابری سر می داد، زیرا می خواست در زمینه حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و قضایی …با دو طبقه دیگر برابر باشد. از پیشتازان انقلابی و سیاسی نیمه دوم سده هیجدهم که به جرگه فراماسون گری پیوستند انقلابیون آمریکا بودند ولی فراماسون گری در آمریکای شمالی به کوشش فراماسونری انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی در دهه های آغازین سده هیجدهم پدید آمد …
فراماسون های معروف جهانی
شخصیت های معروف جهانی که جزو فراماسون ها بوده اند:- بنیامین فرانکلین که از امضاکنندگان بیانیه استقلال امریکا و به عنوان استادبزرگ پنسیلوانیا بود.- جرج واشنگتن اولین رییس جمهور آمریکا در سن ۲۱ سالگی یعنی در ۱۷۷۶ فراماسون شد.- به گفته ویل دورانت در تاریخ تمدن، گروهی از کشیشان کلیسا و حتی برادران لوئی شانزدهم شاه فرانسه فراماسونر بودند.- اندیشه گران و نویسندگانی چون مونتیسکیو، ولتر، روسونیز فراماسونر بودند.- انقلابی نام دار فرانسه "میرابو" خود فراماسونر بود.- تزارپتر سوم در ۱۷۶۲ به عضویت فراماسونری درآمد.- به گزارش برخی اسناد، گریبایدوف سفیر روسیه در ایران به سال ۱۸۲۸ فراماسونر بود.- لئون تولستوی: وی که نویسنده نامدار روسی است در کتاب جنگ و صلح بخشی از کتاب را درمورد یکی از قهرمانان داستان بنام «پی یر» به ذکر آداب و رسوم فراماسونان اختصاص می دهد که خود نشان رشد این مسلک در روسیه بوده است.- ادوارد هفتم پادشاه انگلیس استاد بزرگ فراماسونری انگلستان بود در سال ۱۹۰۱.- شاهزاده ویلز که سپس شاه انگلستان شد، ابتدا عنوان استاد بزرگ فراماسونری را برای خود برگزید و سپس آن را رها کرد و عنوان "نگهبان فراماسونری انگلستان" را برای خویش انتخاب نمود.- ژنرال ولزلی (welseley) فرمانده نیروهای انگلیسی در خیزش میهن پرستانه عرابی پاشا در مصر به سال ۱۸۸۲ میلادی فراماسونر بود.
فراماسونری در ایران
میرزا ملکم خان ناظم الدوله که در سال ۱۲۷۴/۱۸۵۷ به عضویت لژ "دوستی صادقانه پاریس درآمده بود، نخستین بار در سال ۱۲۷۵/۱۸۵۸م یک انجمن پنهانی بنام فراموش خانه در تهران بنیاد نهاد و گفته شده است که ملکم خان هم نوایی ناصرالدین شاه را برای اینکار نیز بدست آورده بود ولی در سه چهار سال بعد فراموش خانه توسط ناصرالدین شاه تعطیل شد. پس از کشته شدن ناصرالدین شاه سال ۱۳۱۴/۱۸۹۶ (آنان که با فراموش خانه آشنا بودند) انجمنی همانند فراموش خانه ولی به نام "جامعه آدمیت" بنیاد نهادند و اندیشه های ملکم خان را تبلیغ کردند سرپرست این انجمن پنهان عباسقلی خان آدمیت بود که اعضای آن را بسیاری از سرشناسان ایران تشکیل می دادند… لازم به تذکر است جامعه آدمیت در انقلاب مشروطیت ایران که از ۱۳۲۴/۱۹۰۶ آغاز شد سخت درگیر بود و در پیش برد آرمان های انقلاب نیز کوشید… در سال ۱۳۲۵-۱۹۰۷ نخستین انجمن فراماسون گری ایران که از سوی سازمان های فراماسون گری به رسمیت شناخته شد نام گرفت و یکی از کسانی که به لژ بیداری پیوسته بوده میرزا صادق خان امیر فراهانی مشهور به ادیب الممالک شاعر نامدار بود…
فراماسون ها در مشروطیت و انقلاب
...
wikifeqh: فراماسونری
دانشنامه عمومی
فراماسونری ( فرانسوی: Franc - maçonnerie و انگلیسی: Freemasonry ) به سازمان های برادری پراکنده و مستقل گفته می شود. این کانون ها یک سازمان واحد نیستند و مرکز خاصی در جهان ندارند که آن را ریاست کند. [ ۱] [ ۲] ریشه های کهن این کانون ها در اروپای غربی ( به ویژه انگلستان و فرانسه ) است و به پیمان های برادری اصناف سنگ تراشان ( Stonemasones ) بنّا یا مِیسونری بر می گردد که از اواخر قرن چهاردهم ( همزمان با عصر نوزائی رنسانس ) معلومات سنگتراشان و روابط تجاری شان با مشتریان و دولت را نظم داده و بهبود بخشیدند. بعدها فراماسونری نظری شکل گرفت که پیشه وری ( صنعت گری و صنایع دستی ) سنگ تراشی فیزیکی در آن به حاشیه رفته و پیمان برادری و پایبندی به رسوم در آن برجسته شد. واژه فراماسونری از free stonemason در انگلیسی به معنی سنگ تراش آزاد یا بنّای سنگ تراش آزاد و از franc - maçonnerie در فرانسوی به معنی سنگ تراش درستکار گرفته شده است. به عضو فراماسونری، فراماسون یا ماسون می گویند که به صورت Mason ( اسم خاص با M بزرگ و تلفظ صحیح مِیسُن ) نوشته می شود؛پایه ها یا درجه های فراماسونری و سیستم رتبه بندی آن از سه رتبه اصناف پیشه وری قرون وسطی گرفته شده شامل کارآموز یا مبتدی ( Apprentice ) ، رفیق یا همکار ( Journeyman یا Fellow که در حال حاضر به آن Fellowcraft می گویند ) و استاد ماسون ( Master Mason ) . [ ۳] [ ۴] این درجه ها توسط پیشه وری ( craft ) یا لژ آبی فراماسونری ارائه می شود. درجه های بیشتری نیز هستند که بر اساس قلمرو حاکمیت و محلیت متفاوتند و در حال حاضر به واسطه گروه های مختلف از درجه های پیشه وری مدیریت می شوند.
فراماسونری بواسطه ویژگی های که داشته اند، برای علاقه مندان به تئوری های توطئه جذاب بوده اند و تئوری های توطئه بیشماری در طول مدت ها به آنها زده شده است. [ ۵]
فراماسونری در ابتدا جنبشی لیبرال بوده است که مبتنی بر باز تولید اندیشه های گنوستیک در دوران پس از اصلاحات در اروپا بوده است. [ ۶] فراماسون ها با شعار «برابری، مساوات، برادری» نقش بزرگی در انقلاب های بزرگ معاصر مانند انقلاب آمریکا علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب مشروطیت ایران[ ۷] [ نیازمند یادکرد دقیق] و جنبش انقلابی ضد استعمار اسپانیا در آمریکای جنوبی داشته است. عقاید لیبرال جنبش فراماسونری باعث واکنش های مذهبیان و محافظه کاران، گروه های بنیادگرا، مذهبیون بنیادگرا و ملی گرایان شده است. همچنین مخالفت با نظام طبقاتی کشیشی مسیحیت، باعث دشمنی کلیسای کاتولیک روم با فراماسونری شده است. این گروه ها فراماسونری را جنبشی الحادی و شیطانی معرفی می کنند. [ ۷] [ نیازمند یادکرد دقیق] همچنین اعتقاد برخی ها به داستان معبد سلیمان باعث نفرت گروه های ضد یهود از فراماسونری شده است. حالت مخفی این جنبش و منشأ بریتانیایی آن باعث شده است که برای برخی چنین پنداشته شود که این جنبش ابزار توطئه انگلو - صهیونیست جهانی است. به شکل تاریخی، رژیم های دیکتاتوری مبتنی بر راست افراطی همچون نازی ها و مبتنی بر چپ افراطی همچون نظام های کمونیستی بلوکِ شرق به انتقاد و سرکوب فراماسونری می پرداختند. [ ۷] [ ۸] [ ۹] [ ۱۰] حجم عظیمی از نوشته های موجود در مورد فراماسونری موجود است که به چهار هزار کتاب و هزاران مقاله می رسد. با این همه بیشترین این نوشتارها به صورت افراطی نگارش شده اند: یا بی قید و شرط از فراماسونری دفاع می کنند یا آنها را فرصت طلب و عامل انواع صدمات به جامعه می دانند. [ ۱۱] در ایران جنبش فراماسونری بسیار نخبه گرا بود و به شکل تاریخی بسیار بیشتر از غرب هدف قائلانِ به تئوری های توطئه قرار گرفت. در کل به علت اطلاعات کم، تحلیل دربارهٔ این جنبش در ایران بسیار سخت است. [ ۱۲]





این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففراماسونری بواسطه ویژگی های که داشته اند، برای علاقه مندان به تئوری های توطئه جذاب بوده اند و تئوری های توطئه بیشماری در طول مدت ها به آنها زده شده است. [ ۵]
فراماسونری در ابتدا جنبشی لیبرال بوده است که مبتنی بر باز تولید اندیشه های گنوستیک در دوران پس از اصلاحات در اروپا بوده است. [ ۶] فراماسون ها با شعار «برابری، مساوات، برادری» نقش بزرگی در انقلاب های بزرگ معاصر مانند انقلاب آمریکا علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب مشروطیت ایران[ ۷] [ نیازمند یادکرد دقیق] و جنبش انقلابی ضد استعمار اسپانیا در آمریکای جنوبی داشته است. عقاید لیبرال جنبش فراماسونری باعث واکنش های مذهبیان و محافظه کاران، گروه های بنیادگرا، مذهبیون بنیادگرا و ملی گرایان شده است. همچنین مخالفت با نظام طبقاتی کشیشی مسیحیت، باعث دشمنی کلیسای کاتولیک روم با فراماسونری شده است. این گروه ها فراماسونری را جنبشی الحادی و شیطانی معرفی می کنند. [ ۷] [ نیازمند یادکرد دقیق] همچنین اعتقاد برخی ها به داستان معبد سلیمان باعث نفرت گروه های ضد یهود از فراماسونری شده است. حالت مخفی این جنبش و منشأ بریتانیایی آن باعث شده است که برای برخی چنین پنداشته شود که این جنبش ابزار توطئه انگلو - صهیونیست جهانی است. به شکل تاریخی، رژیم های دیکتاتوری مبتنی بر راست افراطی همچون نازی ها و مبتنی بر چپ افراطی همچون نظام های کمونیستی بلوکِ شرق به انتقاد و سرکوب فراماسونری می پرداختند. [ ۷] [ ۸] [ ۹] [ ۱۰] حجم عظیمی از نوشته های موجود در مورد فراماسونری موجود است که به چهار هزار کتاب و هزاران مقاله می رسد. با این همه بیشترین این نوشتارها به صورت افراطی نگارش شده اند: یا بی قید و شرط از فراماسونری دفاع می کنند یا آنها را فرصت طلب و عامل انواع صدمات به جامعه می دانند. [ ۱۱] در ایران جنبش فراماسونری بسیار نخبه گرا بود و به شکل تاریخی بسیار بیشتر از غرب هدف قائلانِ به تئوری های توطئه قرار گرفت. در کل به علت اطلاعات کم، تحلیل دربارهٔ این جنبش در ایران بسیار سخت است. [ ۱۲]






wiki: فراماسونری
پیشنهاد کاربران
از منظر مخالفین:
۱ - معنای لغوی و اصطلاحی
[ویرایش]
واژه فراماسون ( Franc – mason ) فرانسوی و فریمیسن ( Free mason ) انگلیسی، از دو واژه Franc = Free، به معنی آزاد و Mason به معنی بنّا، ساخته شده و بر روی هم به معنای بنّای آزاد است؛ اما در اصطلاح به کسی می گویند که عضو فراماسونری باشد که سازمانی است سیاسی که در سده هیجدهم در انگلستان پدید آمده و در بیشتر کشورهای جهان ریشه دوانده است. [۱]
... [مشاهده متن کامل]
۲ - ماسون گری عملی و نظری
[ویرایش]
طبق اصطلاح ذکر شده، بنّایان آزاد، از هنری پر اهمیت و مورد نیاز جامعه بهره مند بودند، از این رو خود به خود اسرار حرفه و هنر خود را در میان خویش نگاه می داشتند و علامت های قراردادی داشتند و به انجمن هایی صنفی وابسته بودند که به صورت پنهانی فعالیت می کردند. این گونه انجمن های فراماسونگری روزگار پیشین را بعدها �ماسونگری عملی� Operative Masonry نامیدند، ولی در سده های بعد، کم کم بنّایان و افزارمندان آزاد در این انجمن کم شدند و اکثریت ثروتمندان، بلندپایگان، سرشناسان و اندیشه گران، جایشان را اشغال کردند و انجمن های مذکور صبغه عملی خود را از دست دادند و رنگ �نظری� به خود گرفتند و به Speculative Masonry ( فراماسون گری نظری ) مبتلا شدند. [۲]
۳ - دیرینگی
[ویرایش]
تاریخ و دیرینگی فراماسونری، از نکات رازآلود و مبهم است که این رازآلودگی و ابهام، بیش از هر چیز معلول اقوال گوناگون در مورد آن است. در زبان های فرنگی، کتاب های پرشمار در این مورد نوشته اند. تا سال ۱۹۶۳، شصت هزار نوشته در این موضوع چاپ و پخش شد که همین پرشماری، موجب پدید آمدن فرهنگ نامه بزرگ فراماسونری شد، [۳][۴] در این فرهنگ نامه بزرگ، در زیر نام �فریمیسنری� در شرحی، آمده است:
�کسانی که تاکنون درباره فریمیسنری پژوهش کرده اند، هیچ یک نتوانسته اند تاریخ بنیانگذاری آن را به درستی به دست بدهند، زیرا نخستین اسناد فریمیسنری، از میان رفته است. ابهامی که درباره فریمیسنری در ذهن مردم هست، از دو جاست: یکی این که دستگاه از همان آغاز بنیانگذاری، با رازها و رمزهای ویژه خویش هم آغوش بوده است. دیگر این که نخستین کسانی که درباره آن چیز نوشتند، بر جنبه رازآمیز آن افزوده اند. این جاست که تاریخچه بنیانگذاری فریمیسنری با افسانه هایی که گاه خنده دار است، درآمیخته است. � [۵]
۳. ۱ - پیشینه واقعی
عده ای تاریخ بنیانگذاری آن را به دوران حضرت سلیمان پیامبر ( علیه السّلام ) برگردانده اند و معتقدند که بُخت النصر رئیس لژ آن گردید و برخی هم بانی آن را کوروش دانسته اند و معتقدند که وی پس از گشودن بابل، لژ فریمیسنری را بنیان نهاد. [۶] با این همه اما، پیشینه واقعی فراماسونری را باید در طریقت رازآمیز کابالا و سازمان های یهودیان مخفی مستقر در کشورهای مختلف اروپایی، از جمله انگلستان و اسکاتلند جست وجو کرد. از این زاویه نگرش، فراماسونری را باید تداوم جریانی دانست که با تکاپوهای دسیسه گرانه الیگارشی یهودیان اسپانیا در نیمه دوم سده سیزدهم میلادی آغاز شد و در سده های پسین میراث و سنن آن تداوم یافت. این جریان در سده هفدهم، برخی سازمان های پنهان و توطئه گر را آفرید که به عنوان پیش نمونه های فراماسونری شناخته شوند. [۷]
۳. ۲ - تاریخ مسلم
آنچه مسلم است این که در سده های میانه، سنگ تراشان و بنایانی زندگی می کردند که شهر به شهر می رفتند و هر کجا که بدانان نیازمند بودند، به کار سرگرم می شدند؛ این صنف در میان خودشان نشانه هایی داشتند که بدان نشانه ها، یکدیگر را می شناختند و یا خود را به یکدیگر می شناساندند. از اسنادی که در دست است، برمی آید که اینان از سده چهاردهم شکل گرفتند و در سده پانزدهم و شانزدهم، انجمن هایی را بر پا کردند؛ به ویژه در سال ۱۶۴۶، یک انجمن برادری در اروپا بوده که اعضای آن را بنایان آزاد و پذیرفته شده ( Free And Accepted Mason ) می خواندند. در آغاز سده هفدهم، انجمن بنایان، برخی افراد را به عضویت افتخاری می پذیرفتند و در سال ۱۷۱۷، چهار انجمن بنایان در لندن بر پا بوده است. واقعیت آن است که تاریخ بنیانگذاری فراماسونری به مفهوم نوین آن را باید در آغاز سده هجدهم دانست. تاریخ نویسان انگلیس، مادر لژهای ماسونی جهان را لژ انگلستان می دانند که در سال ۱۷۱۷ در لندن گشایش یافت. لژ لندن با لژهای اسکاتلند و ایرلند ارتباط یافتند و در سال ۱۷۲۵ نخستین لژ بزرگ پدید آمد. سازمان های فراماسونری که به آهستگی در جهان ریشه دوانید، همگی از شاخه های سه لژ معتبر اسکاتلند، لندن و ایرلند بوده است. کوتاه سخن آن که ریشه این مسئله در دوره جدید را باید در پیوند انگلیسی – یهودی یافت که در اندک زمانی در سراسر کشورهای جهان و ازجمله ایران، ریشه دوانید. [۸]
۴ - پایگاه و محل ترویج در آسیا
[ویرایش]
در ایران، به جای فراماسونری، اصطلاح مجمع فراموشان، خانه فراموشان، فراموش خانه، مجمع فرامیسان و کارخانه و به جای فراماسون، فرامیسین و فرامیسن به کار رفته است. [۹] بعد از آن که در سال ۱۷۳۵، نخستین لژ فراماسونری در کلکته هند، بنیان نهاده شد و این مکان، محلی جهت ترویج فراماسونری در آسیا و به ویژه ایران گردید، برخی از ایرانیان که به هند می رفتند، در این لژ ها راه می یافتند و در بازگشت به ایران، بیشتر در فارس و اصفهان، زمینه پخش و پراکندن اندیشه های ماسونی را آن هم بیشتر در میان گروهی معین از مردم فراهم می کردند. گروهی دیگر از ایرانیان که برای بازرگانی، به خاک عثمانی و مصر می رفتند، در آن اماکن، با فراماسون های فرانسوی آشنا می شدند و در قاهره و استانبول، با آموزش هایی که بدانان می دادند، به ایران بازمی گشتند و آوازه گر فراماسونری می شدند. در روسیه نیز افرادی مانند میرزا فتحعلی آخونداوف که از ایرانیان مقیم آن دیار بود، بر پا کردن انجمن های ماسونی را چاره دردهای ایران می پنداشت. [۱۰]
۵ - دامی به نام فراماسونری
[ویرایش]
حس کنجکاوی ایرانیان درباره فراماسونری، از اوایل قرن نوزدهم مورد توجه عده ای از جهانگردان قرار گرفت. جیمز فریزر که در سال های ۱۸۲۱ و ۱۸۲۲ و همچنین در سال ۱۸۳۳، مسافرت های مکرری به ایران کرده است، می نویسد:
�کمتر سازمان یا نهاد اروپایی به اندازه فراماسونری حسّ کنجکاوی شرقی ها را برانگیخته است. جنبه سرّی و اسرارآمیز آن، موجب برانگیختن تخیّلات آن ها می شود و به ویژه در ایران که صوفی گری یا اندیشه آزاد مذهبی رواج دارد، فراماسونری بیشتر جلب توجه کرده است. اطلاعاتی که آن ها درباره فراماسونری اروپا به دست آورده اند. . . ، این تخیل را در آن ها به وجود آورده است که با پیوستن به این مجمع اخوت، آن ها به بسیاری از دانش ها و رمز و رازهای عرفانی و ماوراءالطبیعه که از دسترس دیگران خارج است، دست خواهند یافت و من کمتر ایرانی را یافته ام که پس از شنیدن این مطالب اغواگرانه، برای فراماسون شدن، تمایل نشان ندهد. � [۱۱]
در این راه، افراد متعددی، نقش اساسی داشته اند که به اختصار در ادامه به نام برخی از آنان اشاره می نماییم.
۶ - فراماسونرهای ایرانی
[ویرایش]
احتمالاً برای نخستین بار، دو تن به نام های سیدعبداللطیف و میرزا ابوطالب درباره فراماسونری اطلاعاتی را کسب کرده اند. [۱۲] این اطلاعات – همانگونه که پیشتر گفته شد - از طریق انگلیسی ها و در هند کسب شده بود. میرزا ابوالحسن خان شیرازی نیز اولین ایرانی بود که در انگلستان به فرقه ماسونی پیوست. دومین ایرانی که در انگلستان فراماسون شد، میرزا صالح شیرازی بود. او یکی از پنج محصّلی بود که در سال ۱۸۱۵ از طرف شاهزاده ولیعهد، عباس میرزا، به لندن اعزام شد. [۱۳] عسکرخان افشار دومی نیز نخستین ایرانی است که در فرانسه به انجمن ماسونی پیوست. [۱۴] از دیگر فراماسونرهای ایرانی باید به میرزا سید جعفرخان فراهانی معروف به مشیرالدوله اشاره نمود که در سال ۱۸۱۷ در لندن به عضویت فراماسونری درآمد. [۱۵] تقریباً در همین ایام نیز سه شاهزاده ایرانی که فرزندان حسین علی میرزا فرمانفرما بودند، به نام های رضا قلی میرزا، نجف علی میرزا و تیمور میرزا؛ با گریختن از ایران و رفتن به لندن، رسماً به جرگه فراماسونرها درآمدند. [۱۶] ابوطالب فرخ خان امین الدوله کاشی که از غلامان فتح علی شاه به شمار می آمد نیز در پاریس به لژ فراماسونی گراندریان پیوست. [۱۷]
۷ - برپاکننده فرماموش خانه
[ویرایش]
بی گمان باید نخستین کسی که انجمنی همانند فراماسونری را در ایران بر پا کرد، میرزاملکم خان ناظم الدوله ارمنی جلفایی اصفهانی دانست. ملکم خان برپاکننده فراموش خانه بود، اما برای حفظ ظاهر و برخی ملاحظات سیاسی، جلال الدین میرزا، از فرزندان فتحعلی شاه را رئیس فراموش خانه کرد. [۱۸] از دیگر فراماسونرهای ایرانی، می باید به میرزا عباسقلی خان آدمیت اشاره نمود که با تاسیس جامعه آدمیت، به نوعی به امتداد تاسیس فراموش خانه ملکم خان پرداخت. [۱۹] همچنین باید تاسیس انجمن اخوت به دست حاج میرزا محمدحسن اصفهانی مشهور به صفی علی شاه را هم در این راستا ارزیابی کرد. [۲۰] از جمله دیگر ایرانیان فراماسونر باید به افرادی مانند میرزا علی خان ظهیرالدوله، شیخ محسن خان معین الملک، شیخ محسن خان مشیرالدوله، میرزا نصرالله خان نائینی، میرزاصادق خان امیری فراهانی ( ادیب الممالک ) و. . . اشاره نمود. [۲۱]
۸ - عصر پهلوی
[ویرایش]
عصر پهلوی ها و به ویژه پهلوی دوم را می باید عصر رشد قارچ گونه فراماسونری در ایران دانست. در این دوره، اندیشه فراماسونری، به شکل بسیار نظام مند و هدف دار به کار خود ادامه داد، به گونه ای که در راس حکومت می شد فراماسون های زیادی را دید. محمدعلی فروغی مشهور به ذکاء الملک که به عنوان نخست وزیر رضاشاه و اولین نخست وزیر محمدرضا شاه به شمار می رفت، خود از فراماسون های نامی آن دوران به شمار می رفت. سیدحسن تقی زاده نیز از فراماسون های پیشینه دار و از کسانی است که به لژ بیداری ایران پیوست و بعدها نیز از لژهای دیگری هم سر درآورد. با این همه اما، اوج گیری فراماسونری در ایران دوره پهلوی دوم را باید همزمان با اوج گیری محمدرضا پهلوی به قدرت دانست. محمدرضا شاه در واقع رهبر عالی فراماسونری ایران به شمار می رفت که حتی انتصاب جعفر شریف امامی در راس تشکیلات ماسونی، به دستور او بوده است.
۸. ۱ - اسناد ساواک
این سند ساواک که ۱۸/۷/۱۳۴۷ نوشته شد، دلیلی واضح بر مدعای فوق است: �. . . در شرفیابی که آقای دکتر سعید مالک به حضور شاهنشاه آریامهر حاصل نموده، به منظور ریاست یکی از آقایان دکتر منوچهر اقبال، دکتر سیدحسن امامی و مهندس شریف امامی، پیشنهاداً به شرف عرض رسانیده. . . شاهنشاه آریامهر، آقای مهندس شریف امامی را جهت سرپرستی لژ بزرگ ایران انتخاب فرمودند. . . �. [۲۲] هم چنین در سند دیگر ساواک در ۱۷/۷/۱۳۵۱ آمده است که: �برای احداث ساختمان فراماسونری در اطراف شهریار تهران – مبلغ ۹ میلیون تومان هزینه برآورد شده که از آن مبلغ، ۴ میلیون تومان اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر اعطاء. . . ( کرده اند ) �. [۲۳]
همین طور در سند دیگر ساواک مورخ ۲۸/۴/۱۳۴۹ می خوانیم: �شاهنشاه آریامهر پس از مراجعت از مسافرت خارج از کشور، در مورد فراماسونری به آقای مهندس شریف امامی فرموده اند: �وضع در چه حال است؟ این پولدارها و گردن کلف هایی که هستند، چه می کنند؟ پول جمع کنید ساختمان بسازید، زمین را هم من می دهم�. [۲۴] این سخن محمدرضا، حکایت از حمایت عمیق وی از این جریان دارد. وی جهت تمرکز لژهای پراکنده فراماسونری موجود در ایران، �لژ بزرگ ایران� به ریاست شریف امامی تشکیل داد. سند مورخ ۳۰/۱۱/۱۳۵۵، وضع فراماسونری ایران را پیش از تاسیس �لژ بزرگ ایران� چنین توضیح می دهد:
�. . . قبل از این که لژ بزرگ ایران تشکیل گردد، لژهای فراماسونری منظم ایران به سه گروه تقسیم می شدند: الف: لژهای تابع تشکیلات ماسونی انگلستان. . . ب: لژهای تابع تشکیلات ماسونی فرانسه. . . پ: لژهای تابع تشکیلات ماسونی آلمان. . . اما به دنبال تشکیل لژ بزرگ ایران، ترکیب رهبران لژ به شکلی صورت گرفت که مهندس شریف امامی از لژهای آلمانی، دکتر حسن امامی از لژهای انگلیسی و دکتر احمد علی آبادی از لژهای فرانسوی، در راس لژ بزرگ ایران واقع ( شدند ) . . . �. [۲۵]
۸. ۲ - گسترش عمومی
نفوذ بی حد و حصر فراماسونری در ایران، تنها در حصار نفوذ پادشاه و نخست وزیر مملکت محصور نماند، بلکه سایر ارکان کشور نیز به تبع از پادشاه خود، به گسترش این تفکر و تشکیلات دامن می زدند. حتی در مجلس فرمایشی زمان شاه نیز بیشتر نمایندگان مجلس و رؤسای کمیسیون های وقت ریاست مجلس، از بین فراماسون ها انتخاب شدند. سند مورخ ۱۲/۷/۱۳۴۸ ساواک، مؤید این مدعا است:
�. . . در انتخابات داخلی سال گذشته مجلس شورای ملّی، عملاً همه فراماسون های وابسته به گروه اکثریت، مقامات هیئت رئیسه و هیئت رئیسه کمیسیون ها را حائز گردیدند که این موضوع در میان نمایندگان غیر فراماسونی اثر فوق العاده بدی به جای گذارده و اکنون نیز گفته می شود که در انتخابات سال جاری نیز همه مقامات مذکور را در درجه اول، نمایندگان وابسته به فراماسون ها اشغال خواهند نمود. ضمناً اسامی نمایندگان فراماسونری به شرح زیر معروض و در راس آن ها عبدالله ریاضی، رئیس مجلس شورای ملّی قرار گرفته و مدت دو سال است که به گروه فراماسونری شریف امامی رئیس مجلس سنا پیوسته است. . . �. [۲۶]
غیر از مجلس، هیئت وزیران را نیز باید معرکه ای جهت جولان دادن فراماسونرها دانست، به ویژه آن که در کابینه دوم شریف امامی در تابستان ۱۳۵۷، حدود هفت وزیر کابینه وی از اعضای رسمی فراماسونری به شمار می آمدند. کوتاه سخن آن که دوران سلطنت محمدرضا شاه را باید دوره اوج گیری و تسلط بی حد و حصر فراماسونرها در ایران دانست که دائره شمول آن از پادشاه مملکت تا نمایندگان مجلس را شامل می شد.
۹ - نتیجه
یکی از پژوهشگران می نویسد: �فراماسون ها همیشه در همه جای جهان در پی مردمِ متوسطِ اندکْ همتِ کوته نظرِ ظاهرپرست گشته اند و اساس کار فراماسون ها، همواره در هر زمانی و در هر کشوری، بهره جویی و بهره یابی از مردم زبون ناتوان سستْ پایِ سستْ دلِ سستْ رای بوده است. � [۲۷][۲۸] این گفته او کاملاً درست و اصولی به نظر می رسد، چه آن که آنچه اندیشه فراماسونری بر سر ایرانیان آورده است، اثراتی مهلک و ویرانگر داشته است و می توان آن را موجب انحطاط و عقب ماندگی ملت ایران به شمار آورد، چه آن که نویسنده کتاب معروف �روابط سیاسی ایران و انگلیس� نیز به درستی به آن اشاره می نماید: �باور کنید، از آن روزی که عنوان فراماسون در این مملکت پیدا شد و محفل سرّی آن ها به اشاره لندن در این سرزمین تشکیل گردید، از همان روز، بدبختی و سیه روزی ملت ایران، شروع شده است. � [۲۹]
هر چند نقطه شروع این جریان به سال ها قبل باز می گشت، اما بی گمان در دوران حکومت محمدرضا شاه، این تشکیلات، رشد قارچ گونه ای یافت و بر همه ارکان مملکت ریشه دواند. با پیروزی انقلاب اسلامی، ریشه این قارچ سمّی زده شد و بساط آن جمع شد، اما با گذشت بیش از سی سال پیروزی انقلاب، سوگمندانه باید گفت شاهد ریشه گرفتن دوباره این جریان مخوف و انحرافی هستیم؛ جریانی که به شکل نوین و خزنده ای در حال نشو و نما است و این بار توسط برخی افراد ظاهرالصلاح در حال نضج گرفتن است. باید هوشیار بود و این خطر بزرگ را احساس کرد و با آن مقابله جدی نمود، چه آن که هرگونه تساهل و تسامح در برابر آن، خطرات و آسیب های جانکاه و غیرقابل جبران را بر جای خواهد گذاشت.
از منظر بی طرف:
خاستگاه ها
گوس و گریدآیرن
گوس ( غاز ) و گریدآیرن ( کباب پز ) ، جایی که لژ بزرگ انگلستان تأسیس شد.
دربارهٔ خاستگاه اولیه فراماسونری هیچ نظر مشترکی نیست[۳] ولی می توان فراماسونری را �کهن ترین انجمن های اخوت سکولار در جهان� دانست که به �معمار اعظم آفرینش� اعتقاد دارند اما فراماسونری نه دین است نه جایگزین آن[۴۵] بلکه انجمنی برادرانه است که بسیاری از رهبران ادیان از جمله پاپ ها و مراجع تقلید با آن مخالفت شدید کردند. گرچه عضویت در انجمن ها مخصوص مردان است اما نمونه های مدرن آن زنان را هم می پذیرند. نشان ها و نمادهای آن نیز بر اساس سنت های محلی از فرهنگ های مختلفی از جمله مصری، یهودی و مسیحی پیرامون داستان قتل معمار معبد سلیمان، هیرام ابیف تأثیر گرفته است که روایت های متفاوتی دارد[۳] و قسمت مهمی از نمادهای فراماسونری ( مانند گونیا و پرگار ) ریشه در ابزارهای سنگ تراشی و بنایان سازه های سنگی دارد. [۲۳]
از میانه قرن نوزدهم، پیشینه نگاران ماسونی در پی ریشه های این تحرک در یک سری از اسناد مشابه رفتند که به عنوان مسئولیت های کهن مشهور است، که ریشه های آن از �شعر سلطنتی� در حدود ۱۴۲۵[۴۶] پس از میلاد تا آغاز قرن هجدهم تاریخ گذاری شد. وظایف و رتبه هایشان و شکل پیمان های وفاداری برای قسم خوردن در زمان پیوستن به گروه، برای عضویت در لژی از ماسون های فعال، افسانه ای تاریخی و کهن از پیشه وری ( کرفت ) را بازگو می کنند. [۴۷] قرن پانزدهم نیز اولین شواهد از نمادهای تشریفاتی و رسمی سلطنتی را شاهد بود. [۴۸]
هیچ مکانیزم شفافی از اینکه کدام یک از این سازمان های تجاری محلی به لژهای ماسونی امروزی تبدیل شد وجود ندارد اما قدیمی ترین رسوم و رمزهای شناخته شده از لژهای مهم و فعال در حدود قرن های هفدهم و هجدهم، تداوم و ارتباط آن ها با رسوم رشد یافته در اواخر قرن هجدهم توسط ماسون های پذیرفته شده یا نظری را نشان می دهند، یعنی زمانی که اعضا با پیشه وری فیزیکی ماسونری ( سنگ تراشی ) آشنا نشده و آن را تجربه نمی کردند. [۴۹] صورت جلسه های لژ ادینبرو ( کلیسای کوچک مریم ) شماره ۱ در اسکاتلند ارتباطی متداوم و پایدار از یک لژ فعال در ۱۵۹۸ به یک لژ نظری مدرن را نشان می دهند. [۵۰] این لژ به عنوان قدیمی ترین لژ ماسونی در جهان مشهور است. [۵۱]
اولین لژ بزرگ، لژ بزرگ لندن و وستمینستر ( که بعدها به نام لژ بزرگ متحد انگلستان ( GLE ) تغییر کرد که نباید با لژ بزرگ متحد انگلستان اشتباه گرفته شود ) در ۲۴ ژوئن ۱۷۱۷ تأسیس شد، زمانی که ۴ لژ آن زمان در لندن برای شام مشترک نشستی را برگزار کردند. بسیاری از لژهای پیوسته به بدنه و گروه تنظیمی و مدیریتی جدید، خودشان وارد یک دوره شهرت و گسترش مستقل شدند. گرچه، لژهای بسیاری نتوانستند تغییراتی که GLE برای رسوم ایجاد کرد را تأیید کنند ( آن ها با عنوان مدرن ها یا Moderns شناخته شدند ) و چندی از آن ها یک گراند لژ رقیب را در ۱۷ ژوئیه ۱۷۵۱ شکل دادند، که هم اکنون با عنوان لژ بزرگ باستانی انگلستان ( که به صورت Antient Grand Lodge of England نوشته می شود که واژه باستانی آن حالت منسوخ این واژه است ) شناخته می شوند. این دو لژ بزرگ برای غلبه حاکمیت خود رقابت کردند تا اینکه مدرن ها قول دادند که به پیمان کهن یا باستانی برگردند. آن ها در ۲۵ نوامبر ۱۸۱۳ متحد شدند و لژ بزرگ متحد انگلستان ( UGLE ) را تشکیل دادند.
لژ بزرگ ایرلند و لژ بزرگ اسکاتلند به ترتیب در سال های ۱۷۲۵ و ۱۷۳۶ شکل گرفتند، گرچه برای سال ها، هیچ یک از آن ها همه لژهای موجود در کشورشان را برای پیوستن متقاعد نکردند.
اولین فراماسونری در ایران به دوران ناصر الدین شاه قاجار برمی گردد. میرزا ملکم خان ناظم الدوله، نخستین انجمن نوین سیاسی اجتماعی ایران را در سال ۱۲۷۵ یا ۱۲۷۶ قمری بنیان نهاد و آن را فراموشخانه نامید. ریاست افتخاری انجمن که خود با اجازهٔ ناصرالدین شاه تأسیس شده بود، با شاه بود و اعضای آن از قشرهای متفاوتی بودند؛ مثلاً هم دانش آموختگان دارالفنون از طبقهٔ متوسط شهری بودند و هم کسانی چون شاهزاده جلال الدین میرزا. [۹۵] در دوره محمدرضا پهلوی برخلاف دوران رضاشاه با گسترش روابط سیاسی با غرب به خصوص انگلستان لژهای فراماسونری فراوانی در ایران تأسیس شد و نفوذ فراماسون ها در سیاست ایران به شدت گسترش یافت. هرچند هیچ یک از افراد سرشناس خانواده پهلوی دست کم به طور رسمی عضو هیچ لژ فراماسونری نبودند ولی بسیاری از رجال سیاسی، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسون های سرشناس بودند. در ایران فراموشخانه توسط گروه های چپ گرا، مذهبی بنیادگرا و ملی گرایان لیبرال به عنوان مأمور مخفی انگلیس و صهیونیسم و در نتیجه عامل تمام بدبختی های ایران معرفی می شدند و این باعث تعطیل شدن و تحت تعقیب گرفتن اعضای این انجمن ها در بعد از انقلاب شد. [۷]
فراماسونری ایران ( در تبعید )
( نشان مهر به ایران ) - بالاترین نشان لژ بزرگ ایران ( در تبعید )
پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تعطیل گشتن فراماسونری در ایران، عده ای از فراماسون هایی که ایران را ترک کردند، در امریکا با پروانه رسمی از سازمانهای فراماسونری جهان، لژ بزرگ ایران در برون مرز را در ۲۶ مارس ۱۹۸۵ تاسیس کردند و تا به امروز با ایجاد چندین لژ آبی فعالیتهای فراماسونری برای ایرانیانی که در خارج از ایران مقیم می باشند را ادامه می دهند. [۹۶]
مهر لژ بزرگ ایران
در ۳ ژوئیهٔ ۱۹۹۸ با پروانه از لژ بزرگ ایران ( در تبعید ) ، و شناسایی رسمی از سوی �شورای عالی مادر برای دنیا� که رایت اسکاتی حوزه جنوبی آمریکا می باشد، شورای عالی آیین اسکاتی کهن، برای ایران یا رایت اسکاتلندی برای فراماسونری ایران ( Scottish Rite ) ، که مرجع و اعطاء کنندهٔ درجات عالی ۴ تا ۳۳ فراماسونری ایران می باشد، تاسیس شد. [۹۷]
۱ - معنای لغوی و اصطلاحی
[ویرایش]
واژه فراماسون ( Franc – mason ) فرانسوی و فریمیسن ( Free mason ) انگلیسی، از دو واژه Franc = Free، به معنی آزاد و Mason به معنی بنّا، ساخته شده و بر روی هم به معنای بنّای آزاد است؛ اما در اصطلاح به کسی می گویند که عضو فراماسونری باشد که سازمانی است سیاسی که در سده هیجدهم در انگلستان پدید آمده و در بیشتر کشورهای جهان ریشه دوانده است. [۱]
... [مشاهده متن کامل]
۲ - ماسون گری عملی و نظری
[ویرایش]
طبق اصطلاح ذکر شده، بنّایان آزاد، از هنری پر اهمیت و مورد نیاز جامعه بهره مند بودند، از این رو خود به خود اسرار حرفه و هنر خود را در میان خویش نگاه می داشتند و علامت های قراردادی داشتند و به انجمن هایی صنفی وابسته بودند که به صورت پنهانی فعالیت می کردند. این گونه انجمن های فراماسونگری روزگار پیشین را بعدها �ماسونگری عملی� Operative Masonry نامیدند، ولی در سده های بعد، کم کم بنّایان و افزارمندان آزاد در این انجمن کم شدند و اکثریت ثروتمندان، بلندپایگان، سرشناسان و اندیشه گران، جایشان را اشغال کردند و انجمن های مذکور صبغه عملی خود را از دست دادند و رنگ �نظری� به خود گرفتند و به Speculative Masonry ( فراماسون گری نظری ) مبتلا شدند. [۲]
۳ - دیرینگی
[ویرایش]
تاریخ و دیرینگی فراماسونری، از نکات رازآلود و مبهم است که این رازآلودگی و ابهام، بیش از هر چیز معلول اقوال گوناگون در مورد آن است. در زبان های فرنگی، کتاب های پرشمار در این مورد نوشته اند. تا سال ۱۹۶۳، شصت هزار نوشته در این موضوع چاپ و پخش شد که همین پرشماری، موجب پدید آمدن فرهنگ نامه بزرگ فراماسونری شد، [۳][۴] در این فرهنگ نامه بزرگ، در زیر نام �فریمیسنری� در شرحی، آمده است:
�کسانی که تاکنون درباره فریمیسنری پژوهش کرده اند، هیچ یک نتوانسته اند تاریخ بنیانگذاری آن را به درستی به دست بدهند، زیرا نخستین اسناد فریمیسنری، از میان رفته است. ابهامی که درباره فریمیسنری در ذهن مردم هست، از دو جاست: یکی این که دستگاه از همان آغاز بنیانگذاری، با رازها و رمزهای ویژه خویش هم آغوش بوده است. دیگر این که نخستین کسانی که درباره آن چیز نوشتند، بر جنبه رازآمیز آن افزوده اند. این جاست که تاریخچه بنیانگذاری فریمیسنری با افسانه هایی که گاه خنده دار است، درآمیخته است. � [۵]
۳. ۱ - پیشینه واقعی
عده ای تاریخ بنیانگذاری آن را به دوران حضرت سلیمان پیامبر ( علیه السّلام ) برگردانده اند و معتقدند که بُخت النصر رئیس لژ آن گردید و برخی هم بانی آن را کوروش دانسته اند و معتقدند که وی پس از گشودن بابل، لژ فریمیسنری را بنیان نهاد. [۶] با این همه اما، پیشینه واقعی فراماسونری را باید در طریقت رازآمیز کابالا و سازمان های یهودیان مخفی مستقر در کشورهای مختلف اروپایی، از جمله انگلستان و اسکاتلند جست وجو کرد. از این زاویه نگرش، فراماسونری را باید تداوم جریانی دانست که با تکاپوهای دسیسه گرانه الیگارشی یهودیان اسپانیا در نیمه دوم سده سیزدهم میلادی آغاز شد و در سده های پسین میراث و سنن آن تداوم یافت. این جریان در سده هفدهم، برخی سازمان های پنهان و توطئه گر را آفرید که به عنوان پیش نمونه های فراماسونری شناخته شوند. [۷]
۳. ۲ - تاریخ مسلم
آنچه مسلم است این که در سده های میانه، سنگ تراشان و بنایانی زندگی می کردند که شهر به شهر می رفتند و هر کجا که بدانان نیازمند بودند، به کار سرگرم می شدند؛ این صنف در میان خودشان نشانه هایی داشتند که بدان نشانه ها، یکدیگر را می شناختند و یا خود را به یکدیگر می شناساندند. از اسنادی که در دست است، برمی آید که اینان از سده چهاردهم شکل گرفتند و در سده پانزدهم و شانزدهم، انجمن هایی را بر پا کردند؛ به ویژه در سال ۱۶۴۶، یک انجمن برادری در اروپا بوده که اعضای آن را بنایان آزاد و پذیرفته شده ( Free And Accepted Mason ) می خواندند. در آغاز سده هفدهم، انجمن بنایان، برخی افراد را به عضویت افتخاری می پذیرفتند و در سال ۱۷۱۷، چهار انجمن بنایان در لندن بر پا بوده است. واقعیت آن است که تاریخ بنیانگذاری فراماسونری به مفهوم نوین آن را باید در آغاز سده هجدهم دانست. تاریخ نویسان انگلیس، مادر لژهای ماسونی جهان را لژ انگلستان می دانند که در سال ۱۷۱۷ در لندن گشایش یافت. لژ لندن با لژهای اسکاتلند و ایرلند ارتباط یافتند و در سال ۱۷۲۵ نخستین لژ بزرگ پدید آمد. سازمان های فراماسونری که به آهستگی در جهان ریشه دوانید، همگی از شاخه های سه لژ معتبر اسکاتلند، لندن و ایرلند بوده است. کوتاه سخن آن که ریشه این مسئله در دوره جدید را باید در پیوند انگلیسی – یهودی یافت که در اندک زمانی در سراسر کشورهای جهان و ازجمله ایران، ریشه دوانید. [۸]
۴ - پایگاه و محل ترویج در آسیا
[ویرایش]
در ایران، به جای فراماسونری، اصطلاح مجمع فراموشان، خانه فراموشان، فراموش خانه، مجمع فرامیسان و کارخانه و به جای فراماسون، فرامیسین و فرامیسن به کار رفته است. [۹] بعد از آن که در سال ۱۷۳۵، نخستین لژ فراماسونری در کلکته هند، بنیان نهاده شد و این مکان، محلی جهت ترویج فراماسونری در آسیا و به ویژه ایران گردید، برخی از ایرانیان که به هند می رفتند، در این لژ ها راه می یافتند و در بازگشت به ایران، بیشتر در فارس و اصفهان، زمینه پخش و پراکندن اندیشه های ماسونی را آن هم بیشتر در میان گروهی معین از مردم فراهم می کردند. گروهی دیگر از ایرانیان که برای بازرگانی، به خاک عثمانی و مصر می رفتند، در آن اماکن، با فراماسون های فرانسوی آشنا می شدند و در قاهره و استانبول، با آموزش هایی که بدانان می دادند، به ایران بازمی گشتند و آوازه گر فراماسونری می شدند. در روسیه نیز افرادی مانند میرزا فتحعلی آخونداوف که از ایرانیان مقیم آن دیار بود، بر پا کردن انجمن های ماسونی را چاره دردهای ایران می پنداشت. [۱۰]
۵ - دامی به نام فراماسونری
[ویرایش]
حس کنجکاوی ایرانیان درباره فراماسونری، از اوایل قرن نوزدهم مورد توجه عده ای از جهانگردان قرار گرفت. جیمز فریزر که در سال های ۱۸۲۱ و ۱۸۲۲ و همچنین در سال ۱۸۳۳، مسافرت های مکرری به ایران کرده است، می نویسد:
�کمتر سازمان یا نهاد اروپایی به اندازه فراماسونری حسّ کنجکاوی شرقی ها را برانگیخته است. جنبه سرّی و اسرارآمیز آن، موجب برانگیختن تخیّلات آن ها می شود و به ویژه در ایران که صوفی گری یا اندیشه آزاد مذهبی رواج دارد، فراماسونری بیشتر جلب توجه کرده است. اطلاعاتی که آن ها درباره فراماسونری اروپا به دست آورده اند. . . ، این تخیل را در آن ها به وجود آورده است که با پیوستن به این مجمع اخوت، آن ها به بسیاری از دانش ها و رمز و رازهای عرفانی و ماوراءالطبیعه که از دسترس دیگران خارج است، دست خواهند یافت و من کمتر ایرانی را یافته ام که پس از شنیدن این مطالب اغواگرانه، برای فراماسون شدن، تمایل نشان ندهد. � [۱۱]
در این راه، افراد متعددی، نقش اساسی داشته اند که به اختصار در ادامه به نام برخی از آنان اشاره می نماییم.
۶ - فراماسونرهای ایرانی
[ویرایش]
احتمالاً برای نخستین بار، دو تن به نام های سیدعبداللطیف و میرزا ابوطالب درباره فراماسونری اطلاعاتی را کسب کرده اند. [۱۲] این اطلاعات – همانگونه که پیشتر گفته شد - از طریق انگلیسی ها و در هند کسب شده بود. میرزا ابوالحسن خان شیرازی نیز اولین ایرانی بود که در انگلستان به فرقه ماسونی پیوست. دومین ایرانی که در انگلستان فراماسون شد، میرزا صالح شیرازی بود. او یکی از پنج محصّلی بود که در سال ۱۸۱۵ از طرف شاهزاده ولیعهد، عباس میرزا، به لندن اعزام شد. [۱۳] عسکرخان افشار دومی نیز نخستین ایرانی است که در فرانسه به انجمن ماسونی پیوست. [۱۴] از دیگر فراماسونرهای ایرانی باید به میرزا سید جعفرخان فراهانی معروف به مشیرالدوله اشاره نمود که در سال ۱۸۱۷ در لندن به عضویت فراماسونری درآمد. [۱۵] تقریباً در همین ایام نیز سه شاهزاده ایرانی که فرزندان حسین علی میرزا فرمانفرما بودند، به نام های رضا قلی میرزا، نجف علی میرزا و تیمور میرزا؛ با گریختن از ایران و رفتن به لندن، رسماً به جرگه فراماسونرها درآمدند. [۱۶] ابوطالب فرخ خان امین الدوله کاشی که از غلامان فتح علی شاه به شمار می آمد نیز در پاریس به لژ فراماسونی گراندریان پیوست. [۱۷]
۷ - برپاکننده فرماموش خانه
[ویرایش]
بی گمان باید نخستین کسی که انجمنی همانند فراماسونری را در ایران بر پا کرد، میرزاملکم خان ناظم الدوله ارمنی جلفایی اصفهانی دانست. ملکم خان برپاکننده فراموش خانه بود، اما برای حفظ ظاهر و برخی ملاحظات سیاسی، جلال الدین میرزا، از فرزندان فتحعلی شاه را رئیس فراموش خانه کرد. [۱۸] از دیگر فراماسونرهای ایرانی، می باید به میرزا عباسقلی خان آدمیت اشاره نمود که با تاسیس جامعه آدمیت، به نوعی به امتداد تاسیس فراموش خانه ملکم خان پرداخت. [۱۹] همچنین باید تاسیس انجمن اخوت به دست حاج میرزا محمدحسن اصفهانی مشهور به صفی علی شاه را هم در این راستا ارزیابی کرد. [۲۰] از جمله دیگر ایرانیان فراماسونر باید به افرادی مانند میرزا علی خان ظهیرالدوله، شیخ محسن خان معین الملک، شیخ محسن خان مشیرالدوله، میرزا نصرالله خان نائینی، میرزاصادق خان امیری فراهانی ( ادیب الممالک ) و. . . اشاره نمود. [۲۱]
۸ - عصر پهلوی
[ویرایش]
عصر پهلوی ها و به ویژه پهلوی دوم را می باید عصر رشد قارچ گونه فراماسونری در ایران دانست. در این دوره، اندیشه فراماسونری، به شکل بسیار نظام مند و هدف دار به کار خود ادامه داد، به گونه ای که در راس حکومت می شد فراماسون های زیادی را دید. محمدعلی فروغی مشهور به ذکاء الملک که به عنوان نخست وزیر رضاشاه و اولین نخست وزیر محمدرضا شاه به شمار می رفت، خود از فراماسون های نامی آن دوران به شمار می رفت. سیدحسن تقی زاده نیز از فراماسون های پیشینه دار و از کسانی است که به لژ بیداری ایران پیوست و بعدها نیز از لژهای دیگری هم سر درآورد. با این همه اما، اوج گیری فراماسونری در ایران دوره پهلوی دوم را باید همزمان با اوج گیری محمدرضا پهلوی به قدرت دانست. محمدرضا شاه در واقع رهبر عالی فراماسونری ایران به شمار می رفت که حتی انتصاب جعفر شریف امامی در راس تشکیلات ماسونی، به دستور او بوده است.
۸. ۱ - اسناد ساواک
این سند ساواک که ۱۸/۷/۱۳۴۷ نوشته شد، دلیلی واضح بر مدعای فوق است: �. . . در شرفیابی که آقای دکتر سعید مالک به حضور شاهنشاه آریامهر حاصل نموده، به منظور ریاست یکی از آقایان دکتر منوچهر اقبال، دکتر سیدحسن امامی و مهندس شریف امامی، پیشنهاداً به شرف عرض رسانیده. . . شاهنشاه آریامهر، آقای مهندس شریف امامی را جهت سرپرستی لژ بزرگ ایران انتخاب فرمودند. . . �. [۲۲] هم چنین در سند دیگر ساواک در ۱۷/۷/۱۳۵۱ آمده است که: �برای احداث ساختمان فراماسونری در اطراف شهریار تهران – مبلغ ۹ میلیون تومان هزینه برآورد شده که از آن مبلغ، ۴ میلیون تومان اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر اعطاء. . . ( کرده اند ) �. [۲۳]
همین طور در سند دیگر ساواک مورخ ۲۸/۴/۱۳۴۹ می خوانیم: �شاهنشاه آریامهر پس از مراجعت از مسافرت خارج از کشور، در مورد فراماسونری به آقای مهندس شریف امامی فرموده اند: �وضع در چه حال است؟ این پولدارها و گردن کلف هایی که هستند، چه می کنند؟ پول جمع کنید ساختمان بسازید، زمین را هم من می دهم�. [۲۴] این سخن محمدرضا، حکایت از حمایت عمیق وی از این جریان دارد. وی جهت تمرکز لژهای پراکنده فراماسونری موجود در ایران، �لژ بزرگ ایران� به ریاست شریف امامی تشکیل داد. سند مورخ ۳۰/۱۱/۱۳۵۵، وضع فراماسونری ایران را پیش از تاسیس �لژ بزرگ ایران� چنین توضیح می دهد:
�. . . قبل از این که لژ بزرگ ایران تشکیل گردد، لژهای فراماسونری منظم ایران به سه گروه تقسیم می شدند: الف: لژهای تابع تشکیلات ماسونی انگلستان. . . ب: لژهای تابع تشکیلات ماسونی فرانسه. . . پ: لژهای تابع تشکیلات ماسونی آلمان. . . اما به دنبال تشکیل لژ بزرگ ایران، ترکیب رهبران لژ به شکلی صورت گرفت که مهندس شریف امامی از لژهای آلمانی، دکتر حسن امامی از لژهای انگلیسی و دکتر احمد علی آبادی از لژهای فرانسوی، در راس لژ بزرگ ایران واقع ( شدند ) . . . �. [۲۵]
۸. ۲ - گسترش عمومی
نفوذ بی حد و حصر فراماسونری در ایران، تنها در حصار نفوذ پادشاه و نخست وزیر مملکت محصور نماند، بلکه سایر ارکان کشور نیز به تبع از پادشاه خود، به گسترش این تفکر و تشکیلات دامن می زدند. حتی در مجلس فرمایشی زمان شاه نیز بیشتر نمایندگان مجلس و رؤسای کمیسیون های وقت ریاست مجلس، از بین فراماسون ها انتخاب شدند. سند مورخ ۱۲/۷/۱۳۴۸ ساواک، مؤید این مدعا است:
�. . . در انتخابات داخلی سال گذشته مجلس شورای ملّی، عملاً همه فراماسون های وابسته به گروه اکثریت، مقامات هیئت رئیسه و هیئت رئیسه کمیسیون ها را حائز گردیدند که این موضوع در میان نمایندگان غیر فراماسونی اثر فوق العاده بدی به جای گذارده و اکنون نیز گفته می شود که در انتخابات سال جاری نیز همه مقامات مذکور را در درجه اول، نمایندگان وابسته به فراماسون ها اشغال خواهند نمود. ضمناً اسامی نمایندگان فراماسونری به شرح زیر معروض و در راس آن ها عبدالله ریاضی، رئیس مجلس شورای ملّی قرار گرفته و مدت دو سال است که به گروه فراماسونری شریف امامی رئیس مجلس سنا پیوسته است. . . �. [۲۶]
غیر از مجلس، هیئت وزیران را نیز باید معرکه ای جهت جولان دادن فراماسونرها دانست، به ویژه آن که در کابینه دوم شریف امامی در تابستان ۱۳۵۷، حدود هفت وزیر کابینه وی از اعضای رسمی فراماسونری به شمار می آمدند. کوتاه سخن آن که دوران سلطنت محمدرضا شاه را باید دوره اوج گیری و تسلط بی حد و حصر فراماسونرها در ایران دانست که دائره شمول آن از پادشاه مملکت تا نمایندگان مجلس را شامل می شد.
۹ - نتیجه
یکی از پژوهشگران می نویسد: �فراماسون ها همیشه در همه جای جهان در پی مردمِ متوسطِ اندکْ همتِ کوته نظرِ ظاهرپرست گشته اند و اساس کار فراماسون ها، همواره در هر زمانی و در هر کشوری، بهره جویی و بهره یابی از مردم زبون ناتوان سستْ پایِ سستْ دلِ سستْ رای بوده است. � [۲۷][۲۸] این گفته او کاملاً درست و اصولی به نظر می رسد، چه آن که آنچه اندیشه فراماسونری بر سر ایرانیان آورده است، اثراتی مهلک و ویرانگر داشته است و می توان آن را موجب انحطاط و عقب ماندگی ملت ایران به شمار آورد، چه آن که نویسنده کتاب معروف �روابط سیاسی ایران و انگلیس� نیز به درستی به آن اشاره می نماید: �باور کنید، از آن روزی که عنوان فراماسون در این مملکت پیدا شد و محفل سرّی آن ها به اشاره لندن در این سرزمین تشکیل گردید، از همان روز، بدبختی و سیه روزی ملت ایران، شروع شده است. � [۲۹]
هر چند نقطه شروع این جریان به سال ها قبل باز می گشت، اما بی گمان در دوران حکومت محمدرضا شاه، این تشکیلات، رشد قارچ گونه ای یافت و بر همه ارکان مملکت ریشه دواند. با پیروزی انقلاب اسلامی، ریشه این قارچ سمّی زده شد و بساط آن جمع شد، اما با گذشت بیش از سی سال پیروزی انقلاب، سوگمندانه باید گفت شاهد ریشه گرفتن دوباره این جریان مخوف و انحرافی هستیم؛ جریانی که به شکل نوین و خزنده ای در حال نشو و نما است و این بار توسط برخی افراد ظاهرالصلاح در حال نضج گرفتن است. باید هوشیار بود و این خطر بزرگ را احساس کرد و با آن مقابله جدی نمود، چه آن که هرگونه تساهل و تسامح در برابر آن، خطرات و آسیب های جانکاه و غیرقابل جبران را بر جای خواهد گذاشت.
از منظر بی طرف:
خاستگاه ها
گوس و گریدآیرن
گوس ( غاز ) و گریدآیرن ( کباب پز ) ، جایی که لژ بزرگ انگلستان تأسیس شد.
دربارهٔ خاستگاه اولیه فراماسونری هیچ نظر مشترکی نیست[۳] ولی می توان فراماسونری را �کهن ترین انجمن های اخوت سکولار در جهان� دانست که به �معمار اعظم آفرینش� اعتقاد دارند اما فراماسونری نه دین است نه جایگزین آن[۴۵] بلکه انجمنی برادرانه است که بسیاری از رهبران ادیان از جمله پاپ ها و مراجع تقلید با آن مخالفت شدید کردند. گرچه عضویت در انجمن ها مخصوص مردان است اما نمونه های مدرن آن زنان را هم می پذیرند. نشان ها و نمادهای آن نیز بر اساس سنت های محلی از فرهنگ های مختلفی از جمله مصری، یهودی و مسیحی پیرامون داستان قتل معمار معبد سلیمان، هیرام ابیف تأثیر گرفته است که روایت های متفاوتی دارد[۳] و قسمت مهمی از نمادهای فراماسونری ( مانند گونیا و پرگار ) ریشه در ابزارهای سنگ تراشی و بنایان سازه های سنگی دارد. [۲۳]
از میانه قرن نوزدهم، پیشینه نگاران ماسونی در پی ریشه های این تحرک در یک سری از اسناد مشابه رفتند که به عنوان مسئولیت های کهن مشهور است، که ریشه های آن از �شعر سلطنتی� در حدود ۱۴۲۵[۴۶] پس از میلاد تا آغاز قرن هجدهم تاریخ گذاری شد. وظایف و رتبه هایشان و شکل پیمان های وفاداری برای قسم خوردن در زمان پیوستن به گروه، برای عضویت در لژی از ماسون های فعال، افسانه ای تاریخی و کهن از پیشه وری ( کرفت ) را بازگو می کنند. [۴۷] قرن پانزدهم نیز اولین شواهد از نمادهای تشریفاتی و رسمی سلطنتی را شاهد بود. [۴۸]
هیچ مکانیزم شفافی از اینکه کدام یک از این سازمان های تجاری محلی به لژهای ماسونی امروزی تبدیل شد وجود ندارد اما قدیمی ترین رسوم و رمزهای شناخته شده از لژهای مهم و فعال در حدود قرن های هفدهم و هجدهم، تداوم و ارتباط آن ها با رسوم رشد یافته در اواخر قرن هجدهم توسط ماسون های پذیرفته شده یا نظری را نشان می دهند، یعنی زمانی که اعضا با پیشه وری فیزیکی ماسونری ( سنگ تراشی ) آشنا نشده و آن را تجربه نمی کردند. [۴۹] صورت جلسه های لژ ادینبرو ( کلیسای کوچک مریم ) شماره ۱ در اسکاتلند ارتباطی متداوم و پایدار از یک لژ فعال در ۱۵۹۸ به یک لژ نظری مدرن را نشان می دهند. [۵۰] این لژ به عنوان قدیمی ترین لژ ماسونی در جهان مشهور است. [۵۱]
اولین لژ بزرگ، لژ بزرگ لندن و وستمینستر ( که بعدها به نام لژ بزرگ متحد انگلستان ( GLE ) تغییر کرد که نباید با لژ بزرگ متحد انگلستان اشتباه گرفته شود ) در ۲۴ ژوئن ۱۷۱۷ تأسیس شد، زمانی که ۴ لژ آن زمان در لندن برای شام مشترک نشستی را برگزار کردند. بسیاری از لژهای پیوسته به بدنه و گروه تنظیمی و مدیریتی جدید، خودشان وارد یک دوره شهرت و گسترش مستقل شدند. گرچه، لژهای بسیاری نتوانستند تغییراتی که GLE برای رسوم ایجاد کرد را تأیید کنند ( آن ها با عنوان مدرن ها یا Moderns شناخته شدند ) و چندی از آن ها یک گراند لژ رقیب را در ۱۷ ژوئیه ۱۷۵۱ شکل دادند، که هم اکنون با عنوان لژ بزرگ باستانی انگلستان ( که به صورت Antient Grand Lodge of England نوشته می شود که واژه باستانی آن حالت منسوخ این واژه است ) شناخته می شوند. این دو لژ بزرگ برای غلبه حاکمیت خود رقابت کردند تا اینکه مدرن ها قول دادند که به پیمان کهن یا باستانی برگردند. آن ها در ۲۵ نوامبر ۱۸۱۳ متحد شدند و لژ بزرگ متحد انگلستان ( UGLE ) را تشکیل دادند.
لژ بزرگ ایرلند و لژ بزرگ اسکاتلند به ترتیب در سال های ۱۷۲۵ و ۱۷۳۶ شکل گرفتند، گرچه برای سال ها، هیچ یک از آن ها همه لژهای موجود در کشورشان را برای پیوستن متقاعد نکردند.
اولین فراماسونری در ایران به دوران ناصر الدین شاه قاجار برمی گردد. میرزا ملکم خان ناظم الدوله، نخستین انجمن نوین سیاسی اجتماعی ایران را در سال ۱۲۷۵ یا ۱۲۷۶ قمری بنیان نهاد و آن را فراموشخانه نامید. ریاست افتخاری انجمن که خود با اجازهٔ ناصرالدین شاه تأسیس شده بود، با شاه بود و اعضای آن از قشرهای متفاوتی بودند؛ مثلاً هم دانش آموختگان دارالفنون از طبقهٔ متوسط شهری بودند و هم کسانی چون شاهزاده جلال الدین میرزا. [۹۵] در دوره محمدرضا پهلوی برخلاف دوران رضاشاه با گسترش روابط سیاسی با غرب به خصوص انگلستان لژهای فراماسونری فراوانی در ایران تأسیس شد و نفوذ فراماسون ها در سیاست ایران به شدت گسترش یافت. هرچند هیچ یک از افراد سرشناس خانواده پهلوی دست کم به طور رسمی عضو هیچ لژ فراماسونری نبودند ولی بسیاری از رجال سیاسی، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسون های سرشناس بودند. در ایران فراموشخانه توسط گروه های چپ گرا، مذهبی بنیادگرا و ملی گرایان لیبرال به عنوان مأمور مخفی انگلیس و صهیونیسم و در نتیجه عامل تمام بدبختی های ایران معرفی می شدند و این باعث تعطیل شدن و تحت تعقیب گرفتن اعضای این انجمن ها در بعد از انقلاب شد. [۷]
فراماسونری ایران ( در تبعید )
( نشان مهر به ایران ) - بالاترین نشان لژ بزرگ ایران ( در تبعید )
پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تعطیل گشتن فراماسونری در ایران، عده ای از فراماسون هایی که ایران را ترک کردند، در امریکا با پروانه رسمی از سازمانهای فراماسونری جهان، لژ بزرگ ایران در برون مرز را در ۲۶ مارس ۱۹۸۵ تاسیس کردند و تا به امروز با ایجاد چندین لژ آبی فعالیتهای فراماسونری برای ایرانیانی که در خارج از ایران مقیم می باشند را ادامه می دهند. [۹۶]
مهر لژ بزرگ ایران
در ۳ ژوئیهٔ ۱۹۹۸ با پروانه از لژ بزرگ ایران ( در تبعید ) ، و شناسایی رسمی از سوی �شورای عالی مادر برای دنیا� که رایت اسکاتی حوزه جنوبی آمریکا می باشد، شورای عالی آیین اسکاتی کهن، برای ایران یا رایت اسکاتلندی برای فراماسونری ایران ( Scottish Rite ) ، که مرجع و اعطاء کنندهٔ درجات عالی ۴ تا ۳۳ فراماسونری ایران می باشد، تاسیس شد. [۹۷]
لژ ماسونی واحد سازمانی اصلی فراماسونری است. لژ به طور منظم برای اجرای تجارت ( امور ) رسمی هر سازمان کوچک ( پرداخت صورت حساب ها، سازماندهی رویدادهای اجتماعی و خیریه ای، انتخاب اعضای جدید و غیره ) نشست برگزار می کند
فراماسونر=عضو لژ انگلستان
گزینه و یا واژه اسرار آمیزی که سه قرن ماهیت پنهان داشت و لذا با دستگیری سران لژ در انقلاب ایران خلخالی که خود عضو مخفی لژ بود اورا به قاضی القضات انقلاب کردند که کسی به جعبه سیاه ناوگان شکست خورده رژیم شاهی دست رسی پیدا نکند مخصوصا هویدا منبع اطلاعات فراماسیونری بود بدون حکم و با عجله اعضای لژ را کشت و معدوم کرد که سازمان اطلاعات آلمان با مدارکی که در جنگ جهانی و تجربه ای که کسب کرده بودبا گرفتن حق سکوت که فرو ریزی دیوار برلن قبل از فروپاشی شوروی به حق خود رسید حتی اگر پنج کشور حق وتو نیست ولی 5بعلاوه یک شد و سرویس اطلاعات روسیه را هم سبب فروپاشی آن را فراهم کردند بالاخره پوتین کهنه کار که در دامن سرویس اطلاعاتی یک ابر قدرت پرورش یافته بود آن را رمز گشایی نمود که فراماسیونر زنده به خرابی های وسیع حال به بهانه نو سازی یا توسعه و یا فرسودگی تا سد رکود نظام سرمایه داری شکسته شود و اگر باز هم خرابی ها روی روال نیامد با راه اندازی سازمان ها و رژیم های جنگ طلب حتی تروریست های القاعده و بوکو حدام و داعش و طالبان و خمر های سرخ این رفتار مارکیاولی را انجام دهد یعنی هدف مهمتر از جان انسان ها است اگر جنگ نباشد رکود ضرادخانه های اسلحه سازی چگونه راه اندازی کنند ولذا سرنوست سوم خلخالی وهادی غفاری و همکارانش هم نیز خود لژ فراماسیونری رقم زد تیوریسین لژ فلسفه بسیار خطرناک مارکیاول است برو به هدف برس با هر هرینه ای که تمام شد
... [مشاهده متن کامل]
گزینه و یا واژه اسرار آمیزی که سه قرن ماهیت پنهان داشت و لذا با دستگیری سران لژ در انقلاب ایران خلخالی که خود عضو مخفی لژ بود اورا به قاضی القضات انقلاب کردند که کسی به جعبه سیاه ناوگان شکست خورده رژیم شاهی دست رسی پیدا نکند مخصوصا هویدا منبع اطلاعات فراماسیونری بود بدون حکم و با عجله اعضای لژ را کشت و معدوم کرد که سازمان اطلاعات آلمان با مدارکی که در جنگ جهانی و تجربه ای که کسب کرده بودبا گرفتن حق سکوت که فرو ریزی دیوار برلن قبل از فروپاشی شوروی به حق خود رسید حتی اگر پنج کشور حق وتو نیست ولی 5بعلاوه یک شد و سرویس اطلاعات روسیه را هم سبب فروپاشی آن را فراهم کردند بالاخره پوتین کهنه کار که در دامن سرویس اطلاعاتی یک ابر قدرت پرورش یافته بود آن را رمز گشایی نمود که فراماسیونر زنده به خرابی های وسیع حال به بهانه نو سازی یا توسعه و یا فرسودگی تا سد رکود نظام سرمایه داری شکسته شود و اگر باز هم خرابی ها روی روال نیامد با راه اندازی سازمان ها و رژیم های جنگ طلب حتی تروریست های القاعده و بوکو حدام و داعش و طالبان و خمر های سرخ این رفتار مارکیاولی را انجام دهد یعنی هدف مهمتر از جان انسان ها است اگر جنگ نباشد رکود ضرادخانه های اسلحه سازی چگونه راه اندازی کنند ولذا سرنوست سوم خلخالی وهادی غفاری و همکارانش هم نیز خود لژ فراماسیونری رقم زد تیوریسین لژ فلسفه بسیار خطرناک مارکیاول است برو به هدف برس با هر هرینه ای که تمام شد
... [مشاهده متن کامل]
فراماسونری : گروهی سری که فعالیت های سیاسی داشته باشند
بنام خداوند در هم کوبنده ستمگران
با سلام، در جنگهای صلیبی که اروپا ویران شده بود پاپ رهبر کاتولیکها دستور بسیج عمومی جهت باز سازی اروپا را داد و از اینرو همه متحد شدند تا این قاره سبز و استعمارگر را باز سازی کنند در این میان عده ای ماسون به معنای بنا که در این شغل تخصص داشتند وبین خود و افراد دیگر که کار بلد نبودند فاصله انداخته و اعتراض کردند که چون ما در این زمینه تخصص داریم بایستی مزد دریافت کنیم لذا به بناهای ازاد یا فراماسون شهرت یافتندFree به معنی ازاد و
... [مشاهده متن کامل]
Freemason یعنی بنای حرفه ای یا ازاد ، که بانی اصلی ان نیز یهودیان بودند ، به هر حال این گروه پس از باز سازی اروپا ، ارام ارام تبدیل به فرقه ای مرموز گردید که برای خود قوانین و علایمی داشت و توسط یهودیان اداره میشد ودر اروپا و بعدها در امریکا مراکزی سری تشکیل شد و اقدام به عضو گیری از سراسر جهان شدند و اعضا همدیگر را نمیشناختند و در جلسه با ماسک و در جای مخصوص به خود مینشستند برای اینکه فرد به اخرین مرحله از این فرقه برسه ۳۳ مرحله را بایستی طی میکرد تا استاد بزرگ لژ اعظم شود که جرج واشینگتن به این مرحله رسیده بود و اعضا اکثرا از افراد سطوح بالای یک کشور مانند ریس جمهور ، پادشاه ، نخست وزیر و افراد سطح پایینی هم بودند قانون این بود که همدیگر را نشناسند و سالنه در محلی مشخص جمع شوندو تصمیماتی را بگیرند. از علایم ان پرنده جغد بود که در عکس هوایی که از کنگره امریکا گرفته شده به دستور جرج واشینگتن به شکل جغد طراحی و ساخته شده، از علامتهای دیگر شکل گونیا و پرگار بود ، خاطر نشان میسازد که تندیسی از یک جغد بزرگ در وسط سالن پنتاگون هست که نماد ماسونی هست و چشم نیز علامتی دیگر هست برخی از این علایم در واحد پول امریکا دلار در کنار نمادهای یهودی که تعداد معدودی از جمعیت ینگه دنیا را تشکیل میدهند هست از جمله چشم ، واز نمادهای یهودی معبد بازسازی شده سلیمان میباشد البته سخن گفتن در خصوص این فرقه کثیف یهودی که منافع این قوم را تعیین میکند از حوصله این توضیحات کلی خارج هست و کتب زیادی در خصوص ان نوشته شده است ، یکی دیگر از علایم ان ایستادن با ژست خاصی هست که کارل مارکس در ان حالت عکس معروفی دارد که به وضعیت در جه سه ماسونی معروف هست. موردی که شاید تعجب بر انگیز باشد اینستکه گاندی رهبر استقلال هند خود یک ماسون بود ، وجرج واا شینگتن نیزخود یهودی تبار بود، اگر ما چهار تصوبر از مونالیزا را بصورت دو تصویر در بالا کنار هم و دو تصویر بصورت سروته در کنار هم درست کنیم و دو تصویر مونالیزا را در بالا به تصاویر سر به پایین وصل کنیم یک تصویر که از چهار تصویر مونالیزا که دوتا سربه بالا و دو تا پایینی سر به پایین دارند خوب به دقت به وسط این چهار تصویر نگاه نمایید درست سایه یک جغد تشکیل شده که نماد ماسونی هست در اینده برخی از ماسونهای ایران و جهان را به امید خدا معرفی خواهم نمود ، میخاییل گورباچف نیز از ماسونهای معروف هست. با تشکر از مدیریت محترم و کارکنان و کارشناسان ابادیس و خوانندگان مطالب ان . با مزید امتنان.
با سلام، در جنگهای صلیبی که اروپا ویران شده بود پاپ رهبر کاتولیکها دستور بسیج عمومی جهت باز سازی اروپا را داد و از اینرو همه متحد شدند تا این قاره سبز و استعمارگر را باز سازی کنند در این میان عده ای ماسون به معنای بنا که در این شغل تخصص داشتند وبین خود و افراد دیگر که کار بلد نبودند فاصله انداخته و اعتراض کردند که چون ما در این زمینه تخصص داریم بایستی مزد دریافت کنیم لذا به بناهای ازاد یا فراماسون شهرت یافتندFree به معنی ازاد و
... [مشاهده متن کامل]
Freemason یعنی بنای حرفه ای یا ازاد ، که بانی اصلی ان نیز یهودیان بودند ، به هر حال این گروه پس از باز سازی اروپا ، ارام ارام تبدیل به فرقه ای مرموز گردید که برای خود قوانین و علایمی داشت و توسط یهودیان اداره میشد ودر اروپا و بعدها در امریکا مراکزی سری تشکیل شد و اقدام به عضو گیری از سراسر جهان شدند و اعضا همدیگر را نمیشناختند و در جلسه با ماسک و در جای مخصوص به خود مینشستند برای اینکه فرد به اخرین مرحله از این فرقه برسه ۳۳ مرحله را بایستی طی میکرد تا استاد بزرگ لژ اعظم شود که جرج واشینگتن به این مرحله رسیده بود و اعضا اکثرا از افراد سطوح بالای یک کشور مانند ریس جمهور ، پادشاه ، نخست وزیر و افراد سطح پایینی هم بودند قانون این بود که همدیگر را نشناسند و سالنه در محلی مشخص جمع شوندو تصمیماتی را بگیرند. از علایم ان پرنده جغد بود که در عکس هوایی که از کنگره امریکا گرفته شده به دستور جرج واشینگتن به شکل جغد طراحی و ساخته شده، از علامتهای دیگر شکل گونیا و پرگار بود ، خاطر نشان میسازد که تندیسی از یک جغد بزرگ در وسط سالن پنتاگون هست که نماد ماسونی هست و چشم نیز علامتی دیگر هست برخی از این علایم در واحد پول امریکا دلار در کنار نمادهای یهودی که تعداد معدودی از جمعیت ینگه دنیا را تشکیل میدهند هست از جمله چشم ، واز نمادهای یهودی معبد بازسازی شده سلیمان میباشد البته سخن گفتن در خصوص این فرقه کثیف یهودی که منافع این قوم را تعیین میکند از حوصله این توضیحات کلی خارج هست و کتب زیادی در خصوص ان نوشته شده است ، یکی دیگر از علایم ان ایستادن با ژست خاصی هست که کارل مارکس در ان حالت عکس معروفی دارد که به وضعیت در جه سه ماسونی معروف هست. موردی که شاید تعجب بر انگیز باشد اینستکه گاندی رهبر استقلال هند خود یک ماسون بود ، وجرج واا شینگتن نیزخود یهودی تبار بود، اگر ما چهار تصوبر از مونالیزا را بصورت دو تصویر در بالا کنار هم و دو تصویر بصورت سروته در کنار هم درست کنیم و دو تصویر مونالیزا را در بالا به تصاویر سر به پایین وصل کنیم یک تصویر که از چهار تصویر مونالیزا که دوتا سربه بالا و دو تا پایینی سر به پایین دارند خوب به دقت به وسط این چهار تصویر نگاه نمایید درست سایه یک جغد تشکیل شده که نماد ماسونی هست در اینده برخی از ماسونهای ایران و جهان را به امید خدا معرفی خواهم نمود ، میخاییل گورباچف نیز از ماسونهای معروف هست. با تشکر از مدیریت محترم و کارکنان و کارشناسان ابادیس و خوانندگان مطالب ان . با مزید امتنان.