فدراسیون

/fedrAsiyon/

برابر پارسی: اِرمان، سازمان

معنی انگلیسی:
federation

لغت نامه دهخدا

فدراسیون. [ ف ِ دِیُن ْ ] ( فرانسوی ، اِ ) اتحادیه چند کشور. ( حییم ). دولتی که چند ایالت با هم تشکیل دهند. ( وبستر ). || اتحاد. ( حییم ). || در تداول فارسی امروز به انجمنی اطلاق می شود که برای تنظیم و نظارت بر امور اجتماعی تشکیل گردد، و بیشتر مورد استعمال آن در کارهای ورزشی است.

فرهنگ فارسی

اتحادچندکشور، اتحادچنداستان، اتحادچنددسته ازمردم، سازمان یاانجمنی که برای اداره کردن رشتهای ازورزش تشکیل شود
( اسم ) ۱ - اتحاد چند کشور و حکومت مستقل یا چند استان ( ایالت ) که در امور داخلی خود استقلال دارند و جمعا به صورت دولتی متحد در آیند ۲ - سازمانی ورزشی که اداره کننده یک رشته ورزش است : فدراسیون فوتبال فدراسیون کشتی .

فرهنگ معین

(فِ یُ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - اتحادیه ای مرکب از چند کشور یا استان . ۲ - سازمان یا انجمنی که برای ادارة یک رشته ورزشی تشکیل می شود.

فرهنگ عمید

۱. (ورزش ) سازمان یا انجمنی که برای اداره کردن رشته ای ورزشی تشکیل شود.
۲. اتحادیه ای از سندیکاهای کارگری.
۳. (سیاسی ) اتحادیه ای از چند ایالت که به صورت یک کشور اداره می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

فِدْراسیون (federation)
واحدی سیاسی متشکل از چند واحد یا دولت کوچک تر، با اختیار تصمیم گیری در زمینۀ موضوعاتی ملی از قبیل سیاست خارجی و دفاع با حکومت مرکزی. در فدراسیون دولت ها خودمختاری منطقه ای و محلی خود را تا حد زیادی حفظ می کنند. میان فدراسیون و کنفدراسیون، که اتحادیۀ سست تری از دولت ها برای یاری متقابل است، باید فرق گذاشت. برخی از نمونه های معاصر دولت های فدرال که از ۱۷۵۰ به این سو تشکیل شده اند، عبارت اند از ایالات متحده امریکا، کانادا، استرالیا، هندوستان، جمهوری فدرال آلمان، مالزی و میکرونزی.

مترادف ها

federation (اسم)
اتفاق، فدراسیون

فارسی به عربی

اتحاد ، اِتِّحادٌ ، اِتِّحادٌ استِقلالی ، اِتّحادٌ مَرکَزی ، الاتِّحادیةُ ، الإتحاد

پیشنهاد کاربران

آگِنینَگ
فدراسیون ( به انگلیسی: Federation ) ریشه از واژهٔ لاتین fœdus به معنای عهد یا میثاق دارد. در سیاست: حکومت فدرال؛ به اتحاد چند کشور یا چند ایالت، فدراسیون گفته می شود. همچنین در ورزش: به سازمانی گفته می شود که اداره کنندۀ یک رشتۀ ورزشی است. مانند: فدراسیون کشتی، فدراسیون فوتبال
...
[مشاهده متن کامل]

ملزومات و شروط یک حکومت فدرال به قرار زیر است:
۱. واحدهای کوچک تری که فدراسیون از آن ها به وجود می آید، در امور داخلی حق خودمختاری و خودگردانی دارند ولی امور خارجی زیر نظر فدراسیون است.
۲. قانون اساسی فدراسیون، حدود اختیارات داخلی واحدهای تشکیل دهنده فدراسیون را معین می کند و تغییر قانون اساسی با موافقت شمار معینی از ایالت ها صورت می گیرد، تفاوت فدراسیون و کنفدراسیون در همین مسئله است، در فدراسیون سازمان مرکزی بر تمامی واحدهای متشکلهٔ فدراسیون نظارت و حکمرانی می کند اما در کنفدراسیون دولت های عضو در سیاست داخلی و خارجی خود آزاد می باشند و جنگ میان خود را نیز ناروا می دانند.
۳. واحد سیاسی متشکل از چند واحد سیاسی کوچک تر، دارای حکومتی بنام حکومت فدرال است. در حکومت های فدرال هر یک از واحدهای کوچک که معمولاً ایالت نامیده می شوند، پاره ای از اختیارات خویش از قبیل: روابط خارجی، ضرب سکه، اعلان جنگ و صلح را به حکومت مرکزی واگذار می کنند.
• آرژانتین
• آمریکا
• بوسنی و هرزگووین
• برزیل
• کومورو
• اتیوپی
• آلمان
• هند
• عراق
• مکزیک
• میکرونزی
• نپال
• نیجریه
• روسیه
• پاکستان
• سومالی
• سوییس
• سودان جنوبی
• سودان
• ونزوئلا
• استرالیا
• بلژیک
• کانادا
• مالزی
• سنت کیتس و نویس
• امارات

فدراسیون
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/فدراسیون
1. اتحادیه ای از چند کشور یا ایالت.
2. اتحادیه ای از چند انجمن یا سازمان ورزشی .
Federation
ریشه این کلمه از سه حرف ر د ف تشکیل شده است که با کلمات دیگری مانند ردیف مترادف دفتر فرد افراد هم ریشه می باشد. از اونجایی که حروف در زنجیره ریشه کلمات برای ایجاد مفاهیم در ابعاد مختلف ولی در یک راستا
...
[مشاهده متن کامل]
در حال چرخش می باشد معنا و مفهوم این کلمه به روش تفسیری اتحادیه برداشت می شود و مفهوم ریشه ای و زنجیروار این کلمه به کلماتی مانند فرد ردیف مترادف دفتر برمی گردد یعنی افراد شهرها استان ها و یا رشته ها و گروه هایی که در یک راستا برای ایجاد امنیت، نظم و کسب منافع متحد می شوند. این کلمه ریشه ای یک کهن واژه می باشد که به زبان های امروزی جوامع بشری رسیده و در تلفظ لاتین به صورت های فدریشن فدراسیون فدرال نگارگری شده است. و صورت تکاملی تر این کلمه کنفدراسیون می باشد که در زبان لاتین کُن به مفهوم هم یا باهم خودش را به ما می رساند. و ترکیب هر دو باهم یعنی همان کنفدراسیون یعنی یک سازمان محوری و مرکزی تر نسبت به فدراسیون.

ریشه این کلمه سه حرف ر د ف می باشد که با کلمات دیگری مانند ردیف مترادف دفتر هم ریشه می باشد. از اونجایی که حروف در زنجیره ریشه کلمات برای ایجاد مفاهیم در ابعاد مختلف ولی در یک راستا در حال چرخش می باشد
...
[مشاهده متن کامل]
معنا و مفهوم این کلمه به روش تفسیری اتحادیه برداشت می شود و مفهوم ریشه ای و زنجیروار این کلمه به کلماتی مانند ردیف مترادف دفتر برمی گردد یعنی شهرها استان ها و یا رشته ها و گروه هایی که در یک راستا برای ایجاد امنیت نظم و کسب منافع متحد می شوند. این کلمه ریشه ای یک کهن واژه می باشد که به زبان های امروزی جوامع بشری رسیده و در تلفظ لاتین به صورت های فدریشن فدراسیون فدرال نگارگری شده است.

سازمان ، نهاد
همخواهی؛ نزدیک است به کنفدراسیون. با این تفاوت که کنفدراسیون همپذیری است.
انجمن

بپرس