فایده گرایی

دانشنامه عمومی

فایده گرایی، [ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴] سودگرایی، [ ۵] [ ۶] [ ۷] [ ۸] [ ۹] [ ۱۰] [ ۱۱] سودمندگرایی، [ ۱۲] فایده باوری، اصالت سود، اصالت نفع ( به انگلیسی: Utilitarianism ) که مطلوبیت گرایی و منفعت گرایی نیز ترجمه شده است، شاخه ای از نظریه های اخلاقی پیامدگرایانه و تلاشی برای پاسخ به این پرسش است که: «چه کار کنیم؟»
بنا به سودمندگرایی، اخلاقی ترین عمل، عملی است که «سودمندترین گزینه برای طرفین اثرپذیر» باشد، حتی اگر مضر ( ذاتاً شر ) باشد. [ ۱۳] گرچه در فایده گرایی فردیت و اختلافات فردی لحاظ می شود، ولی همه آنها در راستای به حداکثر رساندن مطلوبیت و مفاهیم مرتبط با آن لحاظ می گردد. مثلاً جرمی بنتام، بنیانگذار سودمندگرایی، سودمندی را چنین توصیف کرد: «آن ویژگی در هر چیزی که با آن ویژگی، آن چیز به ارائه سود، مزیت، لذت، خیر، یا خوشبختی… پیشگیری از رخ دادن ضرر، درد، شر، یا ناکامی متمایل شود، برای طرف هایی که سودشان در نظر گرفته می شود. » فایده گرایی نسخه ای از نتیجه گرایی است که بیان می کند پیامدهای هر عملی تنها معیار درست و نادرست است. فایده گرایی برخلاف دیگر انواع نتیجه گرایی، از قبیل خودپرستی و ایثارگرایی، منافع همه انسان ها را به طور یکسان در نظر می گیرد.
طرفداران فایده گرایی در چندین مورد با هم اختلاف نظر دارند، مانند اینکه آیا اقدامات باید براساس نتایج احتمالی آن ها ( فایده گرایی عمل ) انتخاب شوند یا اینکه آیا عاملان باید از قواعدی پیروی کنند که سودمندی را به حداکثر می رسانند ( سودمندگرایی قاعده ) . همچنین در مورد اینکه آیا کل ( سودمندی کل ) ، میانگین ( متوسط سودگرایی ) یا حداقل[ ۱۴] ابزار باید حداکثر باشد نیز اختلاف دیدگاه دارند.
گرچه بذرهای این نظریه را می توان در آرای آریستیپوس و اپیکور مشاهده کرد، که ملاک خوشبختی را تنها در خیر می دیدند، ولی سنت سودگرایی به طور امروزی آن با بنتام آغاز شد، و افرادی چون جان استوارت میل، [ ۱۵] هنری سیجویک، دیوید بریبروک، و پیتر سینگر از این تئوری در رفاه اقتصادی جامعه، بحران فقر جهانی، اخلاق پرورش حیوانات برای غذا و اهمیت جلوگیری از فجایع آخرالزمانی برای بشریت استفاده کردند.
سودمندگرایی نباید با عمل گرایی اشتباه گرفته شود.
جرمی بنتام در کتاب «مقدمه ای بر اصول اخلاق و قانون گذاری» از اصالت سودمندی دفاع می کند[ ۱۶] و می گوید: «هدف قانونگذار باید این باشد که حداکثر خوشی افراد را تأمین کند؛ و سپس اضافه می کند که چون مجازات، توأم با درد است، لذا ذاتاً شر محسوب می شود و باید فقط موقعی اجرا گردد که از بروز شر بزرگتری جلوگیری کند. »
عکس فایده گرایی

فایده گرایی (کتاب). فایده گرایی ( به انگلیسی: Utilitarianism ) کتابی از جان استوارت میل، بیان کلاسیک و دفاع از فایده گرایی در اخلاق است. این مقاله برای اولین بار در سال ۱۸۶۱، به صورت مجموعه ای از سه مقاله در مجله فریزر منتشر شد، و در سال 1863 به صورت یک کتاب جمع آوری و تجدید چاپ شد. [ ۱] هدف میل در این کتاب این است که توضیح دهد فایده گرایی چیست، و نشان دهد که چرا بهترین نظریه اخلاق است، که سبب شد از آن در برابر طیف گسترده ای از انتقادات و سوءتفاهم ها دفاع کند. اگرچه در زمان حیات میل و در سال های پس از آن به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، اما فایده گرایی کارهای زیادی برای رواج اخلاق فایده گرایانه انجام داد، [ ۲] و «تاثیرگذارترین بیان فلسفی اخلاق لیبرال انسان گرایانه که در قرن نوزدهم نوشته شد» در نظر گرفته شده است. [ ۳]
عکس فایده گرایی (کتاب)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

فایده گرایی (utilitarianism)
در اخلاق، این آموزه که آنچه سودمند باشد نیک است و، درنتیجه، ارزشِ اخلاقیِ هر عملی با سودمندی نتیجه اش تعیین می شود. اصطلاح «فایده گرایی» به نحو مشخص تر به این گزاره اطلاق می شود که هدفِ متعالیِ عملِ اخلاقی و شالوده ای که همۀ موازین اخلاقی باید بر آن استوار باشند، عبارت است از تأمین بیشترین خوشی یا رضایت برای بیشترین تعداد. این هدف را معیار نهایی ارزیابی همۀ نهادهای اجتماعی به عنوان خوب یا بد نیز به شمار آورده اند. فایده گرایی در شاخص ترین شکل آن از جانب ویلیام پِیلی، در کتاب اصول فلسفۀ اخلاقی و سیاسی (۱۷۸۵) و از جانب جرمی بنتام در کتاب مقدمه ای بر اصول اخلاق و قانون گذاری (۱۷۸۹) مطرح شد. سایر نمایندگان سرشناس فایده گرایی عبارت بودند از جان آستین، جیمز میل و پسرش جان استوارت میل. آستین در کتاب خود به نام حوزۀ تعیین شدۀ علم حقوق (۱۸۳۲)، دفاع نیرومندی از نظریۀ فایده گرایی کرده است. جیمز میل در مقاله های متعددی این نظریه را تفسیر و به زبانی عامه فهم بیان کرد. جان استوارت میل، که فایده گرایی را موضوع یکی از رساله های فلسفی خویش (فایده گرایی، ۱۸۶۳) قرار داده است، تواناترین پرچمدار این آموزه پس از بنتام به شمار می آید. هنری سیجویک از پیروان معاصر میل، بیان جامعی از فایده گرایی میل در کتاب خود به نام روش های علم اخلاق (۱۸۷۴) عرضه کرده است. اندکی بعد، هربرت اسپنسر و سِر لسلی استیوِن، اولی در کتاب داده های اخلاق (۱۸۷۹) و دومی در کتاب علم اخلاق (۱۸۸۲)، درصدد برآمدند که این نظریه را با اصول تکامل زیستی به نحوی که در آثار چارلز داروین شرح داده شده بود، درآمیزند. ویلیام جیمز و جان دیویی از فایده گرایی تأثیر پذیرفته اند. دیویی هوش را، هم به عنوان ارزش متعالی و هم به منزلۀ معتبرترین روش دست یافتن به سایر ارزش های مطلوب، جانشین لذت یا خوشی کرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس