فانید
فرهنگ اسم ها
معنی: پانید، شکر سرخ، نام نوعی حلوا، ( = پانید )
برچسب ها: اسم، اسم با ف، اسم دختر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
ز بنگاه حاتم یکی نیک مرد
طلب ده درم سنگ ، فانید کرد.
سعدی.
مؤلف برهان با ذال معجم ضبط کرده است. رجوع به فانیذ شود.- فانید سجزی ؛ نوعی فانید که به سیستان کردندی. ( یادداشت بخط مؤلف ، از ابن البیطار ). فانیده. رجوع به فانیده شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. شکر: ز بنگاه حاتم یکی پیر مرد / طلب ده درم سنگ فانید کرد (سعدی۱: ۹۲ ).
۳. شیرۀ نیشکر.
۴. شکر سرخ.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید