- ادغام بلاغنه و معالغنه ؛ هرگاه تنوین یا نون ساکن به یکی از حروف دوگانه «ل » و «ر» برسند ادغام بلاغنه است ، مانند: لم یکن له ، و هرگاه به یکی از حروف چهارگانه «یمون » برسند ادغام معالغنه است ، مانند: هذا کتاب ٌ مبین. رجوع به ادغام شود.
|| تحریری است از موسیقی که در هنگام غنا و سراییدن بخیشوم بینی و دماغ ادا کنند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
مجلس ز پری رویان چون بزم سلیمانی
با غنه داودی مرغان خوش الحانی.
خاقانی.
ای عندلیب جانها طاووس بسته زیوربگشای غنچه لب بسرای غنه تر.
خاقانی.
می چو عیسی و ز رومی ارغنون غنه انجیل خوان برخاسته.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 475 ).
- ارباب غنه ؛ آوازخوانان : گویند که ایشان را با مغنیان و ارباب غنه خوش بوده. ( مزارات کرمانی ص 90 ).