غفاری
/qaffAri/
لغت نامه دهخدا
چومن دیوانه ای هرگز قدم در دشت غم ننهاد
در آن وادی که من سرمینهم مجنون قدم ننهاد.
گویند وی مفتون جوانی به نام صادق بوده روزی آن جوان او را به حوض پرآبی پرت داد و دستش شکست و این قطعه را سرود:
به عشق صادق اگر دست من شکست چه باک
کسی که عاشق صادق بود چنین باشد
پی ثبوت مرا احتیاج بینه نیست
گواه عاشق صادق در آستین باشد.
او در سال 930 هَ. ق. درگذشت. و وجه تسمیه او به «غفاری » معلوم نیست ، چه میتوان آن را منسوب به قبیله بنی غفار و یا کوه غفاره در مصر یا ده غفاره در ناحیه شرقی مصر یا منسوب به غفاره به معنی عرقچین دانست و همه اینها با کسر و تخفیف اند ، و شاید منسوب به غَفّار باشد. ( از ریحانة الادب ج 3 ص 160 ).
غفاری. [ غ َف ْ فا ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش مشیز شهرستان سیرجان ، و در 8هزارگزی جنوب مشیز سر راه مالرو قلعه سنگ مشیز واقع است. و 6 تن سکنه دارد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
غفاری.[ غ ِ ری ی ] ( ص نسبی ) منسوب به قبیله غفار. ( از انساب سمعانی ورق 410 ب ). || منسوب به آنکه از نسل ابوذر جندب بن جنادة باشد. ( از ناظم الاطباء ).
غفاری. [ غ ِ ] ( اِخ ) جندب بن جنادة،مکنی و معروف به ابوذر غفاری. رجوع به ابوذر شود.
غفاری. [ غ ِ ] ( اِخ ) جهجاه بن سعید. از مهاجران است ، پیغمبر علیه السلام او را عزت داشتی تا به مرتبه ای که پیش از آن که مسلمان شود با او طعام خوردی. ( تاریخ گزیده چ لندن ص 221 ).
غفاری. [ غ ِ ] ( اِخ ) حکم بن عمروبن مجدع. او صحابی است. از طرف معاویه عامل خراسان شد و در مرو اقامت کرد. پس از مدتی درباره امری موردعتاب قرار گرفت. معاویه عامل دیگری به خراسان فرستاد و «حکم » را حبس و مقید کرد تا در زندان درگذشت. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 266 ). رجوع به انساب سمعانی شود.
غفاری. [ غ ِ ] ( اِخ ) خفاف بن اغاربن رحصة. صحابی است و از پدرش روایت کند، و خالدبن عبداﷲبن حرملة از او روایت دارد. ( از انساب سمعانی ورق 410ب ).
غفاری. [ غ ِ ] ( اِخ ) رافعبن عمرو. صحابی است. او به سال پنجم هجری قمری در مرو درگذشت. رجوع به انساب سمعانی ورق 410ب شود.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
( صفت ) کسی که از نسل ابوذر جندب بن جناده باشد .
قاضی محمد او از افاضل قرن دهم هجری بود در نثر و نظم و فنون شعری فرید عصر خود بوده است
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
غفاری نام خانوادگی ایرانی است که نسب آنها از ابوذر غفاری دانسته می شود. این اسم قبلاً غِفاری ( با کسرِ غین و بی تشدید ) به کار می رفت. «غِفار» اسم جد تبار ابوذر غفاری بود؛ اما با تغییرات تلفظ، امروز بیشتر غَفّاری به کار می رود. معروف ترین شاخهٔ این خاندان در کاشان اقامت داشت. اما شاخه های دیگری در ناحیه های متفاوت مانند سمنان و مازندران وجود دارند.
... [مشاهده متن کامل]
غفاریان از نخستین خاندان های کاشان بودند که به تشیع گرویدند. با آغاز عصر صفویه مسند قضاوت در امور شرعی شهر کاشان به عهدهٔ علمای این خاندان گذاشته شد و تا پایان دورهٔ زندیه افراد برجستهٔ خاندان، پیوسته به شغل قضاوت اشتغال داشتند. مانند قاضی ضیاءالدین، قاضی رفیع الدین، قاضی جلال الدین و غیره. در دورهٔ سلطنت شاه عباس، میرزا ضیاءالدین، فرزند قاضی رفیع الدین به هند رفت و از جملهٔ نزدیکان اکبر شاه درآمد و مدتی بعد به سمت ایلچی گری هندوستان به ایران فرستاده شد. در سال ۱۱۴۸ قاضی عبدالمطلب غفاری به نمایندگی کاشان به شورای دشت مغان رفت و سواد و بلاغت او در بیان، مورد پسند نادر شاه واقع شد. در دورهٔ افشاریه و زندیه اغلب حکومت کاشان به افراد این خاندان تفویض می شد. قاضی معزالدین غفاری نوادهٔ قاضی عبدالمطلب، تا اواسط دورهٔ زندیه حکومت کاشان را داشت ( و بعد از او داماد وی عبدالرزاق خان کاشی ) و با کفایت خود توانست مردم شهر را از هرج و مرج ها و اوضاع نابسامان آن دوره حفظ کند. سال ها پس از مرگ قاضی معزالدین، آذر بیگدلی صاحب تذکرهٔ آتشکده آذر، معزالدین را چنین مدح می کند:
در دورهٔ قاجار تعدادی از رجال این خاندان به دربار راه یافتند و داخل مشاغل مهم دولتی شدند، از جمله امین الدوله ابوطالب غفاری، اقبال الدوله، صاحب اختیار، اعتبارالممالک و غیره. در چند قرن اخیر، نقاشان معروفی نیز از میان غفاریان برخاسته اند. نخستین نقاش شناخته شدهٔ این خاندان ابوالحسن مستوفی غفاری ( ابوالحسن اول ) در دورهٔ زندیه می زیسته و در فن آبرنگ چیره دست بوده است. میرزا محمدحسن، برادرزادهٔ ابوالحسن اول، معاصر اوایل قاجار بوده و از شاگردان آقا صادق به شمار می رفته است. پسران او، میرزا بزرگ غفاری، میرزا علیرضا و ابوالحسن غفاری ( ابوالحسن ثانی ) نیز نقاش بوده اند. کمال الملک پسر میرزا بزرگ غفاری است.
... [مشاهده متن کامل]
غفاریان از نخستین خاندان های کاشان بودند که به تشیع گرویدند. با آغاز عصر صفویه مسند قضاوت در امور شرعی شهر کاشان به عهدهٔ علمای این خاندان گذاشته شد و تا پایان دورهٔ زندیه افراد برجستهٔ خاندان، پیوسته به شغل قضاوت اشتغال داشتند. مانند قاضی ضیاءالدین، قاضی رفیع الدین، قاضی جلال الدین و غیره. در دورهٔ سلطنت شاه عباس، میرزا ضیاءالدین، فرزند قاضی رفیع الدین به هند رفت و از جملهٔ نزدیکان اکبر شاه درآمد و مدتی بعد به سمت ایلچی گری هندوستان به ایران فرستاده شد. در سال ۱۱۴۸ قاضی عبدالمطلب غفاری به نمایندگی کاشان به شورای دشت مغان رفت و سواد و بلاغت او در بیان، مورد پسند نادر شاه واقع شد. در دورهٔ افشاریه و زندیه اغلب حکومت کاشان به افراد این خاندان تفویض می شد. قاضی معزالدین غفاری نوادهٔ قاضی عبدالمطلب، تا اواسط دورهٔ زندیه حکومت کاشان را داشت ( و بعد از او داماد وی عبدالرزاق خان کاشی ) و با کفایت خود توانست مردم شهر را از هرج و مرج ها و اوضاع نابسامان آن دوره حفظ کند. سال ها پس از مرگ قاضی معزالدین، آذر بیگدلی صاحب تذکرهٔ آتشکده آذر، معزالدین را چنین مدح می کند:
در دورهٔ قاجار تعدادی از رجال این خاندان به دربار راه یافتند و داخل مشاغل مهم دولتی شدند، از جمله امین الدوله ابوطالب غفاری، اقبال الدوله، صاحب اختیار، اعتبارالممالک و غیره. در چند قرن اخیر، نقاشان معروفی نیز از میان غفاریان برخاسته اند. نخستین نقاش شناخته شدهٔ این خاندان ابوالحسن مستوفی غفاری ( ابوالحسن اول ) در دورهٔ زندیه می زیسته و در فن آبرنگ چیره دست بوده است. میرزا محمدحسن، برادرزادهٔ ابوالحسن اول، معاصر اوایل قاجار بوده و از شاگردان آقا صادق به شمار می رفته است. پسران او، میرزا بزرگ غفاری، میرزا علیرضا و ابوالحسن غفاری ( ابوالحسن ثانی ) نیز نقاش بوده اند. کمال الملک پسر میرزا بزرگ غفاری است.
جذاب خواهد بود اگر با هم آشنا بشیم آیدی اینستای من
Ghafarimohamadddd
سلام به همه غفاری ها غفاری فامیلی انحصاری هست که در کل ایران پخش شدن ولی همه شون بصورت نسبی با هم فامیلن و همه یک داستان مشترک دارن که از یک شهر غربی کوچ داده شدن به اونجا و عمدتا خواجه میرزا یا خان بودن میتونید همدیگر رو پیدا کنید و با هم مطالب رو به اشتراک بزارین سند و مدارک زیادی من دارم از قدیمی های فامیل
... [مشاهده متن کامل]
ما شرق کشور بیرجند هستیم
... [مشاهده متن کامل]
ما شرق کشور بیرجند هستیم
من میلاد غفاری اهل کرمان هستم.
اهل فارسان
اهل کرمان
من امیر علی غفاری زرقری هستم ار خراسان رضوی : )
من آراد غفاری شیرازی هستم
سلام من آراد غفاری شیرازی هسمتم من در مسابقات رباتیک نفر سوم و در کشوری نفر اول ، ما یک خانواده خیلی قدیمی و خوبیم که پدر بزرگم مغازه عتاری دارن و مال یه قرن پیشه و من خیلی خوشحالم که غفاری شیرازی هستم
غفاری یک نام خانوادگی انحصاری است
غفور یکی از صفات باری تعالی است یعنی امرزنده و پوشیده از گناه. از نظر من معنی غفاری هم یعنی امرزنده و پوشیده از گناه
پاک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)