[ویکی شیعه] غاشیه، از نام های روز قیامت و به معنای حوادثی است که همه را در برمی گیرد.
غاشیه، از مصدر "غشاوة" به معنی پوشاندن (فراگیرنده) است.
غاشیه نام هشتاد و هشتمین
سوره قرآن نیز می باشد. این واژه در آیه نخست
سوره غاشیه آمده است:
هل أتیک حدیث الغاشیة﴿۱﴾ (ترجمه: آیا سخن غاشیه به تو رسیده است.) مفسران معتقدند سخن از قیامت در این سوره، سبب شده که یکی از نام های قیامت، غاشیه محسوب شود. علت انتخاب این نام برای قیامت نیز به دلیل حوادثی است که همه را در برمی گیرد. بعضی گفته اند: نامگذاری روز قیامت به غاشیه، به خاطر آتشی است که چهره های کفار و مجرمان را می پوشاند.
در برخی از روایات، درباره
تفسیر و
تأویل واژه «غاشیه» آمده است منظور از «هل أتیک حدیث الغاشیة» این است که (در
آخر الزمان و پس از قیام امام زمان)
قائم آنان (دشمنان) را با شمشیر فرا می گیرد. در روایتی دیگر از امام صادق(ع)، منظور از «هل أتیک حدیث الغاشیة» کسانی معرفی شده اند که دور امام (زمان) را می گیرند و نه همراهی شان به امام سودی می بخشد و نه آنان را بی نیاز می کند.
[ویکی الکتاب] معنی
غَاشِیَةِ: پوشاننده
معنی
غَوَاشٍ: پوشاننده ها (غاشیة و به معنای ساتر و هر چیز پوشاننده است ، روپوش زین را هم از این جهت غاشیة السرج گویند وعبارت "لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ "یعنی عذاب به اهل دوزخ از پایین و بالا احاطه دارد . )
معنی
وَاقِعَةُ: وقوع یافته - اتفاق افتاده - قرار گرفته - فرود آمده- پدید آمده (وقوع حادثه عبارت است از حدوث و پدید آمدن آن ، و کلمه واقعه صفتی است که هر حادثهای را با آن توصیف میکنند و میگویند : واقعهای رخ داده ، یعنی حادثهای پدید شده و مراد از واقعه در آیه "إِذَا ...
ریشه کلمه:
غشو (۲۹ بار)
غشی (۲۹ بار)
«غاشِیَه» از مادّه «غشاوة» به معنای پوشاندن است، انتخاب این نام برای قیامت، به خاطر آن است که حوادث وحشتناک آن ناگهان همه را زیر پوشش خود قرار می دهد.
بعضی، گفته اند: به خاطر آن است که خلق اولین و آخرین در آن روز برای حساب جمع می شوند. و نیز گفته اند: منظور آتشی است که چهره های کفار و مجرمان را می پوشاند. ولی، تفسیر اول از همه مناسب تر است.
«غاشِیَة» به معنای پوشنده و پوشش است و از جمله به پارچه بزرگ که روی زین اسب می اندازند و آن را می پوشاند «غاشِیَة» گفته می شود و منظور در سوره «یوسف» بلا و مجازاتی است که همه بدکاران را فرامی گیرد. مؤنث بودن «غاشِیَة» به خاطر آن است که صفت برای کلمه «عقوبة» است که در تقدیر می باشد.
پوشاندن و فراگرفتن. «غَشِیَهُ الْاَمْرُ: غَطَّاهُ» امر او را فراگرفت. . آتش رویشان را فراگیرد. . سوگند به شب آنگاه که فراگیرد. غشاوه: چیزی که با آن پوشانده شود (پرده) . بر گوش و قلب او مهر زد و بر چشمش پردهای قرار داد. رجوع شود به «ختم». غاشِیة: فراگیرنده و پوشاننده. . مراد از غاشیه نقمت و عذاب فراگیرنده است. قیامت در . از آن غاشیه خوانده شده که عموم را فراگیرد و احدی از آن مستثنی نیست مثل . این بهتر از آن است که گوئیم اهوال قیامت همه را فراگیرد زیرا درباره اهل رحمت آمده: . غَواش: جمع غاشیه است (فراگیرندهها). . برای آنها از
جهنم بستر و از بالایشان فراگیرندهها است یعنی آتش از بالا و پائین آنها را احاطه کرده نظیر . غواش در اصلی غواشی است مثل ضوارب. تغشیه: پوشاندن و نیز پوشانیدن چیزی بر چیزی مثل . آنگاه که خواب مختصر را بر شما میپوشاند یعنی شما را به خواب میبرد تا آرامشی از ناحیه خدا باشد و مثل . که یک مفعول دارد یعنی آن را فراگرفت آنچه فراگرفت. اغشاء: مثل تغشیه است نحو . که دو مفعول دارد یعنی خدا شب را بر روز میپوشاند و مثل . که دارای یک مفعول است یعنی: آنها را پوشاندیم پس نمیبینند. استغشاء: پوشاندن «اِسْتَغْشی ثَوْبَهُ وَ بِثَوْبِهِ:تَغَّطی بِهِ» یعنی خود را با لباسش پوشاند و به قول راغب لباس را برای خود غاشیه وپرده قرار داد . انگشتان رابه گوشها نهادند تا کلام حق را نشنوند و لباسشان را به سر کشیدند تا گویند حق را نبینند. گوئی آن کنایه از اعراض است مثل:. بدان آنها سینه خود را منحرف میکنند از اینکه کلام حق در آن جای گیرد و آنگاه که لباسشان را به سر میکشند. تغّشی: فراگرفتن. گاهی آن کنایه از مجامعت است مثل . چون با او مقاربت کرد حملی خفیف برداشت، غشیان المرئة نیز بدان معنی است. . مغشی علیه کسی است که بی حس شده و عارضه فکر و شعورش را پوشانده است. یعنی مثل کسی که از مرگ بیهوش شده به تو مینگرند آیه . نیز مثل آن است یعنی چشمشان در کاسه سر میگردد مثل شخص بیهوش شده از مرگ.