غاذیه

لغت نامه دهخدا

( غاذیة ) غاذیة. [ ی َ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از غذو. ( منتهی الارب ).
- قوه غاذیة ؛ یکی از سه قوه نباتیه و آن دودیگر نامیه و مولده است. قوه ای که غذا را تغییر دهدو مشابه غذاخوار کند تا جای آنچه را که بتحلیل رفته است پرسازد. قوتی که غذا را تحلیل کند و جزو بدن سازد. ( منتهی الارب ). نام قوتی است که در غذا تصرف کند و آن را مشابه جوهر بدن گرداند و متصل و ملصق به اعضا نماید. ( غیاث ). یکی از چهار قوه طبیعیه مخدومه است. و هی قوة تتسلم الغذا من الخادمة فتفعل فیه التشبیه و الالصاق. ( تذکره انطاکی ج 1 ص 13 ).
|| ( اِ ) دایه. ج ، غواذی. ( مهذب الاسماء ). غواذ. ( اقرب الموارد ). || رگی است. ( منتهی الارب ). عرق سمیت به لانها تغذو دماً. ( تاج العروس ). || جای از سر کودک که می جنبد مانند غاذة. ( از منتهی الارب ). من الصبی الرماعة مادامت رطبة فاذا صلبت و صارت عظماً فهی یافوخ. ج ، غواذی. ( تاج العروس ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث غاذی . یا قوه غاذیه . قوه ای که غذا را تحلیل برد و جزو بدن کند .

فرهنگ عمید

غذادهنده.

پیشنهاد کاربران

بپرس