[ویکی اهل البیت] «ابونیزر» پسر «نجاشی» پادشاه حبشه بود. وی در خردسالی به اسلام گرایش پیدا کرد و حضور پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسید و تا هنگام رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه آن حضرت بود و سپس به خانه حضرت فاطمه علیهاالسلام آمد و با فرزندان آن بزرگوار بسر برد.
ابونیزر گوید: روزی من در «عین ابی نیزر» و «بغیبغه» مشغول حفاری بودم، علی بن ابی طالب علیه السلام آمد و از من پرسید: غذایی داری؟ عرض کردم: غذایی است که آن را شایسته امیرمؤمنان علیه السلام نمی دانم.
حضرت فرمود: بیاور. آن را خدمت ایشان بردم، آن حضرت پس از صرف غذا، بیل را بدست گرفت و داخل چاه رفت و بیل می زد ولی به آب نمی رسید، از آنجا خارج شد. عرق های پیشانی را پاک کرد.
دوباره به آنجا بازگشت و مشغول به بیل زدن و حفاری شد. یکباره آب به حجم گردن شتری از چشمه جوشید. علی علیه السلام به سرعت بیرون آمد و فرمود: خدا را گواه می گیرم که این چشمه صدقه است.
سپس درخواست قلم و کاغذ کرد، من به سرعت آن را حاضر کردم و حضرت نوشت: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، هذا ما تصدّق به عبداللّه علیّ أمیرالمؤمنین، تصدّق بالضّیعتین المعروفتین، بعین أبی نیزر و البغیبغة علی فقراء أهل المدینة و ابن السّبیل لیقی اللّه بهما وجهه حرّ النّار یوم القیامة لاتباعا و لاتوهبا حتّی یرثهما اللّه و هو خیر الوارثین...»
«به نام خدای رحمان و رحیم، این وقفنامه بنده خدا، امیرمؤمنان علی، در مورد دو چشمه ابی نیزر و بغیبغه است برای مستمندان مدینه و مسافران درمانده تا بدین وسیله خود را از حرارت آتش جهنم در روز رستاخیز مصون دارد. این دو چشمه را نه کسی می تواند بفروشد و نه هبه کند تا این که خداوند آن را به ارث برد و خدا بهترین وارثان است».
شاید دلیل نامگذاری این چشمه به «ابی نیزر» به خاطر قدردانی از تلاش مقدماتی او در حفر این چاه بوده است.
محمد محمدحسن شرّاب ، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ فرهنگ اعلام جغرافیایی، تاریخی در حدیث و سیره نبوی.(مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتی بر این کتاب است)
ابونیزر گوید: روزی من در «عین ابی نیزر» و «بغیبغه» مشغول حفاری بودم، علی بن ابی طالب علیه السلام آمد و از من پرسید: غذایی داری؟ عرض کردم: غذایی است که آن را شایسته امیرمؤمنان علیه السلام نمی دانم.
حضرت فرمود: بیاور. آن را خدمت ایشان بردم، آن حضرت پس از صرف غذا، بیل را بدست گرفت و داخل چاه رفت و بیل می زد ولی به آب نمی رسید، از آنجا خارج شد. عرق های پیشانی را پاک کرد.
دوباره به آنجا بازگشت و مشغول به بیل زدن و حفاری شد. یکباره آب به حجم گردن شتری از چشمه جوشید. علی علیه السلام به سرعت بیرون آمد و فرمود: خدا را گواه می گیرم که این چشمه صدقه است.
سپس درخواست قلم و کاغذ کرد، من به سرعت آن را حاضر کردم و حضرت نوشت: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، هذا ما تصدّق به عبداللّه علیّ أمیرالمؤمنین، تصدّق بالضّیعتین المعروفتین، بعین أبی نیزر و البغیبغة علی فقراء أهل المدینة و ابن السّبیل لیقی اللّه بهما وجهه حرّ النّار یوم القیامة لاتباعا و لاتوهبا حتّی یرثهما اللّه و هو خیر الوارثین...»
«به نام خدای رحمان و رحیم، این وقفنامه بنده خدا، امیرمؤمنان علی، در مورد دو چشمه ابی نیزر و بغیبغه است برای مستمندان مدینه و مسافران درمانده تا بدین وسیله خود را از حرارت آتش جهنم در روز رستاخیز مصون دارد. این دو چشمه را نه کسی می تواند بفروشد و نه هبه کند تا این که خداوند آن را به ارث برد و خدا بهترین وارثان است».
شاید دلیل نامگذاری این چشمه به «ابی نیزر» به خاطر قدردانی از تلاش مقدماتی او در حفر این چاه بوده است.
محمد محمدحسن شرّاب ، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ فرهنگ اعلام جغرافیایی، تاریخی در حدیث و سیره نبوی.(مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتی بر این کتاب است)
wikiahlb: عین_ابى_نیزر