عکس موجهات سالبه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عکس موجهات سالبه، به معنای جابه جایی طرفین قضایای موجهه سالبه با تحفّظ بر کیف و صدق قضیه است.
قضایای موجهه به لحاظ کمّ و کیف بر چهار قسم اند:۱. موجهه موجبه کلیه؛۲. موجهه موجبه جزئیه؛۳. موجهه سالبه کلیه؛۴. موجهه سالبه جزئیه.
اقسام عکس قضایا
عکس قضایا نیز بر دو قسم است: عکس مستوی و عکس نقیض.از تداخل این دو تقسیم، هشت قسم پدید می آید:۱. عکس مستوی موجبه کلیه؛۲. عکس مستوی موجبه جزئیه؛۳. عکس نقیض موجبه کلیه؛۴. عکس نقیض موجبه جزئیه؛۵. عکس مستوی سالبه کلیه؛۶. عکس مستوی سالبه جزئیه؛۷. عکس نقیض سالبه کلیه؛۸. عکس نقیض سالبه جزئیه.در اینجا توضیحاتی درباره چهار قسم اول، یعنی عکس مستوی و نقیض در قضایای حملیه سالبه کلیه و جزئیه ارائه می کنیم:حکم عکس نقیض در قضایای موجبه و سالبه به لحاظ کمّ و کیف، بر عکس احکام عکس مستوی است؛ یعنی اگر در عکس مستوی، در قضایای سالبه، سالبه جزئیه اصلاً منعکس نمی شد (مگر در دو یا سه مورد از قضایای موجهه) و سالبه کلیه به همان سالبه کلیه منعکس می شد، در عکس نقیض، در قضایای موجبه، قضیه موجبه جزئیه اصلاً منعکس نمی شود (مگر در همان دو یا سه مورد از قضایای موجهه) و موجبه کلیه به همان صورت کلیه منعکس می شود و اگر در عکس مستوی، قضیه موجبه (اعم از کلیه و جزئیه) به قضیه جزئیه منعکس می شد، در عکس نقیض، قضیه سالبه (اعم از کلیه و جزئیه) به قضیه جزئیه منعکس می شود.
عکس مستوی قضایای سالبه جزئیه
قضایای حملیه سالبه جزئیه عکس مستویِ لازم الصدق ندارند، زیرا سالبه جزئیه همین قدر دلالت دارد که بخشی از افراد موضوع با محمول متحد نیست و با آن مباینت دارد و لازمه این مباینت جزئی، این نیست که بعضی افراد محمول نیز با موضوع مباینت داشته باشند تا عکس آن نیز صادق باشد، بلکه اگر موضوع قضیه اصل، اعم از محمول خود باشد، قضیه اصل صادق است و قضیه عکس، کاذب؛ مثلاً قضیه «بعضی حیوان ها انسان نیستند» صادق است، ولی عکس آن یعنی «بعضی انسان ها حیوان نیستند» کاذب است.سالبه جزئیه شرطیه متصله نیز قابل انعکاس نیست، زیرا ممکن است در قضیه اصل، مقدم از تالی اعم باشد و در این صورت عکس چنین قضیه ای صادق نخواهد بود؛ مثلاً اگر بگوییم: «گاهی اگر خانه گرم باشد، آتش در آنجا وجود ندارد»، این قضیه صادق است، زیرا ممکن است گرمی خانه از غیر آتش حاصل شده باشد، ولی عکس این قضیه یعنی «گاهی اگر آتش در خانه موجود باشد گرما در آنجا نیست» کاذب است، زیرا وجود آتش بدون گرما ممکن نیست.در توجیه عدم عکس برای قضایای سالبه در موجهات چنین گفته اند: از میان چهار قضیه ضروریه مطلقه، دائمه مطلقه، مشروطه عامه و عرفیه عامه، اخص آنها ضروریه مطلقه است، و از میان هفت قضیه وقتیه، منتشره، وجودیه لاضروریه، وجودیه لادائمه، ممکنه عامه، ممکنه خاصه و مطلقه عامه، اخص آنها قضیه وقتیه است.سالبه جزئیه این دو قضیه اخص (ضروریه و وقتیه) منعکس نمی شوند و هرگاه اخص منعکس نشد اعم نیز منعکس نخواهد شد، زیرا انعکاس اعم مستلزم انعکاس اخص است و اما نشانه عدم انعکاس این دو قضیه، وجود موارد نقض است؛ مثلاً قضیه ضروریه «بعض الحیوان لیس بانسانٍ بالضرورة» صادق است، اما عکس آن یعنی «بعض الانسان لیس بحیوانٍ بالامکان العام» کاذب است، زیرا هر انسانی بالضروره حیوان است و قضیه وقتیه «بعض القمر لیس بمنخسفٍ وقت التربیع لادائما، ای: بعض القمر منخسفٌ بالفعل» صادق است، اما عکس آن یعنی «بعض المنخسف لیس بقمرٍ بالامکان العام» کاذب است، زیرا هر منخسفی بالضروره قمر است.درباره سالبه جزئیه وقتیه مطلقه و منتشره مطلقه باید گفت که چون سالبه کلیه آن دو منعکس نمی شود سالبه جزئیه آن دو نیز منعکس نمی شود، زیرا جزء تابع کل است. کلیت این مسئله (عدم عکس مستوی لازم الصدق برای سالبه جزئیه) در مشروطه خاصه و عرفیه خاصه و (بنا به قولی) عرفیه وجودیه استثنا خورده است و این سه قضیه، عکس مستوی دارند. عکس مستوی سالبه جزئیه مشروطه خاصه و عرفیه خاصه عبارت است از: سالبه جزئیه عرفیه خاصه، و عکس مستوی سالبه جزئیه عرفیه وجودیه عبارت است از: سالبه جزئیه عرفیه وجودیه. توضیحات مربوط به این سه قضیه در جای خود به تفصیل آمده است.
عکس مستوی قضایای سالبه کلیه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس