[ویکی فقه] عوامل بغض (قرآن). صفات و دلایلی موجب می شود که بغض و کینه به وجود آید و خداوند به این عوامل در آیات قرآن اشاره فرموده است.
بیماردلی، زمینه ساز بغض با دین و دینداران:«ام حسب الذین فی قلوبهم مرض ان لن یخرج الله اضغـنهم.» «آیا کسانی که در دلهایشان مرضی هست پنداشتند که خدا هرگز کینه آنان را آشکار نخواهد کرد.» در این آیات باز هم به بحثی دیگر از صفات و نشانه های منافقین اشاره می کند و مخصوصا بر این معنی تاکید دارد که اینها تصور نکنند برای همیشه می توانند چهره درونی خود را از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و مؤمنان مکتوم دارند، و خود را از رسوایی بزرگ برهانند.نخست می گوید: " آیا کسانی که در دلهایشان بیماری است گمان کردند خدا کینه های شدیدشان را ظاهر نمی سازد"؟! آری آنها در درون دل کینه شدیدی نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و مؤمنان داشته و همیشه منتظر فرصتی بودند که ضربه ای بر آنها وارد کنند،قرآن به آنان هشدار می دهد، تصور نکنند همیشه می توانند چهره واقعی خود را مکتوم دارند.
جلوگیری از ورود به مسجدالحرام
جلوگیری مشرکان از ورود مسلمانان به مسجدالحرام، مایه بغض و کینه مؤمنان نسبت به آنان:«یـایها الذین ءامنوا... ولایجرمنکم شنـان قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا...» «ای کسانی که ایمان آورده اید... و البته نباید کینه توزی گروهی که شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدی وادارد...». این حکم گرچه در مورد زیارت خانه خدا نازل شده است، ولی در حقیقت یک قانون کلی از آن استفاده می شود که مسلمان نباید" کینه توز" باشد و حوادثی را که در زمان های گذشته واقع شده بار دیگر در فکر خود زنده کند و در صدد انتقام بر آید، و با توجه به اینکه یکی از علل نفاق و تفرقه در هر اجتماعی همین مساله است، اهمیت این دستور اسلامی برای جلوگیری از شعله ور شدن آتش نفاق در میان مسلمانان آن هم در آستانه غروب آفتاب عمر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم آشکارتر می شود. (و لا یجرمنکم شنآن قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا) حاصل معنای آیه این است که: (این کینه و دشمنی که آنها نگذاشتند شما داخل مسجد الحرام بشوید، شما را وادار نکند بر اینکه بر آنان تعدی کنید و حال آنکه خدا شما را بر آنان مسلط کرده، وبال این جرم بر شما تحمیل نشود).
شرک
شرک مشرکان، عامل بغض ابراهیم علیه السّلام نسبت به آنان:«قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابرهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منکم ومما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العدوة والبغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده...» «قطعا برای شما در (پیروی از) ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جای خدا می پرستید بیزاریم به شما کفر می ورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به خدا ایمان آورید...». "در میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است" (و بدا بیننا و بینکم العداوة و البغضاء ابدا). و این وضع هم چنان ادامه دارد تا به خدای یگانه ایمان بیاورید (حتی تؤمنوا بالله وحده). به این ترتیب با نهایت قاطعیت و بدون هیچگونه پرده پوشی اعلام جدایی و بیزاری از دشمنان خدا کردند، و تصریح نمودند که این جدایی به هیچ قیمت قابل برگشت و تجدید نظر نیست، و تا ابد ادامه دارد، مگر این که آنها مسیر خود را تغییر دهند و از خط کفر به خط ایمان روی آورند.
← عامل بغض ابراهیم به قومش
...
بیماردلی، زمینه ساز بغض با دین و دینداران:«ام حسب الذین فی قلوبهم مرض ان لن یخرج الله اضغـنهم.» «آیا کسانی که در دلهایشان مرضی هست پنداشتند که خدا هرگز کینه آنان را آشکار نخواهد کرد.» در این آیات باز هم به بحثی دیگر از صفات و نشانه های منافقین اشاره می کند و مخصوصا بر این معنی تاکید دارد که اینها تصور نکنند برای همیشه می توانند چهره درونی خود را از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و مؤمنان مکتوم دارند، و خود را از رسوایی بزرگ برهانند.نخست می گوید: " آیا کسانی که در دلهایشان بیماری است گمان کردند خدا کینه های شدیدشان را ظاهر نمی سازد"؟! آری آنها در درون دل کینه شدیدی نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و مؤمنان داشته و همیشه منتظر فرصتی بودند که ضربه ای بر آنها وارد کنند،قرآن به آنان هشدار می دهد، تصور نکنند همیشه می توانند چهره واقعی خود را مکتوم دارند.
جلوگیری از ورود به مسجدالحرام
جلوگیری مشرکان از ورود مسلمانان به مسجدالحرام، مایه بغض و کینه مؤمنان نسبت به آنان:«یـایها الذین ءامنوا... ولایجرمنکم شنـان قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا...» «ای کسانی که ایمان آورده اید... و البته نباید کینه توزی گروهی که شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدی وادارد...». این حکم گرچه در مورد زیارت خانه خدا نازل شده است، ولی در حقیقت یک قانون کلی از آن استفاده می شود که مسلمان نباید" کینه توز" باشد و حوادثی را که در زمان های گذشته واقع شده بار دیگر در فکر خود زنده کند و در صدد انتقام بر آید، و با توجه به اینکه یکی از علل نفاق و تفرقه در هر اجتماعی همین مساله است، اهمیت این دستور اسلامی برای جلوگیری از شعله ور شدن آتش نفاق در میان مسلمانان آن هم در آستانه غروب آفتاب عمر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم آشکارتر می شود. (و لا یجرمنکم شنآن قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا) حاصل معنای آیه این است که: (این کینه و دشمنی که آنها نگذاشتند شما داخل مسجد الحرام بشوید، شما را وادار نکند بر اینکه بر آنان تعدی کنید و حال آنکه خدا شما را بر آنان مسلط کرده، وبال این جرم بر شما تحمیل نشود).
شرک
شرک مشرکان، عامل بغض ابراهیم علیه السّلام نسبت به آنان:«قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابرهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منکم ومما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العدوة والبغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده...» «قطعا برای شما در (پیروی از) ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جای خدا می پرستید بیزاریم به شما کفر می ورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به خدا ایمان آورید...». "در میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است" (و بدا بیننا و بینکم العداوة و البغضاء ابدا). و این وضع هم چنان ادامه دارد تا به خدای یگانه ایمان بیاورید (حتی تؤمنوا بالله وحده). به این ترتیب با نهایت قاطعیت و بدون هیچگونه پرده پوشی اعلام جدایی و بیزاری از دشمنان خدا کردند، و تصریح نمودند که این جدایی به هیچ قیمت قابل برگشت و تجدید نظر نیست، و تا ابد ادامه دارد، مگر این که آنها مسیر خود را تغییر دهند و از خط کفر به خط ایمان روی آورند.
← عامل بغض ابراهیم به قومش
...
wikifeqh: عوامل_بغض_(قرآن)