عنکبوت

/~ankabut/

مترادف عنکبوت: تارتن، تارتنک، تارتنه، کارتنک، کارتنه، کراتین

برابر پارسی: کارتنک، تارتنک، تَنَک

معنی انگلیسی:
spider, arachnid

لغت نامه دهخدا

عنکبوت. [ ع َ ک َ ] ( ع اِ ) تننده. ( منتهی الارب ). کرتینه. ( ناظم الاطباء ). کرم معروف که بفارسی آن را تننده گویند. ( آنندراج ). جانوری است کوچک ، که از لعاب خود نخهایی در هوا و بر سر چاهها می تند و بوسیله آن طعام خود را شکار میکند، و برای خود خانه ای محکم در زمین میسازد. مذکر و مؤنث در آن یکسان است ولی تأنیث آن بیشتر بکار رود. ( از اقرب الموارد ). و نوعی از آن رتیلاء خوانده میشود. ( از اقرب الموارد ). ج ، عَناکِب ، عَنکبوتات. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). عِکاب و عُکُب و أعکُب اسم جمع آن است . ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). بفارسی آن را کارتنه و به ترکی ارومحک نامند، و اقسام میباشد و مراد از مطلق او عنکبوتی است که در خانه ها میباشد. و سایر اقسام را نامهایی مخصوص است مثل شبت و رتیلا و غیر آن. و مزاج همه سرد، وضماد مسحوق عنکبوت مانع ورم جراحات ، و مطبوخ او در روغن زیتون محلل اورام و با روغن گل رافع درد گوش حاد، و تعلیق یک عدد او بر بازو و بخور آن رافع تب ربع، و دام عنکبوت قاطع نزف الدم جراحات و رعاف و مانع ورم جراحات غیرعمیق است. و چون به سرکه تر کرده در ابتدای دمل ضماد کنند رفع آن کند و مجرب است. و سوخته ٔاو جهت جلای باصره و تقویت چشم و منع قبول مواد، و حمول آن با نوشادر جهت بواسیر مفید است. ( از تحفه حکیم مؤمن ). جانوری است از شاخه بندپاییان و از دسته کلیفر و از رده عنکبوتیان و جزو راسته تنندویان ،که در خانه ها زیاد است و بیشتر در زیرزمینها و اماکن متروک در زوایای دیوارها و سقف بنا تار می تند و خود در گوشه ای از محل تارها به انتظار شکارش که حشرات مختلف باشند میماند. این جانور تخمهایش را در گوشه ای از تارهای خود که بشکل قیف درست کرده محفوظ نگاه میدارد تا نوزادها از تخم خارج شوند. بدن عنکبوت از دوقسمت سرسینه و شکم ساخته شده و دارای چهار زوج پاهای بندبند در قسمت سرسینه میباشد. بعلاوه در جلو سر دارای یک زوج زایده حسی نیز هست. در جلو دهان عنکبوت یک جفت قلاب زهرآلود قرار دارد که حیوان بوسیله آن شکارش را میکشد و میخورد. در طرفین سر عنکبوت چهار زوج چشم ساده قرار دارد. ناحیه شکم عنکبوت یک پارچه است و در قسمت ابتدای شکم دارای سه سوراخ میباشد که سوراخ وسطی سوراخ تخم ریزی حیوان است و دو سوراخ طرفین به شش های او مربوطند و بنابراین سوراخهای تنفسی میباشند. در انتهای شکم هفت سوراخ موجود است که به شکل دایره قرار گرفته اند. شش عدد از سوراخها، سوراخهای تولید تار هستند که حیوان بوسیله پاهای عقبی ماده لزجی را که از آنها ترشح میشود میگیرد و چون این ماده در برابر هوا منعقد میشود و بصورت تار درمی آید، حیوان از آنها برای خود تار می تند و لانه درست میکند. و سوراخ هفتمی مخرج حیوان است. ( فرهنگ فارسی معین ). کارتن. کارتنه. کارتنک. جولا. جولاه. جولاهک. جولهه. جوله.شیرمگس. کلاش. کلاش خانه. تارتنک. کره تن. دیوپای. مگس گیر. زجال. تندو. تنندو. تنند. کروتنه. خدرنق. غنده. تبینه. کرتینه. تفین. تفینه. چاغ. ورند : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱ - جانوری است از شاخه بند پایان و از دسته کلیفر و از رده عنکبوتیان و جزو راسته تنندویان که درخانه ها زیاد است و بیشتر در زیر زمین ها و اماکن متروک و در زوایای دیوارها و سقف بنا تار می تنند و خود در گوشه ای از محل تارها بانتظار شکارش که حشرات مختلف باشند می ماند . این جانور تخمهایش را در گوشه ای از تارهای خود که به شکل قیف درست کرده محفوظ نگاه می دارد تا نوزادها از تخم خارج شوند . بدن عنکبوت از دو قسمت سرسینه و شکم ساخته شده و دارای ۴ زوج پاهای بندبند در قسمت سر سینه می باشند . به علاوه در جلو سر دارای یک زوج زایده حسی نیز هست . در جلو دهان عنکبوت دارای یک جفت غلاب زهر آلود قرار دارد که حیوان به وسیله آن شکارش را می کشد و می خورد . در طرفین سر عنکبوت ۴ زوج چشم ساده قرار دارند . ناحیه شکم عنکبوت یک پارچه است و در قسمت ابتدای شکم دارای سه سوراخ می باشد که سوراخ وسطی سوراخ تخم ریزی حیوان است و دو سوراخ طرفین به شش های او مربوطند و بنابراین سوراخهای تنفسی می باشند . در انتهای شکم هفت سوراخ موجود است که به شکل دایره قرارگرفته اند . شش عدد از سوراخ ها سوراخهای تولید تار هستند که حیوان به وسیله پاهای عقبی ماده لزجی را که از آنها ترشح می شود می گیرد و چون این ماده در برابر هوا منعقد می شود و به صورت تار در می آید حیوان از آنها برای خود تار می تند و لانه درست می کند و سوراخ هفتمی مخرج حیوان است جولاهک جولاهه ارومچک تارتنک تارتن تننده تنندو کارتنک جولاهه . جمع : عناکب . ۲ - طبقه ای از طبقات اسطرلاب که مشبک است .

فرهنگ معین

(عَ کَ ) [ ع . ] (اِ. ) حشرة کوچکی دارای چهار جفت پای دراز، در زیر شکمش غده هایی است که از آن ها لعابی ترشح می کند و تارهایی در کمال نظم می ت ند و به وسیله آن تارها شکار خود رابه دام می اندازد. ج . عناکب و عنکبوتان .

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) جانوری بندپا با غده هایی در شکم که ماده ای از آن ترشح می شود که از آن تار می تند و در آن زندگی و به وسیلۀ آن شکار می کند.
۲. بیست ونهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶۹ آیه.

واژه نامه بختیاریکا

شِیطُو

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَنکَبُوتِ: عنکبوت
تکرار در قرآن: ۲(بار)
حشره معروفی است که از لعاب خود تار می‏تند. دوبار در قرآن مجید ذکرشده . در این آیه ظاهراًتشبیه به صفت عنکبوت است و آن اینکه عنکبوت خانه‏ای می‏سازد که فقط نام آن خانه است والانه از سردی مانع است و نه از گرمی و غیره لذا پس از «کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ» فرموده «اتَّخَذَتْ بَیْتاً» یعنی منظور از تشبیه خود عنکبوت نیست بلکه کار سست و بی دوام آن است. و جمله «وَ اِنَّ اَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبوُتِ» توضیح مثل است. یعنی حکایت آنانکه جز خدابه معبودهای باطل گرویده‏اند مانند عنکبوت است که خانه‏ای ساخته لایضّر و لاینفع و فقط نام خانه دارد نه اثر و فایده آن را. معبودهای اینان نیز نظیر همان تار عنکبوت است که بهره و فایده ندارندو .

[ویکی فقه] عنکبوت (ابهام زدایی).
...

[ویکی فقه] عنکبوت (حشره). عنکبوت از حشرات است.
از آن به مناسبت در بابهای طهارت ، صلات و اطعمه و اشربه نام برده اند. زدودن تار عنکبوت از خانه مستحب و باقی گذاشتن آن مکروه است. در حدیثی از امیر مؤمنان علیه السّلام آمده است:«باقی گذاشتن تار عنکبوت در خانه فقر و تنگدستی را در پی دارد». عنکبوت از حشرات است که خوردن آنها حرام می باشد. این حشره از جانورانی است که خداوند برخی خلافکاران را به صورت آن مسخ کرده است . در روایتی آمده است:«خداوند زنی را که همسر خود را سحر کرد، به صورت عنکبوت مسخ نمود».

دانشنامه عمومی

عنکبوت ( از عربی ) یا تارتَنَک یا تارباف یا تَنندو یا کـَلاش ( یا در فارسی افغانستان: جولا[ ۲] ) جانوری بی مهره از بندپایان با بدنی دوبخشی و هشت پا است. عنکبوت ها بخش های جوندهٔ دهان و بال ندارند. آن ها در راستهٔ عنکبوت ها یا تارتنان رده بندی می شوند که خود یکی از چند راستهٔ ردهٔ بزرگ تر، عنکبوتیان ( تاربافان ) است. عنکبوت ها، کلیسر یا دندان های نیشِ عموماً قادر به تزریق زهر دارند. [ ۳] آن ها همچنین تولید ابریشم عنکبوت می کنند[ ۴] و بزرگ ترین راستهٔ عنکبوتیان هستند و از نظر تنوع گونه ای در میان همهٔ راسته های زیستی در رتبهٔ هفتم قرار دارند. [ ۵] [ ۶] عنکبوت ها در سرتاسر جهان در همهٔ قاره ها به جز جنوبگان یافت می شوند و تقریباً در هر زیستگاه خشکی مستقر شده اند. تا اوت ۲۰۲۱، تعداد ۵۰۲۶۶ گونه عنکبوت در ۱۳۲ خانواده توسط تاکسونومیست ها ثبت شده است. با این حال، در جامعه علمی در مورد نحوهٔ طبقه بندی همهٔ این خانواده ها اختلاف نظر وجود دارد و ارائهٔ بیش از ۲۰ طبقه بندی مختلف از سال ۱۹۰۰، بیانگر همین اختلاف نظرهاست. [ ۷]
شکم عنکبوت ها دارای زائده هایی است که به اندام هایی ریسنده تغییر یافته و ابریشم عنکبوت را از شش نوع غده خارج می کند. [ ۸] تار عنکبوت از نظر اندازه، شکل و مقدار نخ چسبناک استفاده شده بسیار متفاوت است. اکنون به نظر می رسد که تار به صورت گوی مارپیچی ممکن است یکی از اشکال اولیهٔ تار عنکبوت باشد و عنکبوت هایی که تارهای درهم را تولید می کنند، فراوان تر و متنوع تر از عنکبوت های گردباف هستند. گروه های اصلی عنکبوت های کنونی، رتیل ریختان و تارتنک ریختان، نخستین بار در دورهٔ تریاس و بیش از ۲۰۰ میلیون سال پیش، پدید آمده اند. [ ۹]
گونهٔ عنبرگ در سال ۲۰۰۸ به عنوان گیاهخوار توصیف شد، [ ۱۰] اما همهٔ گونه های شناخته شدهٔ دیگر، شکارگر هستند که بیشتر، حشرات و عنکبوت های دیگر را شکار می کنند اما تعداد کمی از گونه های بزرگ نیز پرندگان و مارمولک ها را می گیرند. برآورد می شود که ۲۵ میلیون تُن عنکبوت در جهان سالانه ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلیون تُن طعمه را می کشند. [ ۱۱] عنکبوت ها از طیف گسترده ای از استراتژی ها برای گرفتن طعمه استفاده می کنند: به دام انداختن آن در تارهای چسبنده، ضربه زدن به آن با کمندهای چسبنده، تقلید از طعمه برای جلوگیری از شناسایی، یا پایین انداختن آن. بیشتر آن ها طعمه را عمدتاً با حس کردن ارتعاشات، تشخیص می دهند. بیشتر عنکبوت ها از سردهٔ پورشا نشانه هایی از هوش در انتخاب تاکتیک ها و توانایی ایجاد تاکتیک های جدید نشان می دهند. رودهٔ عنکبوت ها برای عبور مواد جامد، بسیار باریک است، بنابراین آن ها غذای خود را پیش از خوردن، با پر کردن آنزیم های گوارشی، مایع می کنند. آن ها همچنین غذا را با پاگیره های خود آسیاب می کنند، زیرا عنکبوتیان مانند سخت پوستان و حشرات دارای فک پایین نیستند.
عکس عنکبوتعکس عنکبوتعکس عنکبوتعکس عنکبوتعکس عنکبوتعکس عنکبوت

عنکبوت (فیلم ۱۹۴۰). «عنکبوت» ( انگلیسی: The Spider ( 1940 film ) ) فیلمی در ژانر جنایی و درام به کارگردانی موریس الوی است که در سال ۱۹۴۰ منتشر شد.
عکس عنکبوت (فیلم ۱۹۴۰)

عنکبوت (فیلم ۱۹۴۵). عنکبوت ( انگلیسی: The Spider ) فیلمی در ژانر جنایی و درام به کارگردانی رابرت دی وب است که در سال ۱۹۴۵ منتشر شد.
ریچارد کونته
آن سوج
کارا ویلیامز
جان هاروی
لین چندلر
روث کلیفورد
• مارگو وود
عکس عنکبوت (فیلم ۱۹۴۵)

عنکبوت (فیلم ۲۰۰۲ هندی). عنکبوت ( انگلیسی: Spider ) یک فیلم هندی به کارگردانی ویشال بهاردواج ومحصول سال ۲۰۰۲ است.
عکس عنکبوت (فیلم ۲۰۰۲ هندی)

عنکبوت (فیلم ۲۰۰۲ کانادایی). عنکبوت ( به انگلیسی: Spider ) فیلمی در سبک مهیج روانشناسانه به کارگردانی و تهیه کنندگی دیوید کراننبرگ و بر اساس رمانی به همین نام نوشتهٔ پاتریک مک گراث محصول ۲۰۰۲ است. فیلمنامهٔ این کار را نیز مک گراث نوشت.
یک مرد آشفته و مبتلا به اسکیزوفرنی، در خیال خود به کودکی خود برمی گردد و داستان پدرش را که مادرش را به طرز وحشیانه ای کشته و یک روسپی را جایگزین او کرده است، می بیند.
رالف فاینز در نقش دنیس اسپایدر کلگ
میراندا ریچاردسوندر نقش یوون/خانم کلگ
گابریل بیرن در نقش بیل کلگ
• بردلی هال در نقش اسپایدر جوان
جان نویل در نقش ترنس
لین ردگریو در نقش خانم ویلکینسون
• آرتور وای براو
در زمان یک جلسه پرسش و پاسخ در مجموعه سخنرانی های کداک در ماه مه ۲۰۰۵، کراننبرگ گفت که نه او، نه فاینس، نه ریچاردسون و نه تهیه کنندگان هیچ نوع دستمزدی در طول فیلمبرداری فیلم دریافت نکردند و همه ترجیح دادند از حقوق خود چشم پوشی کنند تا بتوانند از این پول برای تولید ساخت فیلم استفاده کنند.
تارنمای مرورگر آرای راتن توماتوز برپایه بررسی ۱۳۰ بازخورد فیلم امتیاز ۸۵٪ را به آن می دهد. در اجماع تارنما آمده است: «رالف فاینس در این فیلم موفق و دلهره آور دیوید کراننبرگ بسیار درخشان است. »[ ۱] در تارنمای متاکریتیک، بر اساس ۳۵ بازخورد، امتیاز فیلم ۸۳ از ۱۰۰ بوده است. [ ۲] راجر ایبرت به فیلم سه ستاره از چهار ستاره داد و نوشت: «جزئیات فیلم و اجراها به طور دقیق درک می شوند؛ دیدن این که هنرمندان خیلی خوب کار می کنند ستایش برانگیز است. اما داستان هیچ ورودی و خروجی ندارد و سرد، اندوهگین و ناامید است. پس از دیدن فیلم، من بیشتر از قدردانی احساس تحسین می کنم. »[ ۳] نو پیرس از بی بی سی به این فیلم ۳٫۵ ستاره داد و آن را «فروتن، متفکر و ظالمانه» خواند. [ ۴] استفان هولدن از نیویورک تایمز فیلم را ستایش کرد و آن را «به عنوان پرتره ای از انزوای عذاب آور یک مرد که در سینمای تجاری است» خواند. [ ۵] پیتر تراورس از رولینگ استون به فیلم ۳٫۵ از ۴ ستاره داد و نوشت: «آنچه ما را در شبکه عنکبوت جلب می کند — علاوه بر بازی های فراموش نشدنی فاینز و ریچاردسون — همدردی کارگردان با این کودک - مرد عجیب و غریب است که برای سامان دادن به خاطراتش تلاش می کند و خاطرات اشتباه او را به نوعی حقیقت تبدیل می کند. این همان چیزی است که کراننبرگ را به یک کارگردان اثرگذار کلاس جهانی تبدیل می کند: فیلم او زیر پوست شما می رود. »[ ۶] پیتر بردشاو از گاردین به فیلم ۵/۴ ستاره داد و آن را «روایتی کاملاً کنترل شده، زیبا و جذاب از رمان اصلی پاتریک مک گراث» خواند. [ ۷] مایک کلارک از یواس ای تودی به فیلم ۳٫۴ ستاره داد و از کارگردانی فیلم، فیلمبرداری و اجراهای فیلم ستایش کرد، در حالی که همچنین اظهار داشت فیلم به خوبی فیلم های قبلی کراننبرگ مانند مگس و اگزیستس نیست. [ ۸]
عکس عنکبوت (فیلم ۲۰۰۲ کانادایی)

عنکبوت (فیلم ۲۰۰۷). عنکبوت ( انگلیسی: Spider ) یک فیلم کوتاه استرالیایی در سبک کمدی سیاه است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.
این فیلم درباره «جک» است که با یک شوخی دوست دختر خود را از دست می دهد.
این فیلم در تاریخ ۲۴ اوت ۲۰۱۰ بر روی دی وی دی منتشر شد.
• فیلم برگزیده - جشنواره بین المللی فیلم ملبورن
• فیلم برگزیده - جشنواره فیلم تلورید
• فیلم برگزیده - جشنواره جنوب از طریق جنوب غربی
• برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه - جشنواره فیلم سیدنی
• فیلم برگزیده هیئت داوران - بنیاد فیلم آمریکا
• برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه - جشنواره بین المللی فیلم لنگرگاه
• برنده جوایز بهترین فیلم کمدی و Hi - Five To Lo - Fi Award - جشنواره Aspen Shortsfest
• برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه - جشنواره بین المللی فیلم ایندیاناپولیس
• برنده جایزه بهترین داستان کوتاه - جشنواره فیلم نشویل
• برنده جوایز بهترین فیلم کوتاه و بهترین فیلم کوتاه از نظر داوران جوان - جشنواره فیلم ترسناک و تخیلی سن سباستین
• برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه - جشنواره فیلم کوتاه خیابان کیلدا
• تجلیل افتخارآمیز در فیلمسازی کوتاه - جشنواره فیلم ساندنس
• برنده جوایز بهترین فیلم کوتاه و بهترین ادیت - جشنواره 24FPS International Short Film
عکس عنکبوت (فیلم ۲۰۰۷)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

عنکبوت (arachnid)
نوعی بندپا، از ردۀ عنکبوتیان. این رده شامل عنکبوت ها، عقرب ها، کنه ها، و هیره هاست. عنکبوت ها به سبب داشتن بدن دوبخشی، یعنی سرسینه و شکم؛ و نیز به سبب داشتن هشت پا، از دیگر حشرات متمایز می شوند. عنکبوت با تنیدن تار طعمه را به دام می اندازد، با تزریق سم آن را فلج می کند و سپس می خورد. تاکنون در حدود ۳۰هزار گونه عنکبوت شناخته شده است.

جدول کلمات

تارتن

مترادف ها

black widow (اسم)
عنکبوت

spider (اسم)
عنکبوت، خون اشام، کارتنه، کارتنک

فارسی به عربی

حشرة , عنکبوت

پیشنهاد کاربران

جناب آرش کیانی میتونم بدونم این متن که گفتین رو از کجا آوردین؟!
همه این اطلاعات رو نوشتین؟
پایین به اشتباه واژه ی اَن رو اِن زدندحواسم نبود دوستان بخشیداشتباه کردم
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی عن این شکل عربی شده هست شکل درستش اَن که ریشه اوستایی دارد هست واژه ی عنکبوت شکل عربی شده شکل هست درستش اَنکبوت هست واژه ی اَنکبوت از ریشه ی دو واژه ی اَن و کبوت فارسی هست خود واژه ی کبوت از ریشه ی واژه ی کبوتر فارسی هست
...
[مشاهده متن کامل]

لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید واژه اَن و کبوتر ریشه اوستایی دارند درست در کتاب نزده ولی کتاب فرهنگ واژه های اوستا زده هست
زبان ارمنی
زبان ارمنی� ( ارمنی:�Հայերեն; هایِرِن ) یکی از�زبان های هندواروپایی�است که در منطقهٔ�قفقاز�و به ویژه در کشور�ارمنستان�و�آرتساخ�و سایر کشورهای دیگر که ارمنیان به عنوان�جماعت ارمنیان پراکنده�شناخته می شوند به آن صحبت می کنند. ارمنیان تا پایان سدهٔ چهارم میلادی از�خط سریانی�یا�یونانی�استفاده می کردند و از این رو�ادبیات�و�تاریخ�آنان به خط و زبانی غیرارمنی نوشته می شود. پس از رسمیت یافتن�دین�مسیح�در ارمنستان و مسیحی شدن ارمنیان، چون�کتاب مقدس�این دین به�زبان یونانی�یا�سریانی�بود، در مراسم مذهبی�کلیساها�نیز به این زبان ها سخن گفته می شد. در برخی کلیساها�کتاب مقدس�را هنگام مراسم به زبان ارمنی ترجمه و تفسیر می کردند و برای حضار بازگو می کردند.
حروف خط ارمنی نخستین بار به کوشش و مجاهدت یک روحانی ارمنی به نام�مسروب ماشتوتس، که با زبان های یونانی و�زبان پارتی�و�زبان پارسی میانه ( در دورهٔ ساسانی ) �آشنایی کامل داشت، اختراع شد.
در گذشته جایگاه زبان ارمنی نامعین بود و به گفتهٔ �روبرت آفوکس��بزرگ ترین اشتباه دانشمندان این بود که برای تعیین جایگاه زبان ارمنی در خانوادهٔ زبان ها، فقط به مجموعه واژگان این زبان استناد می کردند. نظریهٔ رایجِ آن زمان این بود که زبان ارمنی یکی از�زبان های ایرانی�است.
تحول زبانی عوامل گوناگونی دارد که در خصوص زبان ارمنی می توان آن ها را از این قرار برشمرد:
• اول، تحول های داخلی که از راه طبیعی صورت می گیرد و نتیجهٔ تکامل و ترقی زبان است.
• دوم، تحول های خارجی که بخش عمدهٔ آن با�وام گیری�انجام می شود و نتیجهٔ عوامل خارجی است.
• سوم، تحول های کوچکی است که به دست افراد صورت می گیرد و حاصل نوآوری های ادبی است.
این تحولات سه گانهٔ زبان ارمنی به تاریخ سیاست های ملی، �تاریخ ادبیات�و تاریخ سیاسی ملت ارمنی مربوط می شود.
نظریهٔ ایرانی بودن زبان ارمنی در سه ربع اولِ سدهٔ نوزدهم در�اروپا�حاکم بود و دانشمندانی مانند�راسموس راسک، ��اوگوست اشلایشر�� ( که البته بعدها از این نظریه انصراف داد ) ، و �فرانتس بپ��آن را مطرح کرده بودند و �هاینریش هوبشمان�، �دانشمند�و�زبان شناس�نام دار، در مقاله ای با عنوان �موقعیت زبان ارمنی در میان زبان های هندواروپایی� ( که در ۱۸۷۷ م منتشر کرد ) ، این نظریه را تغییر داد.
�آنان که بر شباهت های�واژگان�دو زبان انگشت می نهادند، نیندیشیده بودند که امکان دارد این همانندی در نتیجهٔ وام گیری واژه ها صورت گرفته باشد و عملاً هیچ گونه روشی برای بررسی این امکان پیشنهاد نکرده بودند. هوبشمان با قراردادن ویژگی های بنیادین نظام های آوایی زبان های ایرانی و ارمنی در جدول ها، توانست روشن کند که واژهٔ موردنظر ارمنی اصیل یا�وام واژهٔ�ایرانی است.
نتیجه گیری نهاییِ هوبشمان ازاین قرار بود که زبان ارمنی یک گویش ایرانی نیست، بلکه شاخه ای مستقل از گروه زبان های هندواروپایی است. به عبارت دیگر، زبان ارمنی نیز، مانند زبان های ایرانی، شاخه ای متمایز از یک زبانِ مادر است، و امروزه این نظریه را همهٔ دانشمندانی که در رشتهٔ�زبان شناسی تطبیقی�پژوهش می کنند، پذیرفته اند. �
زبان ارمنی را می توان به دو دورهٔ کلی تقسیم کرد:
• الف: دورهٔ گفتاری ( دورهٔ قبل از ابداع الفبای ارمنی ) ، یعنی از قدیم ترین روزگار تا سال ۴۰۴ م.
• ب: دورهٔ نوشتاری ( دورهٔ بعد از ابداع الفبای ارمنی ) ، یعنی از ۴۰۴م تا به امروز.
از دورهٔ گفتاری اطلاعات زیادی در دست نیست. دورهٔ نوشتاری به سه دورهٔ اصلی و چندین دورهٔ فرعی تقسیم می شود. سه دورهٔ اصلی عبارت اند از:
دورهٔ باستان یا �گرابار�، دورهٔ میانه یا�کیلیکیه، و دورهٔ جدید معاصر یا �آشخارهابار�. در تمام این دوره ها، زبان ادبی، به عنوان بزرگ ترین گونهٔ زبان ارمنی در درجهٔ اول اهمیت قرار دارد.
در اینجا باید متذکر شد که زبان ادبی جدید یا معاصر خود به دو بخش تقسیم می شود:
• زبان ادبی شرقی
• زبان ادبی غربی
اقتباس زبان ارمنی از زبان های ایرانی
اقتباس زبان ارمنی از زبان های ایرانی بیشتر به زبان�پهلوی اشکانی�در دوره�اشکانیان�بازمی گردد. بعضی از کلمات پهلوی اشکانی یا ساسانی در زبان ارمنی حفظ شده و هنوز به کار برده می شوند. همچنین این کلمات و تشابه زبان�ارمنی�در زبان های هم خانواده با زبان پارتی قابل مشاهده است. تعدادی واژه در زبان ارمنی وجود دارد که مشابه آن در زبان پهلوی موجود است که اکنون نیز در زبان های هم خانواده با�زبان پهلوی� ( پارتی ) قابل مشاهده است. زبان ارمنی امانت دار صدیقی برای این واژه های اصیل پهلوی بوده است.
تعدادی از�نام های�ارمنی یا ریشه در زبان های ایرانی دارند یا از نام های اصیل ایرانی که در دوره پادشاهی هخامنشی، اشکانی و ساسانی به کار می رفته وام گرفته شده اند. ارمنیان با انتخاب نام های اصیل ایرانی و گذاشتن این نام ها بر فرزندان خود مانع از میان رفتن و فراموش شدن این نام ها شده اند.
• آرداشس، از نام های پهلوی، به معنی فرمانروایی کردن
• آرداگ، از نام های پهلوی، مأخوذ از نام های آرداوازد و آرداوان
• آرداوازد، از نام های پهلوی، به معنی کسی که بی گناهی اش ثابت شده است.
• آرداواز، نام فرمانده ارمنستان در زمان هخامنشیان.
• آروسیاگ، از نام های معمول در زمان اشکانیان. نام�ستاره�زهره است.
• آرشاک، در�زبان اوستایی�به معنی دلیر یا مرد است؛ و نام یکی از بزرگان پارت، بنیان گذار شاهنشاهی اشکانی بوده است.
• آرشاویر، نام دیگر فرهاد چهارم پادشاهی اشکانی است.
• آشخن، از نام های پهلوی، به معنی کبود رنگ یا سبز رنگ.
• آنوش، به معنی بی مرگ، جاویدان، شیرین
• آنوشاوان، در زبان پهلوی به معنی روح جاویدان.
• خورن، نام های اشکانی است به معنی خورشید.
• زاون، به معنی یاری دهنده. یاور
• سورن�یا سورین، این نام از ریشه زبان اوستایی است به معنی دلیر و توانا.
• شاهن، از نام های ایرانی، به معنی باز سفید و نام یکی از بزرگترین سرداران ایران در زمان�خسرو پرویز�بوده است.
• گارن، از نام های اشکانی بوده است.
• گورگن، از نام های پهلوی، به معنی گرگ شجاع.
• نِرسِس، نام فرشته و ایزد حامی وحی بوده است.
• نوبار، به معنی نوبر و میوه تازه رسیده.
• نائیری، به معنی زن نیکوکار و یزدان پرست. ( از نام های بسیار رایج در میان زنان ارمنی است ) واژه اوستایی که برای بانوان پارسای شوهر به کار برده می شده است؛ یا نائیرکا
• وارداپت، این نام در�کتیبه شاپور یکم بر کعبه زرتشت�آمده، و نام دیگر�بغدات�است. در زبان ارمنی به روحانیی که مقام خلیفگی داشته باشد�وارداپت�گفته می شود.
• وازگن، از نام های اشکانی به معنی فاتح است.
• واهان، از نام های اشکانی است. به معنی سپر. نام بیست و هفتمین روز از ماه ارمنیان باستان بوده است.
• هامو، کوتاه شده هامازاسب، از نام های اشکانی. به معنی ( کسی که اسب های فراوان دارد )
• هایرابد، به معنی سرکرده کلیسا یا یکی از مقامات کلیسا است.
• یرواند، از نام های پهلوی و به معنی سریع است.
منابع ها.
هوویان، آندرانیک ( ۱۳۸۰ ) . �ارمنیان ایران.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
• آبراهامیان، ر. ( ۱۹۶۵ ) . �فرهنگ فارسی پهلوی، ارمنی روسی و انگلیسی. ایروان: مؤسسه میدک.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

عنکبوتعنکبوتعنکبوتعنکبوتعنکبوتعنکبوت
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
آقای کوروش بیگ این شخص که اسم آورید این شخص سه تا نظر های قبلیش ببینید سه عکس پایین می فرستم نظرات بدون مدرک این شخص کارش این که جعل منبع آیا بدون مدرک حرف بزند خیالت خودش حرف درست هستم این شخص کارش اینه شما مثلا باهاش عادی حرف بزن توهین به شما می کند در آبادیس در قبل عکسو انتشار دادم ولی آبادیس انتشار نداداین شخص موقعی که کم می آورد شروع به توهین می کند در حساب دیگر به اسم سعید قشقایی گفت که پان فارسی کم می آورد شروع به توهین می کند خودش مدرک جعلی دوستان در خواست حذف حرف هاش رو کردند کار این موقعی خودش کم می آورد به زمین زمان توهین می کنه بعدش می گوید پان فارسی کم می آورد شروع به توهین می کند یه چیز جالب گفت هر جا در صفحه های آبادیس به ترک توهین می کنند ما که ندیدم فقط در یکی دیگر حسابدهاش به اسم بهنام رضایی دیدم فقط کارش توهین به فارسی و غیر بودحرف این شخص گفت به نشانه اعتراض به خاطر اهانت به قوم قشقایی از ابادیس خارج می شوم خب چرا هستی کسی به قوم بزرگ قشقایی توهین نکرده این شخص این به قوم دیگر توهین کرده عکس که دارم بالخره ماندیم این شخص آذری ترک زبان هست قشقایی و تات از قدیم گفتن مرده و حرفش خب چرا هنوز در آبادیس هستی و نرفتی
...
[مشاهده متن کامل]

استاد هزار چهره آبادیس واقعا مسدود یا حرف انتشار ندهید خیلی بهتر این کارش این اگر خواست حساب دیگر بررسی کنید این فرد یک آدم قومگرا هزار حساب داره از توهین به کاربر وایرانی زبان فارسی گرفته چیز های دیگر لطفا بررسی کنید.
عبدالرضا و تورک اوغلان و بهنام رضایی با اسم انگلیسی و فارسی و امیر و محمد پرزاد سعید سرور مهدی سعید قشقایی رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک و امین
حساب های دیگر
شغل تکنیکال روانشناسی بازار
سعید سرور
شغل کاشف واقعیت سابق
رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک
عبدالرضا
پزشک
اردبیل
در جواب به کسانی که فقط خودش رو گول می زنند و حرف های بدون سند و مدرک می زدندیا مدرک معتبر ندارند مدرک شون جعلی است با این حرف خودتان خار و بی ارزش می کنید بس کنید
درجواب شما ها
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
یک روزی از�برتراند راسل� ( فیلسوف، نویسنده و فعال صلح ) در قرن ۱۹ و ۲۰، پرسیدند چرا افراد متعصب حتی از فکر کردن و شک کردن درباره عقایدشون می ترسند؟
ایشون در پاسخ گفتن:
“چون او ( شخص متعصب ) فکر می کنه که چطور به تاول های پام بگم که این همه راهی که اومدم، اشتباه بود!”
تعصب یکی از بدترین طرز فکرهایی است که ما می توانیم در زندگی مان داشته باشیم.
آدمی که درگیر طرز فکر متعصبانه می شود، در واقع زاویه نگاه خودش را محدود می کند.
افراد متعصب، به طور کلی به شکل کورکورانه و بدون دلیل و منطق کافی، به موضوعی که مورد نظرشان هست نگاه می کنند و همین باعث می شود نتوانند تفکر منطقی و درست داشته باشند.
افرادی که درگیر تعصب می شوند، بخش منطق مغزشان از کار می افتد و با پرخاش یا ترس با بقیه ارتباط برقرار می کنند.
برای اینکه از این سم بزرگ ( تعصب ) دور بشویم، بهترین راه این است که پرسشگری را در خودمان تقویت کنیم.
وقتی من و شما، درباره یک موضوعی پرسش درست انجام بدیم و تحقیق کنیم، از یک جانبه نگاه کردن به اون موضوع دور می شویم.
پس اگر دوست ندارید به شکل یک آدم بی منطق و متعصب دیده شوید، حتما در مورد عقاید و باورهایتان:
• منابع موافق و مخالف رو مطالعه کنید
• پرسش های چالشی بپرسید
• تفکر منطقی کنید ( با دلیل و منطق و به شکل مستند در مورد موضوع فکر کنید. )
👤 ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ
▪️انسان کور را می توان درمان کرد اما نادان متعصب را هرگز. . . !
تعصب کور کورانه انسان بینا را کودن می کند. تعصب یک امر اشتباه است، حال فرقی نمی کند که این تعصب نسبت به دین، مذهب، نژاد، قوم، رنگ و حتی فردی باشد. تعصب، تعصب نام دارد. انسان متعصب برای مخفی کردن ضعف اجتماعی خود همواره در حال فرافکنی، تهمت، افترا، دروغ پردازی و جعل سازی نسبت به منتقدان خویش است.
غافل از اینکه برجسته ترین راه شناخت یک انسان بزرگ، اعتراف شجاعانه او به اشتباهات گذشته ی خویش است. از تعصب بپرهیزیم؛ تعصب، بیجا و بجا ندارد. تعصب، تعصب است. هر کس به وسعت تفکرش آزاد است. . . !
✍کریستوفر هیچنز
احمق به کسانی گفته میشود که برای اثبات گفته هایشان هیچ مدرکی ارائه نمیکنند اما برای زیر سوال بردن گفت دیگران از آنها مدرک طلب میکنند!
✍ آنتوان چخوف
هرگز با احمق ها بحث نکنید!
آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین میکشند،
بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح،
شما را شکست میدهند!!!
👤مارک تواین

عنکبوتعنکبوتعنکبوت
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی عنکبوت شکل عربی شده شکل درست یعنی فارسی اِنکبوت عن شکل عربی شده شکل درست فارسی اِن هست واژه اِنکبوت از ریشه ی دو واژه اِن و کبوت فارسی هست خود واژه ی کبوت از ریشه ی واژه ی کبوتر فارسی هست
...
[مشاهده متن کامل]

لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان ارمنی
زبان ارمنی� ( ارمنی:�Հայերեն; هایِرِن ) یکی از�زبان های هندواروپایی�است که در منطقهٔ�قفقاز�و به ویژه در کشور�ارمنستان�و�آرتساخ�و سایر کشورهای دیگر که ارمنیان به عنوان�جماعت ارمنیان پراکنده�شناخته می شوند به آن صحبت می کنند. ارمنیان تا پایان سدهٔ چهارم میلادی از�خط سریانی�یا�یونانی�استفاده می کردند و از این رو�ادبیات�و�تاریخ�آنان به خط و زبانی غیرارمنی نوشته می شود. پس از رسمیت یافتن�دین�مسیح�در ارمنستان و مسیحی شدن ارمنیان، چون�کتاب مقدس�این دین به�زبان یونانی�یا�سریانی�بود، در مراسم مذهبی�کلیساها�نیز به این زبان ها سخن گفته می شد. در برخی کلیساها�کتاب مقدس�را هنگام مراسم به زبان ارمنی ترجمه و تفسیر می کردند و برای حضار بازگو می کردند.
حروف خط ارمنی نخستین بار به کوشش و مجاهدت یک روحانی ارمنی به نام�مسروب ماشتوتس، که با زبان های یونانی و�زبان پارتی�و�زبان پارسی میانه ( در دورهٔ ساسانی ) �آشنایی کامل داشت، اختراع شد.
در گذشته جایگاه زبان ارمنی نامعین بود و به گفتهٔ �روبرت آفوکس��بزرگ ترین اشتباه دانشمندان این بود که برای تعیین جایگاه زبان ارمنی در خانوادهٔ زبان ها، فقط به مجموعه واژگان این زبان استناد می کردند. نظریهٔ رایجِ آن زمان این بود که زبان ارمنی یکی از�زبان های ایرانی�است.
تحول زبانی عوامل گوناگونی دارد که در خصوص زبان ارمنی می توان آن ها را از این قرار برشمرد:
• اول، تحول های داخلی که از راه طبیعی صورت می گیرد و نتیجهٔ تکامل و ترقی زبان است.
• دوم، تحول های خارجی که بخش عمدهٔ آن با�وام گیری�انجام می شود و نتیجهٔ عوامل خارجی است.
• سوم، تحول های کوچکی است که به دست افراد صورت می گیرد و حاصل نوآوری های ادبی است.
این تحولات سه گانهٔ زبان ارمنی به تاریخ سیاست های ملی، �تاریخ ادبیات�و تاریخ سیاسی ملت ارمنی مربوط می شود.
نظریهٔ ایرانی بودن زبان ارمنی در سه ربع اولِ سدهٔ نوزدهم در�اروپا�حاکم بود و دانشمندانی مانند�راسموس راسک، ��اوگوست اشلایشر�� ( که البته بعدها از این نظریه انصراف داد ) ، و �فرانتس بپ��آن را مطرح کرده بودند و �هاینریش هوبشمان�، �دانشمند�و�زبان شناس�نام دار، در مقاله ای با عنوان �موقعیت زبان ارمنی در میان زبان های هندواروپایی� ( که در ۱۸۷۷ م منتشر کرد ) ، این نظریه را تغییر داد.
�آنان که بر شباهت های�واژگان�دو زبان انگشت می نهادند، نیندیشیده بودند که امکان دارد این همانندی در نتیجهٔ وام گیری واژه ها صورت گرفته باشد و عملاً هیچ گونه روشی برای بررسی این امکان پیشنهاد نکرده بودند. هوبشمان با قراردادن ویژگی های بنیادین نظام های آوایی زبان های ایرانی و ارمنی در جدول ها، توانست روشن کند که واژهٔ موردنظر ارمنی اصیل یا�وام واژهٔ�ایرانی است.
نتیجه گیری نهاییِ هوبشمان ازاین قرار بود که زبان ارمنی یک گویش ایرانی نیست، بلکه شاخه ای مستقل از گروه زبان های هندواروپایی است. به عبارت دیگر، زبان ارمنی نیز، مانند زبان های ایرانی، شاخه ای متمایز از یک زبانِ مادر است، و امروزه این نظریه را همهٔ دانشمندانی که در رشتهٔ�زبان شناسی تطبیقی�پژوهش می کنند، پذیرفته اند. �
زبان ارمنی را می توان به دو دورهٔ کلی تقسیم کرد:
• الف: دورهٔ گفتاری ( دورهٔ قبل از ابداع الفبای ارمنی ) ، یعنی از قدیم ترین روزگار تا سال ۴۰۴ م.
• ب: دورهٔ نوشتاری ( دورهٔ بعد از ابداع الفبای ارمنی ) ، یعنی از ۴۰۴م تا به امروز.
از دورهٔ گفتاری اطلاعات زیادی در دست نیست. دورهٔ نوشتاری به سه دورهٔ اصلی و چندین دورهٔ فرعی تقسیم می شود. سه دورهٔ اصلی عبارت اند از:
دورهٔ باستان یا �گرابار�، دورهٔ میانه یا�کیلیکیه، و دورهٔ جدید معاصر یا �آشخارهابار�. در تمام این دوره ها، زبان ادبی، به عنوان بزرگ ترین گونهٔ زبان ارمنی در درجهٔ اول اهمیت قرار دارد.
در اینجا باید متذکر شد که زبان ادبی جدید یا معاصر خود به دو بخش تقسیم می شود:
• زبان ادبی شرقی
• زبان ادبی غربی
اقتباس زبان ارمنی از زبان های ایرانی
اقتباس زبان ارمنی از زبان های ایرانی بیشتر به زبان�پهلوی اشکانی�در دوره�اشکانیان�بازمی گردد. بعضی از کلمات پهلوی اشکانی یا ساسانی در زبان ارمنی حفظ شده و هنوز به کار برده می شوند. همچنین این کلمات و تشابه زبان�ارمنی�در زبان های هم خانواده با زبان پارتی قابل مشاهده است. تعدادی واژه در زبان ارمنی وجود دارد که مشابه آن در زبان پهلوی موجود است که اکنون نیز در زبان های هم خانواده با�زبان پهلوی� ( پارتی ) قابل مشاهده است. زبان ارمنی امانت دار صدیقی برای این واژه های اصیل پهلوی بوده است.
تعدادی از�نام های�ارمنی یا ریشه در زبان های ایرانی دارند یا از نام های اصیل ایرانی که در دوره پادشاهی هخامنشی، اشکانی و ساسانی به کار می رفته وام گرفته شده اند. ارمنیان با انتخاب نام های اصیل ایرانی و گذاشتن این نام ها بر فرزندان خود مانع از میان رفتن و فراموش شدن این نام ها شده اند.
• آرداشس، از نام های پهلوی، به معنی فرمانروایی کردن
• آرداگ، از نام های پهلوی، مأخوذ از نام های آرداوازد و آرداوان
• آرداوازد، از نام های پهلوی، به معنی کسی که بی گناهی اش ثابت شده است.
• آرداواز، نام فرمانده ارمنستان در زمان هخامنشیان.
• آروسیاگ، از نام های معمول در زمان اشکانیان. نام�ستاره�زهره است.
• آرشاک، در�زبان اوستایی�به معنی دلیر یا مرد است؛ و نام یکی از بزرگان پارت، بنیان گذار شاهنشاهی اشکانی بوده است.
• آرشاویر، نام دیگر فرهاد چهارم پادشاهی اشکانی است.
• آشخن، از نام های پهلوی، به معنی کبود رنگ یا سبز رنگ.
• آنوش، به معنی بی مرگ، جاویدان، شیرین
• آنوشاوان، در زبان پهلوی به معنی روح جاویدان.
• خورن، نام های اشکانی است به معنی خورشید.
• زاون، به معنی یاری دهنده. یاور
• سورن�یا سورین، این نام از ریشه زبان اوستایی است به معنی دلیر و توانا.
• شاهن، از نام های ایرانی، به معنی باز سفید و نام یکی از بزرگترین سرداران ایران در زمان�خسرو پرویز�بوده است.
• گارن، از نام های اشکانی بوده است.
• گورگن، از نام های پهلوی، به معنی گرگ شجاع.
• نِرسِس، نام فرشته و ایزد حامی وحی بوده است.
• نوبار، به معنی نوبر و میوه تازه رسیده.
• نائیری، به معنی زن نیکوکار و یزدان پرست. ( از نام های بسیار رایج در میان زنان ارمنی است ) واژه اوستایی که برای بانوان پارسای شوهر به کار برده می شده است؛ یا نائیرکا
• وارداپت، این نام در�کتیبه شاپور یکم بر کعبه زرتشت�آمده، و نام دیگر�بغدات�است. در زبان ارمنی به روحانیی که مقام خلیفگی داشته باشد�وارداپت�گفته می شود.
• وازگن، از نام های اشکانی به معنی فاتح است.
• واهان، از نام های اشکانی است. به معنی سپر. نام بیست و هفتمین روز از ماه ارمنیان باستان بوده است.
• هامو، کوتاه شده هامازاسب، از نام های اشکانی. به معنی ( کسی که اسب های فراوان دارد )
• هایرابد، به معنی سرکرده کلیسا یا یکی از مقامات کلیسا است.
• یرواند، از نام های پهلوی و به معنی سریع است.
منابع ها.
هوویان، آندرانیک ( ۱۳۸۰ ) . �ارمنیان ایران.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
• آبراهامیان، ر. ( ۱۹۶۵ ) . �فرهنگ فارسی پهلوی، ارمنی روسی و انگلیسی. ایروان: مؤسسه میدک.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

عنکبوتعنکبوتعنکبوتعنکبوتعنکبوتعنکبوت
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
عکاشه
در پارسی میانه: تنند / کاک
کارتن
ابر کاکیا
تنتد
تارتن
تارتنک
بلک ویدو ( بیوه سیاه که زهر ان بسیار کشنده است )
تَنَند
عنکبوت ( به انگلیسی: Spyder ) فیلمی است محصول سال ۲۰۱۷ و به کارگردانی ای آر موروگادوس است. در این فیلم بازیگرانی همچون ماهش بابو، راکول پریت سینگ، اس. جی سوریا و باهارات ایفای نقش کرده اند.
عنکبوت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/عنکبوت_(فیلم_۲۰۱۷)
جولاهی
عنکبوت یک فیلم ایرانی به کارگردانی ابراهیم ایرج زاد، نویسندگی اکتای براهنی و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی محصول سال ۱۳۹۸ است. داستان این فیلم در مورد قاتل سریالی ایرانی سعید حنایی است که ملقب به قاتل عنکبوتی بود.
...
[مشاهده متن کامل]

عنکبوت در نخستین حضور جهانی اش از تاریخ ۱۶ تا ۲۵ مهر ۱۳۹۹ در جشنوارهٔ بوسان به نمایش درآمد.
سعید حنایی ( با بازی تنابنده ) مردی چهل ساله است. یک روز همسرش با راننده ای مواجه می شود که او را روسپی می پندارد. سعید غرق در خشم به دنبال انتقام است. با این کار او با برخوردهای بدی مختلف مواجه می شود و هر بار بدتر از آن بیرون می آید. سپس زنان فاحشه را ریشه همه بدی ها می بیند و تصمیم می گیرد با از بین بردن فاحشه ها جامعه را از شر گناه و فساد خلاص کند. ولی روسپی هایی که او حذف می کند، تنها زنان بی بضاعتی هستند که مجبوراند بدن خود را بفروشند تا به فرزندانشان غذا بدهند.

عنکبوت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/عنکبوت_(فیلم_۱۳۹۸)
واژه عنکبوت
معادل ابجد 548
تعداد حروف 6
تلفظ 'ankabut
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: عناکب]
مختصات ( عَ کَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی 'ankabut
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی هوشیار

سوره عنکبوت سوره ۲۹ از قرآن است و ۶۹ آیه دارد. همانند دیگر سوره های مکی، این سوره سخن از مبدأ و معاد، سرگذشت پیامبران پیشین و پیروزی لشکر حق بر باطل دارد. نامگذاری این سوره به دلیل تشبیه به کار رفته در آیهٔ ۴۱ این سوره است که در آن بت پرستانی که بر غیرخدا تکیه می کنند به عنکبوت تشبیه شده اند که خانه اش سست است. یازده آیهٔ آغازین این سوره در مورد منافقین و جهاد است که باعث شده برخی آن ها را مدنی بدانند.
...
[مشاهده متن کامل]

از مهم ترین نکات این سوره این است که منظور خداوند از ایمان تنها اقرار زبانی نیست، بلکه غرض حقیقت ایمان است که فتنه ها و تندبادها نیز نتوانند آن را دگرگون ساخته بلکه باعث پابرجاتر شدن و ریشه دار تر شدن آن نیز شود.
↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ جمعی از نویسندگان ( ۱۳۷۴ ) . تفسیر نمونه. ج.   ۱۶. دارالکتب الاسلامیه. ص.   ص ۱۹۸–۱۹۹سوره عنکبوت، مقدمه ↑ ترجمه تفسیر المیزان ۱۳۷۴، ص. ۱۴۵.
• طباطبائی ( ۱۳۷۴ ) . ترجمه تفسیر المیزان ( به فارسی ) . ترجمهٔ سید محمد باقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی. نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته ( رده )
• متن سوره به همراه ترجمهٔ فارسی
• سوره های قرآن
• سوره های مکی قرآن
• عنکبوت ها در فرهنگ عامه
• صفحه هایی که از الگوهای جعبه اطلاعات با سلول های داده نادیده گرفته شده استفاده می کنند
• نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته
• پیوند رده انبار از ویکی داده
• همه مقاله های خرد
• مقاله های خرد قرآنی

عنکبوتعنکبوت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/عنکبوت_(سوره)
از زبان باستامی ایلامی مانده:
تار بفک=تار بافک
در لری بختیاری
شیتوک:عنکبوت
پتل:سوسک
پرپروک:پروانه
تارتنک ، جولاگک
در گویش مردم افغانستان به عنکبوت میگن جولاگک
همچنین واژه تارتنک هم در افغانستان و تاجیکستان بگونه گسترده بکار برده می شود
تارتنک یک واژه برازنده و قشنگ برای جایگزینی واژه بیگانه ( عنکبوت ) است.
نکته : در سرزمین افغانستان همگی به عنکبوت ، تارتنک می گویند
عنکبوت=تننده /میشود در جدول/ارمان عابد رشت
جولاهی به معنای بافندگیست و جولاه یعنی بافنده و جولاهک اسم تصویر جولاه به معنای بافنده کوچک میباشد
عنکبوت جولاهک ویا جولاهه هم گفته میشود
ترکی عنکبوت میشه هورومچک یا تور آتان که دومی بع معنای تورپرتاب کن میباشد
در فارسی به عنکبوت میگن تنک
عنکبوت کلمه ای تورکی است که از سه جز ان یکه بوت گرفته شده است . ان علامت تفضیلی برترین است که در اول اسم می اید یکه به معنی بزرگ و بوت یا بود به معنی ران و یا پا است که باهم معنی بزرگترین پا را می دهد
...
[مشاهده متن کامل]
که درعنکبوتها نسبت پا به اندازه بدن در مقایسه سایر حیوانات بیشتر است حالا این لغت از زبان سومری ها که لغات تورکی زیادی دارد وارد زبان ارامی و از انجا وارد عبری وعربی شده است مثلا در اردبیل به مگس چیبین گفته می شود که سومری ها هم به مگس زیبین می گفتند

در آرامی ʿakkāḇīṯā و در عبری akav�sh گفته می شود و عرب این واژه را از آرامی ها گرفته است ( در رفت و آمد خود به شام )
نام برخی از حشرات به انگلیسی:
ant = مورچه 🐜
bee = زنبور 🐝
wasp = زنبور 🐝
butterfly = پروانه 🦋
cockroach = سوسک 🪳
beetle = سوسک
cricket = جیرجیرک
...
[مشاهده متن کامل]

dragonfly = سنجاقک
fly = مگس
grasshopper / locust = ملخ 🦗
mantis = آخوندک
ladybug ( American ) / ladybird 🦓 ( British ) = کفشدوزک 🐞
millipede / millepede = هزارپا
mosquito = پشه 🦟
moth = شب پره، شاپرک
snail = حلزون 🐌
spider = عنکبوت 🕷
termite = موریانه
tick = کنه
worm = کرم 🪱
caterpillar = کرم ابریشم
flea = کک
louse = شپش
❗️جمع: lice
aphid = شته
bedbug = ساس
leech = زالو

لهجه بندری میگن پچرکن
کارتَن، کارتَنه، کارتون
جانوری که کارش، تنیدن و بافتن است.
ز دام کارتنه چون مگس فرار کند؟ / فضای روزی او بسته راه پروازش. رکن بکرانی
تار باف
عنکبود
تارباف، تارساز، تارگر، تارچی، تاربافت، تارساخت
به ترکی "تور آتان" یا بعضاً هم "کوتول" میگویند.
عنکبوت کلمه ترکیبی عربی و فارسی است.
عن به معنی از
کَه یا کاه کلمه فارسی است و منظور سبک بودن ( طوری ) است
بوت نیز همان بیت است و به معنی خانه است.
عنکبوت : از کاه است خانه اش
جولاهُک

دیوپای . دیوَه - تنندو. تننده . تنند.
کارتنک، تارتاب - توربفک - تورتنک
تارتن، تارتنک، تارتنه تاربفک، جشیر
، تَنَک - تَند - کارتنک، کارتنه، کراتن - کاراتنگ - جولاهگ
جولاهه تارباف تندو - تاربر - کار باف -
...
[مشاهده متن کامل]

غنده رتیل است با این همه تارتنک را هم گفته اند
بدو مرد جنگی به دیوار بر
همی تاخت چون غنده بر تار بر.
اسدی .
دیوه هرچند کابرشم بکند
هرچه آن بیشتر بخویش تند.
رودکی
می تند گرد سرای و در تو غنده کنون
باز فرداش ببین بر تن تو تارتنان .
کسائی مروزی


دیوپای . تنندو. تننده . تنند. دیوه
تارتن - تاربر
بدو مرد جنگی به دیوار بر
همی تاخت چون غنده بر تار بر.
اسدی .
ب نام الله
مردمان جهان از خُرد تا بزرگ، تارهای سست از آرزوهای گران بر گرد خویش می تنند و خود، عنکبوت وار میان آنها جای می گیرند. ناگهان ضربت جارویی این تارهای سست را از هم می گسلد. آنگاه همه فریاد بر می آورند که کاخی آراسته به دست ستم ویران شده است.
یوهان ولفگانگ گوته
کارتنک

به عنکبوت کوچک، خاله گزو ( khaleh gazu ) هم می گویند.
تارتَن، جولاهک، کارتَن، کارتَنَک، تَنَندو
اگر ریشه یابی کردیم و واژه ی عنکبوت عربی بود، بنابراین برابرهای آن تارتن، تارباف و. . . است.
تارتن، تننده ، کارتنک
کاربافو زبان کرمانی
( در گویش شهر سیریز ) کارباف یا عامیانه آن کاربافو است.
تننده
در مرودشت به عنکبوت، شیطونک گفته میشود و به تارهای آن خانه شیطان، خونه شیطون یا خونه شیطونک میگویند
تارتن
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
تَندو tandu، جَشیر jaŝir، جولاهه julãhe ( پارسی دری )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٧)