زیست گاه

/zistgAh/

معنی انگلیسی:
menage, ménage, mnage, habitat, habitation, homeland, place

لغت نامه دهخدا

زیست گاه. ( اِ مرکب ) جای زیست. منشاء. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به زیست شود.

فرهنگ فارسی

جای زیست منشائ

فرهنگستان زبان و ادب

{habitat} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] محیط زیست یک موجود زنده

دانشنامه آزاد فارسی

زیستگاه (habitat)
در بوم شناسی، محیطی کامل که جاندار در آن زندگی می کند و همه، یا تقریباً همۀ نیازهایش را فراهم می کند. تنوع زیست گاه های اکوسیستم کرۀ زمین فوق العاده زیاد است و این زیستگاه ها دایم تغییر می کنند. ممکن است اکوسیستم طی سال یا طی چندین سال تغییر کند. بسیاری از زیستگاه ها غیرآلی یا فیزیکی اند، از آن جمله اند پوشش یخی قطب شمال (شمالگان)، غار، یا سطح صخره. سایر زیستگاه ها، مانند بیشه زار یا کف جنگل، پیچیده ترند. برخی زیستگاه ها، مانند ناحیه ای در زیر یک سنگ و محل زندگی یک نوع حشرۀ خاص، زیرزیستگاه نامیده می شوند. بیشتر زیستگاه ها خانۀ گونه های متفاوتی است که نوع اجتماع را پدید می آورند. هر گونه ای برای زندگی در زیستگاه خاص خود سازگار (← سازگاری) شده است. مثلاً جانوران برای تغذیه از سایر اعضای یک زنجیرۀ غذایی یا شبکۀ غذایی در آن زیستگاه سازگار می شوند. ممکن است برخی گونه ها در زیستگاه های متفاوت یافت شوند و الگوهای رفتاری یا ساختاری متفاوتی را در این زیستگاه ها به نمایش بگذارند. ازجمله تمشک ممکن است در زیستگاهی باز، مانند مزرعه، یا در سایه رشد کند؛ برگ های گیاه در این دو زیستگاه با هم متفاوت اند.بازسازی زیستگاه. در کشورهای صنعتی، قسمت عمدۀ سوخت و مواد ساختمانی را از زمین می آورند، و برای دسترسی به آن زیستگاه ها، تخریب و نابود می شود. همین که کار استخراج به پایان می رسد معمولاً حفره ای در زمین یا توده ای (غالباً سمّی) از مواد پس ماند باز می ماند. افزون بر این، فعالیت هایی چون جاده سازی، و کشاورزی تک کشتی و جنگل کاری تک گونه ای (فقط از یک گونه درخت) در افول و افت مقدار و گسترۀ زیستگاه های طبیعی و نیمه طبیعی مؤثر و سهیم است. اکنون، با ساخت یک زیستگاه مصنوعی، یا حتی با یک قطعه زمین خالی و بایر، ایجاد زیستگاه های نیمه طبیعی میسر است. اما پرسش این است که، آیا ما باید این کار را انجام دهیم؟ بعضی ها اظهار می کنند که ایجاد زیستگاه به صنایع «مجوز نابودی» می دهد. به بیان دیگر، در این صورت دیگر نابودشدن زیستگاه اهمیت ندارد؛ زیرا بعد از آن که کار استخراج پایان گرفت، در جایگاه آن به سادگی می توانیم زیستگاهی جدید ایجاد کنیم، یا در محلی دیگر به عنوان جایگزین ناحیۀ ویران شده، زیستگاه به وجود آوریم. هرچند که در این زمینه توفیق هایی به دست آمده است، ولی بسیاری از تلاش ها در راه ایجاد زیستگاه، سرانجام به ناکامی ختم می شود تا حدودی به این علت که زیستگاه های نوساخته به مدیریت دائمی نیاز دارند و توانایی سازندگان در اجرای این تعهد درازمدت محل تردید است. البته، زیستگاه های نوساخته هرگز نمی تواند دقیقاً جایگزین چیزی باشد که تخریب و نابود شده است، زیرا هر زیستگاهی محصول پیشینه و تاریخ منحصر به فردی است که با چشم اندازی که زیستگاه یادشده در آن تکوین یافته است، ارتباط نزدیکی دارد. اگر قرار باشد به انتخابی دست بزنیم، همواره حفظ زیستگاه نسبت به ایجاد آن ارجحیت دارد. با همۀ این تفاصیل، پیشرفت صنعت هم اکنون بسیاری از زیستگاه ها را نابود کرده، و ویرانی های برجای مانده از فعالیت های صنعتی را به میراث نهاده است. ایجاد زیستگاه در این وضع سودمند است، هرچند که همیشه هم آن صادق نیست: معدودی در جایگاه های بازمانده از فعالیت های صنعتی پیشین در بریتانیا اکنون به مناطق حفاظت شده تبدیل شده است و علت آن هم وجود جوامع گیاهی غنی و نامعمول در آن ها بوده است. از آن جا که این فعالیت ها تا مدتی نامعلوم ادامه خواهد یافت، ایجاد زیستگاه ابزاری مهم است که به کمک آن متخصصان اکولوژی می توانند برخی، و البته نه تمامی، خرابی ها و ویرانی ها را تعدیل و جبران کنند.

اصطلاحات و ضرب المثل ها

{habitat} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] محیط زیست یک موجود زنده

مترادف ها

settlement (اسم)
مسکن، توافق، تعدیل، تسویه، تصفیه، ته نشینی، پرداخت، واریز، کلنی، زیست گاه

فارسی به عربی

مستوطنة

پیشنهاد کاربران

محیط طبیعی
زیستگاه: ( habitat ) ) [امراض نباتی]محل طبیعی زندگی موجود زنده
بوم

بپرس