عنابی

/~annAbi/

لغت نامه دهخدا

عنابی. [ ع ُن ْ نا ] ( ص نسبی ) منسوب به عناب که مشهور است. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ). رنگی است معروف که رنگ سرخ باشد، و به تخفیف نون هم آمده است. ( آنندراج ). رنگ سرخ شبیه به رنگ عناب. ( ناظم الاطباء ). به رنگ عناب. عنابگون. عناب رنگ.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به عناب برنگ عناب سرخ رنگ .

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (ص . ) سرخ رنگ .

فرهنگ عمید

به رنگ عناب، قرمز تیره، مایل به قهوه ای: لباس عنابی پوشیده بود.

دانشنامه عمومی

عَنّابی ( مارون ) ، رنگ قهوه ای مایل به سرخ است که نام خود را از واژهٔ فرانسوی Marron یا شاه بلوط گرفته است. [ ۲] «مارون» نیز یکی از ترجمه های فرانسوی برای رنگ «قهوه ای» است. این رنگ، به زبان اردو نیز «عنابی» نامیده می شود. [ ۳]
عکس عنابی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس