عملیات ذهنی

زبان و ادب'>

فرهنگستان زبان و ادب

{operation} [روان شناسی] عملیاتی در ذهن که حاصل روابط منطقی در فرایند به کار بردن نمادها یا موضوعات مادی با هدفی خاص است متـ . عملیات

دانشنامه عمومی

عملیات ذهنی ( به انگلیسی: mental operations ) ، عبارت از عملیاتی هستند که محتویات ذهنی را تحت تأثیر قرار می دهند. در ابتدا، عملیات تعقل تنها مقصود منطق بود. پیر ژانه اولین کسی بود که این اصطلاح را در روانشناسی بکار برد. عملیات ذهنی توسط ژان پیاژه از منظر رشد و توسط جی. پی. گیلفورد از دید روان سنجی مورد بررسی قرار گرفته است. این مفهوم هم چنین با یک رویکرد شناختی و از دید نظریه نظام ها مورد مطالعه قرار گرفته است.
عملیات ذهن یا به صورت دقیق تر، عملیات صوری استدلال از عهد عتیق بدین سو مقصود منطق بوده است. [ ۱]
در ۱۹۰۳ میلادی، پیر ژانه دو نوع عملیات ذهنی را تشریح کرد:[ ۲]
• عملیات واقعیت: عملیات ذهنی تحت کنترل منطق؛
• عملیات بی تفاوت: فرار از کنترل منطق.
ژان پیاژه مرحله پیش عملیاتی را از مراحل عملیاتی رشد شناختی برمبنای موجودیت عملیات ذهنی به عنوان ابزار سازگاری از هم تفکیک نمود. [ ۳]
مدل ساختار هوش که توسط جی. پی. گلیفورد پیشنهاد گردید حاوی الی ۱۸۰ استعداد ذهنی مختلف است که در امتداد سه بُعد عملیات، محتویات و تولیدات تنظیم شده است. [ ۴]
از نظر منطق گرایان سه عملیات اصلی ذهنی عبارتند از: درک، قضاوت و استنباط. [ ۱]
درک، [ ض] عملیات ذهنی است که به وسیله آن ایده در ذهن شکل می گیرد. اگر شما قرار باشد در مورد غروب یا بیسبال فکر کنید، عمل ایجاد آن تصویر در ذهنتان عبارت از درک است. از نظر کلامی درک را «ترم»[ ط] می نامند.
قضاوت، [ ظ] به عملیات ذهنی گفته می شود که از طریق آن چیزی را به فاعل نسبت می دهیم. هر گاه فکر کردید که «غروب زیبا است» یا «بیسبال، بازی همه امریکایی ها است»، یک قضاوت انجام داده اید. بیان کلامی قضاوت را حکم ( یا گزاره ) گویند.
استنتاج ( یا تعقل ) ، [ ع] به عملیات ذهنی گفته می شود که از طریق آن ما از سایر معلومات نتیجه گیری می کنیم. هر گاه فکر می کنید، «من دوست دارم به غروب نگاه کنم، چون من از چیزهای زیبا لذت می برم و غروب زیباست»، شما در حال تعقل/استدلال هستید. بیان کلامی تعلق/استنتاج را «استدلال منطقی»[ غ] گویند. [ ۱]
ژان پیاژه چندین عملیات ذهنی از مراحل عملیاتی محسوس رشد شناختی را معرفی می نماید:
• ردیف سازی[ ف] —مرتب سازی اشیاء بر اساس اندازه، شکل یا هر ویژگی دیگر. به عنوان مثال، اگر اشیائی با سایه های مختلف داده شود، ممکن است یک شیب رنگی بسازند.
• تعدی[ ق] —توانایی تشخیص روابط منطقی در میان عناصر یک ترتیب پشت سرهم و انجام «استنتاج متعدی»، ( به عنوان مثال، اگر A از B درازتر باشد، و B از C درازتر باشد، پس A باید از C درازتر باشد ) .
• دسته بندی[ ک] —توانایی نام گذاری و شناسایی مجموعه هایی از اشیاء براساس ظاهر، اندازه و سایر ویژگی های آنها، شامل این ایده که یک مجموعه از اشیاء می تواند مجموعه دیگری را شامل شود.
• مرکززدایی[ گ] —زمانی است که کودک ابعاد مختلف را جهت حل یک مسئله مدنظر قرار می دهد. به عنوان مثال، کودک دیگر یک فنجان خیلی عریض اما کوتاه را کم ظرفیت تر از فنجان عادی اما درازتر دیگر نمی داند.
• بازگشت پذیری[ ل] —کودک، درک می کند که اعداد یا اشیاء می توانند تغییر کنند و دوباره به حالت اولیهٔ خود برگردند؛ بنابراین کودک قادر خواهد بود تا سریعاً تشخیص دهد که اگر ۴+۴ مساوی به t می شود، پس t - 4 مساوی به ۴، مقدار اولی، می گردد.
• نگهداری[ م] —فهم این که کمیت، طول یا تعداد اشیاء به ترتیب با چیدمان یا ظاهر اشیاء یا اقلام غیر مرتبط است.
عکس عملیات ذهنیعکس عملیات ذهنیعکس عملیات ذهنیعکس عملیات ذهنیعکس عملیات ذهنی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس