علینقی احسایی

لغت نامه دهخدا

علینقی احسایی. [ ع َ ن َ ی ِ اَ ] ( اِخ ) ابن احمدبن زین الدین احسایی. وی شاعر بود و در سال 1236 هَ. ق. از پدر خود اجازه اجتهادگرفت. او را دیوانی است. ( از الذریعه ج 9 ص 763 ).

فرهنگ فارسی

ابن احمد بن زین الدین احسایی وی شاعر بود و در سال ۱۲۳۶ قمری از پدر خود اجازه اجتهاد گرفت او را دیوانی است

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] علینقی احسایی (درگذشت ۱۲۴۶ق) فرزند شیخ احمد احسایی، و از علمای فرقه شیخیه. وی رسائلی در پاسخ به اشکالاتی که به شیخ احمد احسایی شده بود، نگاشته است. سید کاظم رشتی او را «حامل اسرار» لقب داده است. علینقی احسایی پس از وفات پدرش، در کرمانشاه مقیم شد و برای بسیاری از پیروان شیخیه مرجعیت علمی و فقهی یافت.
علینقی احسایی، فرزند شیخ احمد احسایی، ملقب به بدرالایمان، فقیه و ادیب است. برخی نام او را به اختصار علی نوشته اند.
از استادان او کسی جز پدرش که به او اجازه علمی داده است، شناخته شده نیست. گفته اند که حافظۀ سرشاری داشته است، چنانکه ۱۲ هزار حدیث را با اسناد آن ها و نیز شمار بسیاری اشعار و متون کتاب ها را از حفظ بوده است. درگذشت او به سبب طاعونی همه گیر در کرمانشاه روی داد و چون انتقال جنازه برخلاف عقیدۀ او بود، بنا به وصیتی که کرده بود، او را در حومۀ شهر بر سر راه کربلا به خاک سپردند.

پیشنهاد کاربران

بپرس