علیمرادخان زند
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
علیمرادخان زند ( -1199ق)
چهارمین پادشاه (حک: 1196-1199ق) سلسلۀ زندیه. خواهرزادۀ زکی خان زند بود و در زمان پادشاهی کریم خان زند در جنگ هایی برای سرکوب شورشیان شرکت داشت. پس از فوت کریم خان در 1193ق او با حمله و تصرف ارگ، ابوالفتح خان را به پادشاهی رساند و خود حاکم اصفهان شد. پس از کشته شدن زکی خان عازم شیراز شد و به ظاهر از ابوالفتح خان فرمانبرداری و شورش مجدد ذوالفقارخان افشار را سرکوب کرد. پس از چندی، با شکست دادن علینقی خان، حاکم جدید اصفهان، در آن شهر ماند. در 1195ق شیراز را تصرف کرد و پس از کشتن صادق خان به سلطنت رسید. در 1196ق به اصفهان بازگشت و آن جا را پایتخت خود کرد. برادر خود، جعفرخان، را به حکومت زنجان و سطانیّه فرستاد و خود برای فتح مازندران، به تهران رفت اما لشکر او شکست خورد. هنگامی که از حرکت جعفرخان به سمت اصفهان مطلع شد، به شتاب بدان جا رفت اما در مورچه خورت، بیماری استسقا وفات یافت. وی مردی تندخو و بدبین و بهانه جو بود.
27010100
چهارمین پادشاه (حک: 1196-1199ق) سلسلۀ زندیه. خواهرزادۀ زکی خان زند بود و در زمان پادشاهی کریم خان زند در جنگ هایی برای سرکوب شورشیان شرکت داشت. پس از فوت کریم خان در 1193ق او با حمله و تصرف ارگ، ابوالفتح خان را به پادشاهی رساند و خود حاکم اصفهان شد. پس از کشته شدن زکی خان عازم شیراز شد و به ظاهر از ابوالفتح خان فرمانبرداری و شورش مجدد ذوالفقارخان افشار را سرکوب کرد. پس از چندی، با شکست دادن علینقی خان، حاکم جدید اصفهان، در آن شهر ماند. در 1195ق شیراز را تصرف کرد و پس از کشتن صادق خان به سلطنت رسید. در 1196ق به اصفهان بازگشت و آن جا را پایتخت خود کرد. برادر خود، جعفرخان، را به حکومت زنجان و سطانیّه فرستاد و خود برای فتح مازندران، به تهران رفت اما لشکر او شکست خورد. هنگامی که از حرکت جعفرخان به سمت اصفهان مطلع شد، به شتاب بدان جا رفت اما در مورچه خورت، بیماری استسقا وفات یافت. وی مردی تندخو و بدبین و بهانه جو بود.
27010100
wikijoo: علیمرادخان_زند
پیشنهاد کاربران
دانشنامه ایرانیکا زندها را ایرانی تبار و طایفه ای شبانی از شاخهٔ لک و در ادامه لکها را گروهی از �لرهای شمالی� می داند که در زاگرس داخلی و دشت همدان سکوت داشته اند. [۲۱]
گویش زندی لری: این گویش که دارای بسیاری از ضرب المثل ها و ترانه های عامیانه لغات پهلوی است هم اکنون بین زندی های ملایر کم و بیش رایج است. گویش زندی در عصر کریمخان زند و قبل از آن در دوران نادرشاه افشار
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بعلت سکونت تیره ها و طایفه های مختلف زندی در شهرستان های مختلف ایران، از شیراز و اصفهان گرفته تا دره گز، تهران و مازندران و کرمان و بندرعباس، در اکثر نقاط راه یافته و آثار بارزی از آن در گویش های محلی آن مناطق بر جای مانده است.
کتاب امنیت و انتظامات لورستان ص 48 مولف رضا اقبالی
لورها چهار طایفه اند اولی را فیلی
دوم لک و زند ( ثلاث )
سوم بختیاری
چهارم بویراحمد ممسنی لیروایی ( لور جنوبی )
واژه لک یک کلمه شمارشی می باشد که به برخی طوایف لور اطلاق شده است به معنی هزار یا صد هزار بیشتر کاربرد دارد
لورها چهار طایفه اند اولی را فیلی
دوم لک و زند ( ثلاث )
سوم بختیاری
چهارم بویراحمد ممسنی لیروایی ( لور جنوبی )
واژه لک یک کلمه شمارشی می باشد که به برخی طوایف لور اطلاق شده است به معنی هزار یا صد هزار بیشتر کاربرد دارد
دودمان زند به رهبری کریمخان زند در سال ۱۱۶۳ هجری شمسی در ایران به قدرت رسیدند. شرفنامه بدلیسی آورده که خوانین زند خود را از قوم لر معرفی می کردند. [۲۴] دانشنامهٔ جهان اسلام زندها را از طوایف لک می داند که به گفتهٔ این منبع �شاخه ای از ایل لر� بوده اند. [۲۵]
لرهای زند شخصیت عشایری برجسته ای چون کریم خان زند از منطقه پری و کمازان در ملایر را میان خود پرورش داده و یکی از گروههای منسجم لر با سازمان سیاسی اجتماعی ایلیاتی در منطقه ملایر بودند که در مقطعی نقش تاریخی در سیاست کشور نیز ایفا نمودند
در کتاب ایران نامک نوشته شده کریم خان زند معمولاً به زبان لری یا فارسی سخن می گفت. [۳۰]منابع بسیار دیگر نیز آمده که طایفه زند از قوم لر به شمار می آمدند که در میانه زاگرس و دشت های همدان به روش دامداری
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
می زیستند[۳۱][۳۲][۳۳]کتاب �تاریخ مفصل اسلام� که بخشی از آن به تاریخ ایران پس از اسلام اختصاص یافته، با اشاره به نام کریم خان، طایفهٔ زند را شعبهٔ کوچکی از طایفهٔ لک می داند. [۳۴] بسیاری از منابع از زندها به عنوان ایلی از مردم لر یاد کرده اند. [۳۵][۳۶][۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳][۴۴][۴۵][۴۶][۴۷]در برخی منابع، زند و لک جدا از هم ذکر شده اند. [۴۸][۴۹] در کتاب �کریم خان زند نیکوترین زمامدار تاریخ ایران� تألیف پناهی سمنانی آمده که زندها به دلیل عدم شهرت به لک معروف شدند. [۵۰]