علوم اجتماعی

فرهنگستان زبان و ادب

{social sciences} [باستان شناسی، جامعه شناسی] شاخه هایی از علوم انسانی که با شناخت کنش یا ذهنیت اجتماعی انسان و پیامدهای آن سروکار دارند

دانشنامه عمومی

علوم اجتماعی[ ۱] دسته ای از تخصص های دانشگاهی است که مرتبط با اجتماع و روابط بین افراد آن در جامعه می باشد. علوم اجتماعی به عنوان یک کل، شاخه های متعددی دارد. علوم اجتماعی شاخه ای از مطالعات انسانی است که موجودات از نوع انسان را از جنبه های مختلف مورد مطالعه قرار می دهد. علوم اجتماعی شامل این موارد شده ولی به آن ها محدود نمی شود: انسان شناسی، باستان شناسی، مطالعات ارتباطات، اقتصاد، مدیریت و بازرگانی، تاریخ، مطالعات اجتماعی، موسیقی شناسی، جغرافیای انسانی، حقوق، زبان شناسی، علوم سیاسی، سلامت عمومی و جامعه شناسی. جامعه شناسی به عنوان علم عمومی جامعه تعریف شده است. همچنین، برخی اوقات هنگامی که صحبت در مورد جامعه شناسی بوده، از این عبارت استفاده شده است. اصطلاح «علوم اجتماعی» در ابتدا در قرن نوزدهم ایجاد شد.
دانشمندان اثبات گرا، از روش هایی مشابه با روش های علوم طبیعی به عنوان ابزارهایی برای فهم جامعه استفاده کرده اند، لذا آن ها علم را به معنای دقیق مدرن خود تعریف می کنند. در مقایسه، دانشمندان تفسیرگرای علوم اجتماعی ممکن است از جامعه شناسی انتقادی یا تفسیر نمادین استفاده کنند تا این که بخواهند به طور تجربی، نظریات ابطال پذیر بسازند و بدین طریق با علم در معنای وسیع ترش رفتار کرده اند. در دنیای امروزین فضای دانشگاهی، محققان اغلب گزیده عمل می کنند، یعنی از چندین روش استفاده می کنند ( به عنوان مثال تحقیقات کمی و کیفی را با هم ترکیب می کنند ) . عبارت «تحقیق اجتماعی» نیز ماهیت مستقلی برای خود پیدا کرده است، چرا که متخصصان از تخصص های مختلف در اهداف و روش های آن با هم اشتراک دارند.
تاریخ علوم اجتماعی در عصر روشنگری بعد از ۱۶۵۰ میلادی آغاز می شود، [ ۲] در آن دوره بود که درون فلسفه طبیعی انقلابی شکل گرفت، این انقلاب، چارچوب مبنایی که به اشخاص می گفت چه چیز «علمی» است و چه چیز نیست را دچار تغییر کرد. علوم اجتماعی از فلسفهٔ اخلاق آن زمان بیرون آمد و تحت تأثیر انقلاب هایی چون انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه قرار گرفته بود. [ ۳] علوم اجتماعی از تحول در علوم ( تجربی و عملی ) ، یا بنیان های نظام مند دانش یا چشم اندازهای عملی مرتبط با ارتقاء در سطح اجتماعی گروهی از عناصری ایجاد شد که با هم برهم کنش می کنند. [ ۴] [ ۵]
آغاز علوم اجتماعی در قرن هجدهم میلادی در دایرةالمعارف بزرگ Diderot، منعکس شده، در مقاله ای از آن که ژان ژاک روسو و دیگر پیشتازان آن زمان نوشته اند. رشد علوم اجتماعی در دیگر دایرةالمعارف های تخصصی نیز منعکس شده است. دورهٔ مدرن اولین استفاده از «علوم اجتماعی» به عنوان یک زمینه مفهوم مجزا را شاهد بود. [ ۶] علوم اجتماعی تحت تأثیر اثبات گرایی قرار گرفت، [ ۳] لذا از گمانه زنی های متافیزیکی اجتناب شد. اگوست کنت از اصطلاح علوم اجتماعی برای توصیف این علم استفاده کرد. آگوست کنت تحت تأثیر ایده های چارلز فوریه ازین دانش به فیزیک اجتماع نیز یاد کرده است. [ ۳] [ ۷]
عکس علوم اجتماعیعکس علوم اجتماعیعکس علوم اجتماعیعکس علوم اجتماعیعکس علوم اجتماعیعکس علوم اجتماعی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

علوم اجتماعی (social science)
مجموعه ای از رشته های دانشگاهی، با هدفِ مطالعه در خصوصِ چگونگی رفتار و اعمال افراد و گروه ها و دلایل آن ها. این اصطلاح را اوگوست کنت در قرن ۱۹ وضع کرد. علوم اجتماعی در دانشگاه ها عموماً مشتمل اند بر جامعه شناسی، اقتصاد، انسان شناسی، علوم سیاسی و روان شناسی. اندیشۀ غربیان دربارۀ جامعه از عقاید و افکار نظریه پردازانی چون افلاطون، ارسطو، ماکیاولی، روسو، هابز و لاک متأثر بوده است. اما مطالعۀ جامعه به دورۀ مهم فکری در قرن ۱۸ موسوم به روشنگری، انقلاب های صنعتی و سیاسی قرن های ۱۸ و ۱۹ و نیز به فلسفۀ اخلاقی پوزیتیویسم (اثبات گرایی) باز می گردد. اوگوست کنت کوشید علم مطالعۀ جامعه را به منزلۀ یکی از رشته های علوم دقیقه بنیاد نهد که مانند علوم طبیعی قابلیت پیش بینی داشته باشد، اما این علم با علومی چون تاریخ، جغرافیا، حقوق، فلسفه و زیست شناسی مشترکات زیادی دارد. اگرچه متفکرانی چون مارکس کوشیدند که به کمک نظریه ای فراگیر، مطالعۀ جامعه را از زوایای مختلف آن میسر کنند، تاکنون هیچ نظریه ای همچون نظریه های آلبرت اینشتین در فیزیک و چارلز داروین در زیست شناسی، در علوم اجتماعی صورت بندی نشده است. این که آیا مطالعه دربارۀ مردم، می تواند یا باید قالبی علمی (به مفهوم علوم طبیعی) داشته باشد، از جمله مناقشه های دوران معاصر بوده است.

پیشنهاد کاربران

Ahmad Lotfi:
Ahmad Lotfi:
درمحضر قرآن کریم ( برداشتی از سوره ی فلق )
گرد آورنده: احمد لطفی
مقدمه:
قرآن کتابِ بزرگ و مقدس مسلمانان است. این کتاب را پیامبر اکرم ( ص ) به مسلمین تعلیم داد، و کاتبان کلام وحی� در صدرشان مولای متقیان آنرا گرد آوری� و نوشتند.
...
[مشاهده متن کامل]

این کتاب پر از حکمت بوده، و اکمل تمام� دستورات دینی، � اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، و تاریخی ادیان� می باشد.
نام احمد نام جمله ی انبیاست
چون که صد آمد، نود هم پیش� ماست
قرآن کتابی بزرگ است، و� کهنگی در آن راه ندارد. مطالبش را کارشناسان متناسب با زمان تفسیر و توجیه می کنند. اصل سخن هم در دسترس همگان است، که هر فرد و گروهی چه برداشتی از آن با تکیه برحقایق آن خوشه چینی خواهند کرد.
مطالبش رهنمودهایی برای هدایت مردم، به ویژه متقیان است. هر انسانی به اندازه ی ظرفیت و پتانسیل علمی اش از این کتاب بهره مند می شود. چه بسا فرد بیسوادی وضو می گیرد و فقط به آیات آن نگاه می کند. و فردی با سواد نیز باقرائت و تدبر و. . . . از محضر� قرآن استفاده می نمایند.
سوره ی فلق از سوره های مکی است، فضائلی چند برای� آن نوشته اند، از جمله؛
۱ - هر کس سوره فلق را قرائت نماید برای او مایه شفا و امنیت از سحر و موجب رحمتی برای ثابت ماندن بر عافیت است.
۲ - خواندن سوره ی فلق روحیه ی حسد را از انسان دور می کند.
۳ - خواندن سوره فلق، � آتش و نفرتِ حسادتِ حاسدان را کاهش می دهد.
۴ - این سوره مکمل سوره ی� ناس است. به عبارتی دیگر،
هر کس سوره ناس را بخواند باعث امنیت او از مکرها و حیله های شیطان و سبب رحمتی برای ثبات بر الهام است.
۵ - سوره ی فلق جزو سوره های چهار قل می باشد ، و در حراست و سلامتی انسانها تأثیر� گذار است.
متن و ترجمه سوره فلق:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ( ۱ )
۱ - بگو: به پروردگار سپیده دم پناه می برم، ( ۱ )
۲ - مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ( ۲ )
از زیان مخلوقاتی که [با انحرافشان از قوانین الهی به انسان] ضرر می رسانند، ( ۲ )
۳ - وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ( ۳ )
و از زیان شب هنگامی که با تاریکی اش درآید [که در آن تاریکی انواع حیوانات موذی و انسان های فاسق و فاجر برای ضربه زدن به انسان در کمین اند] ( ۳ )
۴ - وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ( ۴ )
و از زیان زنان دمنده [که افسون و جادو] در گره ها [می دمند و با این کار شیطانی در زندگی فرد، خانواده و جامعه خسارت به بار می آورند] ( ۴ )
۵ - وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ( ۵ )
و از زیان حسود، زمانی که حسد می ورزد. ( ۵ )
خوشه چینی از سوره ی فلق:
در این سوره بعد از یاد خدای بخشنده و مهربان، خداوند خطاب به پیامبر و تمام افراد موحد می فرماید؛ بگو پناه می برم به پر وردگار سپیده دم، که با خلقت "نورِ شکافنده"، لشگر تاریکی است، و وآنرا� تار. � مار می کند و روز روشن و نور عالمتاب در هستی� متجلی می گردد. انسان معمولا" در تاریکی ها، جهل ها، شهوات ، کور باطنی ها، و حوادث سخت و استرس زا به پناهگاهی� نیاز دارد تا آرامش پیدا کند.
نور هدایت خالق هستی، � انسان را در مقابل مظاهر شرور و تاریکی، و� موجودات زیانبار قوت و نصرت، و راه خویشتن داری و حفاظت از انسانیت را به انسانهای موحد می آموزد. تا رفتار درست و مناسب را در شر ایط پیش آمده، اتخاذ نماید. ��� در چند جای قرآن نیز پناه بردن به خداوند آمده است، بسان استغاثه ی� حضرت مریم، حضرت یوسف، حضرت هابیل، � حضرت موسی و . . . . در مواجه با مشکلات و در امان ماندن از اغوائات هوای نفس و وسوسه� های شیطان، و ترس از رسوایی و تمرد از دستورات خالق هستی به خدا پناه می برند، تا از ره درست زندگانی منحرف� نشو ند.
در آیات بعد نیز پناه می برد به خداوند از شر مخلوقاتی که به انسانیت انسان و دین و اخلاق وی� زیان می رسانند، همچنین انسان به خدا پناه می بِرَد از شر شب تاریک وحشتناکی� که انسان ها و موجودات موذی به موحدان عالم زیان می رسانند و حوادث تلخی� رابه وجود می آورند.
در واقع انسان های شریف شایسته است، که از انسانهای کور باطن و شرور، و همچنین
� زنان عشوه گر و دارای مکر و جادو، � به خدا پناه� ببرند.
برخی از زنان و مردان در قالب سحر و جادو و طلسم به افراد سالم و موفق جامعه ضرر می� زنند. � در واقع یکی از گناهان بزرگ حسادت و رشک بردن به همنوعان است. بیشتر ظلم ها و حق کشی ها و حتا� آدم کشیها از حسد بردن� و روشن شدن آتش� حسادت است. همان حسودانی که آتش فتنه ی آنها مردم را به زحمت می اندازد. �
آتش خشم و� حسا دت قابیل� موجب� شد، که برادرش هابیل را به قتل برساند.
از طرفی دیگر� آدمهای شرور و حسود پژواک صفت رذیله شان به مردم ضرر و� زیان می رسانند.
انسان با تقویت خودشناسی و بالنده کردن عقل و عاطفه ی خویش و کمک از دستورات سازنده ی خالق حکیم ، قادر است خود را از میدانگاه نیروهای اهریمنی نجات دهد. و از توطئه ها و اغوائات اهریمنی و هوای نفس، � به سلامت در راه حقیقت گام بر دارد، و به اصل و حقیقت خویش بپیوندد.

مافیای قدرت در متن یا حاشیه؟!
گرد آورنده. : احمد لطفی
با وجو د آنکه سیاست، علمی پیچیده است، و فعالیت در امور سیاسی ، و پذیرفتن مسئولیت سیاسی نیاز به دانش و درایت لازم سیاسی، و اجتماعی است.
برخی از جامعه شناسان و خبرنگاران و آگاهان به امور سیاست، از باندهای مخوف قدرت و ثروت سخن می گویند، که چنان گروه مخوفی برای حفظ منافع خویش، به صورت پیدا و پنهان مانع توسعه ی همه جانبه کشور هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

آنها بر منابع و امکانات و مقدرات اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی چنان مسلط و با نفوذ هستند، که سیاست های لازم را برمبنای منافع خویش تنظیم می کنند.
موریس دو ورژه در تعریف سیاست مى‏گوید: �سیاست علم قدرت است که توسط دولت‏به کار مى‏رود تا نظم اجتماعى را تامین کند. �
در تعریف دوورژه، نقش دولت را برای اداره ی بهینه ی کشور پر رنگ اعلام می کند. شور بختانه دولت های پنهان و مافیای قدرت عرصه را بر دو لتمردان ضد مافیا تنگ کر ده اند.
به نظر می آید، در حال حاضر دیگِ قدرت نامشروع گروه های مافیا در جوش و خروش و قدرت نمایی است، غافل از آنکه جوش و کف روی این دیگ بلاخره روزی فرو می نشیند،
به قول جوزف شومپیتر؛
"سیاستمداران[ و به زعم نگارنده باندهای مخوف، و مافیای قدرت و ثروت] مثل سوارکاران ناشی هستند. آنقدر که مشغول ماندن روی زین اسب هستند، نمی توانند توجه کنند که دارند به کجا می روند. "
در حالیکه این توسن تیز پای مافیا سوار مست و معصیت کارِ خود را به پرتگاهی خطرناک می رساند، که در نهایت سقوط و هلا کت، و رسوا یی در انتظار آنهاست.
از قدیم در ضرب المثلی گفته اند:
چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی؛
این ضرب المثل به ما هشدار می دهد که کار های بدی که برای آسیب رساندن به دیگران انجام می دهیم، اغلب در نهایت به خودمان باز می گردند.
چنین عوامل نفوذی با حیله گری و دروغ خطاهای محرز خود را برای افکار عمومی، پنهان و توجیه پذیر می نمایند. برخی از خبرنگاران خطایای آنها را رسانه ای می کنند، ولی آنها با زرنگی خود را از تیر رس عدالت حفظ می کنند.
فرانسوا فوره مورخ نامدار فرانسوی درباره ی فروپاشی نظام کمونیستی شوروی می گوید: �دو چیز فروپاشی داخلی آن را از نظرها پنهان می کرد، یکی اهمیت این کشور در تراز جهانی و یکی اندیشه ای که این نظام، عَلَم آن را بلند کرده بود. �
شور بختانه باندهای مافیا خود را پشت عقیده پنهان می کنند، و با پنبه سر مردم را می بُرند. مشاهدات عینی، حاکی از این است، که چند نرخی ها در جامعه و خصوصا" تورم و گرانی سر سام آوری، زندگی و معیشت مردم را با چالش مواجه کرده است.
چند نرخی در بازار ها، و گاهی نیز با احتکار و قحطی مصنوعی نرخ خرید اجناس و اقلام خوراکی ها را افزایش می دهند.
بطور مثال در برخی شهرها برنج احتکار می کنند، و در برخی شهرها مردم از خریدن یکسری کالاها و ارزاق عمومی در مضیقه هستند. قدرت خرید مردم کاهش یافته است. معلمان بازنشسته، و اقشار ضعیف قادر نیستند دندان هایشان را تعمیر نمایند. داروهای امراض سخت، کمیاب و گران است. نرخ کالاها با حقوق و در آمد برخی از مردم همخوانی ندارد. صاحبان دختر توان خرید جهیزیه ندار ند، یکی از معلمان می گفت؛ دخترم عقد کرده است، این همه وقت تلف کردم. و مدارک تحویل دادم، از فردیمطلع و خبره پرسیدم برای ازدواج، و عقد دخترم چقدر به ما کمک می کنند؟ فرد خبره پاسخ می دهد، آموزش و پرورش سه میلیون و هفتصد هزار تومان کمک خواهند کرد.
حالا با سه میلیون و هفتصد هزار تومان حتا یک جارو برقی هم نمی توان خرید. به نظر نگارنده همه ی این بد بختی ها زیر نظر باندهای مخوف و مافیای اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی، و اجتماعی است، که کشور بزرگ ایران را از توسعه ی پایدار باز داشته است، و توان مالی و ارزش پول ملی کاهش یافته است.

شیر زخمی فلات ایران
نگارنده : احمد لطفی
فلات ایران مظهر فرهنگ و تمدن بشریت است، به قول دکتر جلال الدین کزازی؛ "زبان پارسیش چون حریر و پرنیان ، نرم و لطیف است.
ساکنان این فلات کهن رنگین کمانی از مردمانی است که. در هنر و صنعت، شعر و رقص و موسیقی و تلاش و ابداعات اولیه برای رونق زندگی بوده اند. این کشور دولتمردان مشهورش در ذات حکومت خویش نظم و امنیت و دیسیپلین را برای اداره ی امور در دستور کار داشته اند. آنها خودشان به عنوان الگو در صف اول دفاع و ایجاد تغییرات سازنده بوده اند. البته برخی هم با بدبین کردن بزرگان از همدیگر، شورشها، جنگها و بحران های زیادی. را مدیریت کرده اند. از تضعیف همدیگر دشمنان سوء استفاده نموده، و در فرصت مناسب ضربات هولناک خود را وارد کرده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

این فلات مقدس و چهار فصل و ثروتمند، مهاجمان زیادی بر آبو خاک و سرزمینش هجوم آورده اند، اما در نهای فرهنگ و دانایی مردم فلات ایران، مهاجمان را در خویش هضم کرده، و آنها را تاحدودی جامعه پذیر و مدنی کرده است.
این فلات اهورایی، بدست بدخواهان ستمگر و کشور گشا، و بی لیاقتی برخی از سران در دو قرن ونیم اخیر ، بسیاری از خاکش را از دست داده، و الان در قالب یکسری کشورها به استقلال دست یافته اند. شور بختانه برخی از آنها مانند آذربایجان برای کشور ما شاخ و شانه می کشند.
ایرانِ بزرگ زخم برداشته است، زخم دیرین ازحمله های بی امان و توطئه های جهانی که افغانستان و بحرین، و از همه مهمتر، تجزیه کردستان باغیرت فلات ایران را اجانب، و استعمار گر ان سیّاس آن را بین ترکیه، عراق و سوریه تقسیم کردند. و بدین شکل نیروهای مرز دار و دلاور ایران را از امپراتوری های بزرگش جدا کردند.
در حال حاضر سایر دشمنان پیدا و پنهان کشور ایران نیز بر باقیمانده ی فلات ایران در قالب کشور بزرگ ایران چشم طمع دوخته اند، و از شیر زخمی، قصد باج خواهی و ضربه زدن به او را دارند.
استعمار گران هنوز بیکار ننشسته اند. و برای کشور برنامه های بدی را در اتاق فکر خویش دارند.
در معادلات جدید، دولت - ملت ها، کشور ایران به خاطر موقعیت سوق الجیشی و نزدیکی با کشورهای تجزیه شده ی عثمانی، جنگ و در گیری به اشکال مختلف منطقه را بی ثبات کرده است. این کشورها و ایران، احتمالا" بدین آسانی به رشد و توسعه نائل نمی شوند. زیرا هر چندسالی که آسایش و صلح، و عدم جنگ و خونریزی راتجربه می کنند، تلاش هایی برای رشد و توسعه صورت می گیرد. شوربختانه وقتی بحران و یا نا امنی ای در منطقه رخ می دهد، فوری پیشرفتها به عقب ماندگی و پسرفت مُبدل می شوند و روند عقب ماندگی تکرار می شود. ایران و دانشمندان و اداره کنندگانش باید خود را از این بحران ها کنار بکشند، و با درایت تمام توسعه ی همه جانبه، را برمبنای اصول و ساختارهایش آغاز کنند.

دنیای وانفسا و عمر محدود انسان
نگارنده : احمد لطفی
در این دنیای وانفسا ناکامی ها و بی پولی و فرسودگی بدن غوغا می کند. چشم امید وار هر انسان، در پی راه علاج دردها و مسیرهای چاره ساز برای مشکلات عدیده ی زندگی است. مردم از دولتمردان و سیاستمداران و برنامه ریزان و مجلسیان و صاحبان قدرت، انتظار رسیدگی برای رفع مشکلاتشان دارند. عمرها محدود و تحمل زخمهای زندگی هم در د آور می باشد. تیوری حق دادنی است، در این ش این از زمان مناسب تر از حق گرفتنی است.
...
[مشاهده متن کامل]

برخی از مردم با خود زمزمه می کنند، این فرودغمبار زندگی کی به فراز سعادت می رسد؟!
انسان برای بالندگی در مسیر انسانیت و رشد و کمال در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، چه راهی را باید پیش بگیرد؟
آیا باندها و رانت خواران با نفوذ توجهی به اقشار فرو دست دارند؟
آیا مدارسی که می سازیم کفاف جمعیت در سن تحصیل را دارد؟
به راستی آیا دولتمردان، بانک ها و صاحبان سرمایه ، با ثروتشان کارهایی بنیادی و ساختاری کردند؟
آیا گردانندگان امور مختلف. کشور، تلاشهایشان به جذب حد اکثری مردم انجامید؟
آیا برآیند تلاش های بزرگان جامعه، موجب شد که شغل برای بیکاران جویای کار تهیه شود؟
آیا جاذبه ی رفتاری، و فراهم کردن شرایط، و مدیریت سازنده ما موجب شد که اندیشمندان، و نخبگان، و جوانان تحصیلکردهِ کشور، در وطن فعالیت کنند، و دیگر از کشور خارج نشوند. ؟
آیا زیستن و سلامتی و بهداشت و مسکن فرو دستان در دستور کار مسئولان و برنامه ریزان مملکت هست؟!
برخی می گویند، غذاهایی که می خوریم ویتامین و کالری لازم را ندارند، ا کثر میانسالان عصا بدست هستند، جمعیت قابلی خونشان غلظت دارد، پاها کج و معوج، دندان ها سیاه و بد ریخت و در غذاخوردن بادرد و رنج و عذاب همراه هستند. بسیاری از گرانی و تورم رنجورند، گروهی نیز از غذاهای بی کیفیت ناله دارند.
به راستی چه اقشاری. از این همه نابسامانی درد و فغان ندارند؟!
گلی به جمال حافظ که در گدایی گنج سلطانی بدست. دارد. آنقدر مست جمال و جلال حق است، که دنیای دون را بسان مولای متقیان حضرت علی ( ع ) سه طلاقه کرده است.
حافظ در یکی از غزلهایش چنان آورده است؛
من نه آن رندم که تَرکِ شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
من که عیبِ توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از مِی وقتِ گُل دیوانه باشم گر کنم
عشق دردانه ست و من غَوّاص و دریا میکده
سر فروبُردم در آن جا تا کجا سر بَرکُنم
لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نامِ فِسق
داوری دارم بسی یا رب، که را داور کنم؟
من که از یاقوت و لَعلِ اشک دارم گنج ها
کِی نظر در فیضِ خورشیدِ بلنداختر کنم
چون صبا مجموعهٔ گل را به آبِ لطف شست
کج دلم خوان، گر نظر بر صفحهٔ دفتر کنم
من که دارم در گدایی گنجِ سلطانی به دست
کِی طمع در گردشِ گردونِ دون پَرور کنم
گر چه گَردآلودِ فقرم، شرم باد از همتم
گر به آبِ چشمهٔ خورشید دامن تَر کنم
عاشقان را گر در آتش می پسندد لطفِ دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمهٔ کوثر کنم
دوش لعلش عشوه ای می داد حافظ را، ولی
من نه آنم کز وی این افسانه ها باور کنم
در کشور بزرگ ایران، ما نیازمند رسیدگی به زیر ساخت ها هستیم. کمبود آب، نداشتن جاده های غیر استاندارد، بالا بردن کیفیت نان و آب، و میوه و سبزی، و. . . در سلامتی شهروندان مؤثر است. انسان سالم و شاغل، و دارای رفاه نسبی، برای پیشرفت وتوسعه پایدار کشور از هیچ کوششی فرو گذار نیستند.
همسایگان کشور ما برای کشورشان برنامه هایی را سازماندهی و اجرا می کنند، که نمود بین المللی آنها روند رو به رشدی را گزارش می کنند.
ما هم باید راهی برای برون رفت از بن بستهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیدا کنیم، دست رانت خواران، و مافیای مالی که در بانک ها و موسسات مالی، و انحصار صادرات و واردات نفوذ دارند را کوتاه نمائیم، و نقش دولت و افراد صالح و وطن دوست را برای مدیریت چنان امر مهمی تجهیز کنیم. تا مملکت از کرختی و ضعف و ناتوانی به اوج رشد و توسعه و بالندگی نائل آید. مردم نجیب این سامان طعم عدالت و رفاه سعادت را بچشند.
در کشور ما افراد ارزشمندی وجود دارند، که برای خدمتگزاری به مردم آماده اند، آنها با توجه به علم و دانش و ایمان به متون متعالی دینی و انسانی، می توانند، کشور را به رفاه و کمالات و عدالت اجتماعی و اقتصادی ، و سیاسی رهنمون سازند.
امید است بزرگان و سردمداران کشور از همه ی ظرفیت ها برای اعتلای نام وطن و سعادت جامعه استفاده کنند، تا همه در صحنه ی سازندگی دست بدست همدیگر دهیم.

در عصر ما چه می گذرد؟!
نگارنده : احمد لطفی
در هر عصر و زمانی بدی و نیکی و پژواک آنها توسط انسانها نمود عینی پیدا می کنند.
نیکی و بدی در قالب خیر و شر دو واژه ی متضاد در بُعد اخلاقی و رفتاری هستند، که در طول تاریخ در برابر هم وجود داشته اند.
...
[مشاهده متن کامل]

مولوی در این باره چنین سروده است؛
رگ رگ است این آب شیرین آب شور
در خلایق می رود تا نفخ صور
تاریخ نویسها برحسب شرایط زمان، ویا بطور رمز و اشاره، قهرمانان نیکی و بدی و یا صاحبان هوش سفید و سیاه، را تا حدودی معرفی کرده اند. البته بانیان گناهکاری و نیکوکاری را در متون دینی، خصوصا" در کتاب قرآن به شیوه ای علمی و فلسفی، و تاریخی مطرح کرده اند.
دو گروه عمده ی نیکو کاران و بد کاران، عمل و نقش خود را در فضا و مکانِ تئاتر دنیا ایفا می کنند، و در وقت مقتضی صحنه ی تئاتر زندگی را ترک می کنند. جایگاه و ساختمان تئاتر پا برجاست، و آیندگان جای گذشتگان را پر می نمایند.
در زمان ما جنگهای عقیدتی و اقتصادی، و کشور گشایی، وسیاسی به صورت آشکار و پنهان شکل گرفتند. جمعی چنان در خود خواهی غرقند، و با همکاری ابر قدرتها برای غلبه و تسلط بر امکانات کشورهای بزرگ و ریشه دار را فقط با تجزیه کردن آن کشورها ممکن می دانند. عده ای با کشتار و قتل عام مردم، قدرت و نفوذ سیاسی خود را به ملل ضعیف تحمیل می کنند. شوربختانه خونریزی و خشونت و تجاوز در دستور کار برخی از دولتهای شرور می باشد، در حالی که این شیوه ی رفتاری، پاسخ متعادلی برای زندگی مسالمت آمیز نیست.
در زمانه ی ما جنگ بین زور گو و بی زور بارها اتفاق افتاده است، و صد البته از این جنگها نتیجه ی مثبتی بدست نیامده است.
نگارنده بر این باور است، که تمدن از ایران به بیشتر ملل جهان گسترش یافته است.
در طول تاریخ هم رد پای ایرانیان در بسیاری از کشورهای حال حاضر دنیا قابل بررسی و شناسایی می باشد. نور فرهنگ و تمدن جهانگیرِ هخامنشیان به بالای سی کشور جهان رسیده است.
در دوران ما مواد غذایی بیشتر شیمیایی و گران هستند. برخی واکسن ها عوارض سخت جانبی داشته، و حتا آن واکسنها موجب شیوع بیماری های خطرناک و گاها" به مرگ افراد انجامیده است. در جنگ جهانی دوم، کشتار بسیار شهروندان، و واداشتن افراد به کارهای اجباری و رنجهای طاقت فرسا گزارش شده است کتاب انسان در جستجوی معنای ویکتور فرانکلین گواه چنان جنایاتی است.
در قرن حاضر بحران آب بطور جدی وجود دارد. بنابراین مدیریت آب در سطح ملی و بین المللی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
در زمان ما برخی از کشورها ذخائر و منابع طبیعی آیندگان را به یغما برده، و می برند.
در این زمانه باور دینی و اخلاقی مردم توسط دستان پیدا و پنهانی با چالش مواجه شده است. سطحی نگری و مداحی و مرثیه سرایی جای لُبُ الُباب متون اصیل دینی و مذهبی را تا حدودی گرفته است. در دانشگاه های معتبر دنیا تجزیه و تحلیل و تحقیقات گسترده ای در تمام زمینه ها در حال انجام است، و هوش مصنوعی و باستان شناسی راز و رمزهای بیشتری را آشکار می کنند.
در این زمان شکاف نسلی و طبقاتی و حتا فاصله ی فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی و. . . در سطح جهان قابل تاءمل است.
جنگها به شکل جنگ الکترونیکی، اطلاعاتی، و نقطه زن شده است. در این زمانه آستانه ی صبر خیلی از مردم کاهش یافته است. آمار ازدواج، ودوام و قوام خانواده کاهش یافته، اما طلاق و گسست خانواده افزایش یافته است.
فقر و تکدی گری، و زندگی سخت برخی از مردم جهان موجب کاهش منزلت اجتماعی آنها شده است.
آموزش درتمام سطوح برای بسیاری از کشورها به چالش کشیده شده است.
افسردگی، نا کامی، خودکشی. و دیگر کشی در سطح جهان روبه افزایش است.
مددکاران برای نجات مددجویان در تلاشند، هر چند تلاش مددکاران نیازمندی فراوان مدد جویان را پوشش نمی دهد.
درد و رنج مردم در دنیای مدرن و فرا مدرن افزایش یافته است.
در این زمان فعالیت گسترده ی ملت ها و دولت ها برای رسیدن به رفاه وپیشرفت و توسعه، و کاهش نابرابری هم با ضعف و شدت در جریان است، و در این مسیر پر پیچ و خم و طولانی تلاشها ادامه دارند.

زندگی بدون معنا، بی معناست
نگارنده : احمد. لطفی
مقدمه:
زندگی هدیه ای پر رمز و راز و امتحان است، که خداوند به انسان بخشیده است.
این نوشته تخصصی محض نیست ، ولی استنباطی شخصی از تجارب زیسته انسانهای معناگرا و درست کردار است، امیدوارم مفید بوده، و ارزش خواندن داشته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

انسان موجودی است ، که آرزویش دست یافتن به کمالات و فراموش نکردن انسانیت است. انسان در شرایطی واقع می شود، که از ادامه ی این مسیر بسیار دشوار ولی قابل دستیابی، ناتوان و سست می گردد، اما یک نهیب باطنی و یک جرقه ی امید وجود دارد ، که انسان را از سقوط و بیهودگی و پوچی هشدار می دهد. اینجاست که آدم گران قدر خود را آسان نمی فروشد، و انسانیت را بر مادیت و رفاه ظاهری و خیانت به معیارهای اخلاقی و انسان ترجیح می دهد.
برخی معتقدند ما به دنیا آمده ایم که در جستجوی معنا باشیم، هرکسی این معنا را به شکلی تفسیر می کند.
برخی براین باورند ما به این دنیا آمدیم تا قیمت پیدا کنیم. یعنی زندگی را ارزشی معنوی باید تلقی کرد.
به عبارتی دیگر انسان در جستجوی معناست، آن معنا برتر از رنجها و سختی کشیدنهای ما انسانهاست.
انسانی که راننده است و از مسافرش پولی هنگفت یا جواهراتی گرانقیمت در ماشینش جا می ماند ، در امتحان سختی واقع می شود، وقتی که خودش نیازمند است، و وسوسه می شود که پول یا جواهرات را بر دارد، اما نور انسانیت و جوهره ی حقیقی آن باعث می شود، که بر علاقه ی شخصی خویش و نفس امارّه اش پا می گذارد، و راه درست و با معنا. را انتخاب می کند، و مال را به صاحب اصلیش بر می گرداند.
اروین یالوم، در کتاب "وقتی نیچه گریست"، چنین آورده است؛
"آدم ها از فقدان عشق نمی میرند، از نداشتن معنا می میرند. عشق فقط وقتی نجات بخش است که معنایی برای زیستن در آن نهفته باشد. "
بنابراین اکسیر عشق معمولا" هدفی را دنبال می کند، و صد البته هدفی که به معنا ختم شود. معنا یکی از مصداقهایش مفیدیت رفتار بر مبنای عقل و وجدان است. وجدان هم محکمه ای است که نیازمند به قاضی ندارد.
تجربه در اردوگاه های کار اجباری: "ویکتور فرانکل سه مرحلهٔ روانی عمده را در زندانیان شناسایی می کند: شوک اولیه هنگام ورود، بی تفاوتی به شرایط وحشتناک، و بحران پس از آزادی. او تأکید می کند که حتی در رنج طاقت فرسا نیز می توان معنا یافت.
لوگوتراپی، اراده برای معنا: در بخش دوم، فرانکل به معرفی نظریه لوگوتراپی می پردازد. در این رویکرد، معنا مهم ترین نیروی محرک انسان است، حتی در مواجهه با رنج. لوگوتراپی سه راه برای یافتن معنا ارائه می دهد: از طریق عمل و آفرینش، تجربه و رابطه، و برخورد شرافتمندانه با رنج. "
انسان در رنج و درد آفریده شده، و به عبارتی دیگر بسان شقایق ها با داغ بدنیا آمده اند . در اوج سختی ها و رنجها برخی انسانیت و معنا داری زندگی شان را خدشه دار نمی کنند، هرچند خودشان با شکستن مرز انسانیت به راه نجات کاذبی دست پیداکنند. در واقع انسان دردمند معنا گرا برتر از انسان دردمند و افسرده ای می باشد که پوچ گرا و یا در برابر ناکامی ها و نارسایی بجای تلاش برای برون رفت، دست به خودکشی و ذلت و بی ارادگی تسلیم کامل حوادث می شود.

https://faryadlor. ir/راه - را - گم - کرده - ایم/
جهان در تسخیر شیطان
نگارنده : احمد لطفی
تلاشها و تبلیغات شیطان در گمراه کردن فرزندان آدم ابوالبشر نتیجه داده است، و انحرافات رفتاری، اجتماعی ، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و اخلاقی کاملا" مشهود است.
...
[مشاهده متن کامل]

نیروهای مرئی و نامرئی شیطان، دنیا و آنچه در بطن اوست را در نظر مردم زیبا جلوه می دهند، که اشتیاق به مظاهر دنیا چشم و گوش و هوش آنها را کور و کر و گُنگ می کنند،
در واقع همین تبلیغات، و وسوسه ها ی نفسانی عواملی می شوند، تا مردم به دنبال خواسته ها و علائقشان به کسب زیورهای دنیا مبادرت ورزند. حاکمانِ دنیا طلب و قدرتمند، هم با رواج خشونت، به کشورها ی دیگر تجاوز می کنند، و با کشور گشایی علاقمند به تصاحب سایر سرزمین ها و مایملک آنها هستند.
برخی از ظواهر دنیا چنان وسوسه گر و اغواگر هستند ، که در قالب فریب و دام و انحراف، عواملی برای سقوط بنی نوع آدم از انسانیت هستند. آنها از مواد مخدر، و اشربه و اغذیه و موسیقی های خطرناک، کمک می گیرند، و روح و روان و سلامتی بشر را در ابعاد مختلف با خطر مواجه کرده اند.
برخی از ابناء بشر برای تحمیل اراده ی خود بر دیگران در انتقاد و انتقام زیاده روی می کنند. آنها به خود اجازه می دهند، دست به هر اقدام مخرب و جنایتِ ویرانگری بزنند.
برخی از دولتها و عوامل و نیروهای تحت فرمانشان به نسل کشی و جنگ و ستیزه ، و شکنجه ی افراد می پردازند.
دولتهای اشغالگر، و زور گویی، از عدالت خارج می شوند. آنها به موجوداتی تبدیل می شوند که هنر دیگر کشی، و دیگر آزاری را به شکل وحشتناکی در سطح جهان به نمایش می گذارند. این عوامل دستیار و در فرمان شیطان هستند، که با رواج فقر و فحشاء، و جنایت، انسانها را از انسانیت دور می نمایند.
دامهای شیطانی ، و سستی در انتظام اجتماعی کشورها افرادی را منحرف کرده، که در اختلاس و سوء استفاده از مقام خویش، به شکل دیگری به جنایت و حق کشی مبادرت می ورزند.
آنها که انسان ها را می کشند، وخشونت را در جهان رواج می دهند، و یا با اختلاس مردم را در فقر مالی قرار می دهند، همگی جنایتکار بوده، و تا خرخره در منجلاب فساد و تباهی هستند. آنها با اعمال خویش، خون بی گناهان را بر زمین می ریزند. و بر نان و ناموس آنها مسلط می شوند.
کشورهای بسیاری هستند، که تحمل دیدن صلح و آرامش و استقلال و امکانات بالقوه و بالفعل مردم و کشورهای آنها را ندارند. باهزاران مکر و حیله و پشتیبانی کشورهای زیاده خواه و شرور عالم، انضباط و تخت و بخت و آرامش آنها را بر هم می زنند.
برخی کشورها و دولت ها ی جنایتکار، قدرت و بزرگی، و ثروت دنیا را فقط برای خویش می خواهند.
شیاطین انسی و جنی، با برنامه های حساب شده، تسخیر جهان بر منوال راه و روش و مرام و مسلک خویش می خواهند. آنها آنقدر بر آزادیخواهان و بر درستکاران عالم سخت می گیرند، که جهان را پر از آشوب و فتنه می کنند.
با توجه به این همه جنگ و نا امنی و قتل و غارت و تخریب و نسل کشی، و. . . . ، به نظر می آید، که شیطان و هوادارانش کره ی زمین را به اشغال خویش در آورده اند.

ره کجاست؟!
نگارنده : احمد لطفی
هرشخصی توصیفی از راه سعادت، و راه نجات و ره رستگاری دارد. آنچه اهمیت راه درست بسان خط مستقیم دارای اهمیت است.
راه برو نیم راه مرو
هرچند که راه اشکل بود
ویا؛
...
[مشاهده متن کامل]

راه برو بیراه مرو هرچند که راه پیچان بود
جو مخر گندم بخر هرچند که جو ارزان بود �
اینجا سختی و زحماتی که در پیمودن راه درست، انسانهای وارسته متحمل می شوند.
انحراف از راه سعادت و رستگاری در دنیا نیازمند توبه و انقلابی درونی و بیرونی برعلیه خطوط شکسته و بیراهه و ناقص است، که انسان را از نقص به کمال رهنمون می سازد.
بیراهه رفتن دوری از هدف و مقصود است. ما نیازمند ویرایشی تازه از راه درست و نجات بخش هستیم.
گرچه به زعم برخی، به تعداد انسانها راه به طرف سعادت و رستگاری هست. اما حکیم ابوالقاسم فردوسی نصیحت و هشدار و دیدگاه هاش به مردم چنین بوده است؛
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
به عبارتی دیگر، با خدا باشی و معتقد به قیامت و بازخواست که باشی، انسان باید پاسخگوی عملکرد خویش باشد. حال این پاسخگویی در دنیا هم به عدالت اجتماعی نزدیک است.
این سخنانِ کلی در مبحث اخلاقی زیستن ، و در مسیر خداپرستی و سالم زیستن بسیار اهمیت دارند. هرچند زور گویان عالم درباره راه کجاست؛ طبق ضرب المثل لکی؛
" هر جای زوره
ری هار اُوره"
یعنی ؛ زور و قدرت هرکجا هست راه همان جاست.
به عبارتی دیگر ، زور و قدرت در بین حاکمان جزیی و کلی، ره و تبعیت از آن را تعیین می کنند.
ملک الشعرای بهار نیز می گوید؛
جهان سربسر جای زور است و بس
مکافات بی زور، گور است و بس
چو عاجز بگرید بر احوال خویش
بخندند زورآورانش به ریش
ملک الشعراء بهار در ساقی نامه اش آرزو دارد که بزرگان و جنگاوران و پادشاهان با فر و شکوه ایران، روح قدسی به کشور بدمند، و شراب معنوی به کشور ایران بخورانند، که از بی زوری و ناتوانی به قدرت و صلابت ، و غلبه بر اجانب و دشمنانشان دست یازند.
ثابت قدم بودن مردم و پا گذاشتن در راه درست، با مناجات آنها با دل شکسته نزد خداوند بیشتر پذیرفته می شود. در واقع گاهی برخی جوامع جز پناه بردن به درگه خدا و کمک از او جایگاه و مأمنی نیست.
برخی مانند علامه "حسن زاده عاملی"، تنها راه مهم، کمک از درگاه ربوبی و اخلاص در عمل هست. علامه حسن زاده می گوید؛
این ره است و دگر دوم ره نیست
این دَر است و دگر دوم دَر نیست
خیام هم تردید در راه ها را تبیین می کند:
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بی خبران راه نه آن است و نه این
حافظ شیرازی هم چنین سروده است؛
همتم بدرقهٔ راه کن ای طایرِ قدس
که دراز است رَهِ مقصد و من نوسفرم
همتم بدرقهٔ راه کن ای طایرِ قدس
که دراز است رَهِ مقصد و من نوسفرم
حافظ شیرازی ، هوشیاری و بیداری و غفلت زدایی را عواملی می داند که بشر از قافله ی ره پیشرفت و تمدن و کمالات معنوی عقب نمی ماند. بنابراین تلاش و عشق و ایثارگری، درقالب بیداری و هوشیاری، گم نکردن راه، را به ما تفهیم می نماید.
دانش و بیداری و تداومِ حرکت در مسیر و راه پیشرفت و سعادت قطعا" با برنامه ریزی و درایت، امکان پذیر است. همه به دنبال راه نجات در تکاپو بودند.
حافظ گوید؛
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
نقطهٔ عشق نمودم به تو هان سهو مکن
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره؟ ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
تاج شاهی طلبی، گوهر ذاتی بنمای
ور خود از تخمهٔ جمشید و فریدون باشی
ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
چند و چند از غم ایام جگرخون باشی؟
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است
هیچ خوش دل نپسندد که تو محزون باشی
راه سعادت و پیشرفت اگر سد شود، انسان دچار رفتار انفجاری می شود.
در واقع انسان بدنبال یافتن ره می گردد. و پیدا کردن راه نیز به شناخت و هوشیاری وبیداری، طالبان راه بستگی دارد.

کدام ویتامین در روده ی بزرگ ساخته می شود

علوم اجتماعی به گروهی از رشته های دانشگاهی گفته می شود که به مطالعهٔ جنبه های انسانی جهان می پردازند. تفاوت علوم اجتماعی با علوم انسانی و هنر این است که در علوم اجتماعی بر بکاربستن روش های علمی ( در معنایی که در علوم پایه به کار می رود ) شامل روش های کمی و کیفی تأکید می شود. شاخه های علوم اجتماعی عبارتند از :
...
[مشاهده متن کامل]

۱. جمعیت شناسی
۲. جامعه شناسی
۳. مردم شناسی
۴. علوم سیاسی
۵. زبان شناسی
۶. تاریخ اجتماعی
۷. جغرافیای انسانی
۸. باستان شناسی
۹. اقتصاد
۱۰. الهیات و فلسفه
۱۱. مدیریت
۱۲. روان شناسی
۱۳. ارتباطات و علوم
علوم نرم
مقالهٔ اصلی: علوم نرم
به مفهوم سنتی، مطالعهٔ جنبه های وابسته به شخص ( subjective ) ، وابسته به آراء بین اشخاص ( intersubjective ) ، و ساختاری علوم اجتماعی را علوم نرم می نامیدند.
منابع
«مشارکت کنندگان ویکی پدیای انگلیسی». بازبینی شده در ۱ فوریه ۲۰۰۸.
پیوند به بیرون
سایت تخصصی جامعه شناسی ایران
وبگاه انجمن جامعه شناسی ایران
چالش های معرفت شناختی پژوهش های اجتماعی تاریخی.
از ویکی پدیا

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)