علم خلاف

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خلاف، یکی از گرایش های علم فقه است که به تخصصی برتر از علم فقه نیاز دارد؛ تسلط بر اصول، مبانی و منابع فقه که از آن به اجتهاد تعبیر می شود، مرتبه والایی است که به انسان توانایی می دهد احکام شرعی فرعی را بر طبق مذهب خاصی از راه ادله تفصیلی بشناسد، ولی رتبه بالاتر را کسی تصدی می کند که علاوه بر کسب این ملکه و تسلط بر مذهب خویش، آرا و ادله مذاهب دیگر را نیز بشناسد و بتواند با موازنه بین آنها رأی برتر و قول صحیح را برگزیند و با ادله ای که خود صحیح و مبرّی از نقص می داند، قول صحیح را اثبات کند. با آگاهی از علم خلاف و آشنایی با فقه مقارن، این مرتبه به دست می آید.
علم خلاف را می توان بر چهار سطح متوالی از آگاهی فقهی اطلاق کرد:۱. آگاهی از آرا و نظریات فقیهان در مذاهب مختلف فقهی، بدون آشنایی با ادله و بدون قدرت دفاع و موازنه؛۲. آگاهی از آرا و ادله مذاهب مختلف، بدون تسلط بر موازنه بین آنها؛۳. آگاهی از آرا و ادله مذاهب مختلف و توانایی دفاع جدلی از یک مذهب خاص؛۴. شناخت آرا و ادله مذاهب در مسائل مختلف فقهی و قدرت ارزش گذاری ادله آنها و ترجیح قول برتر به صورت برهانی.این مرتبه از علم خلاف همان چیزی است که امروزه فقه مقارن نامیده می شود. بنابراین، کسانی که علم خلاف را به (قدرت حفظ وضع موجود به قدر امکان) تعریف کرده اند، به مرتبه سوم این علم نظر داشته اند. ولی کسانی که مرتبه عالی این علم را مورد نظر قرار داده اند، در تعریف آن گفته اند: (هو علم باحث عن وجوه الاستنباطات المختلفه من الادلة الاجمالیة والتفصیلیة الذاهب إلی کل منها طائفة من العلماء)؛ علم خلاف دانشی است که راه های گوناگون استنباط از ادله اجمالی و تفصیلی را که طایفه های مختلف علما برگزیده اند، باز می شناساند. برخی دیگر نیز تلاش کرده اند، مراتب مختلف این علم را تحت یک موضوع تعریف کنند و هم از این رو، در صدر و ذیل کلام خود دچار تهافت شده اند.
تعریف حاجی خلیفه
حاجی خلیفه در کشف الظنون آورده است: (هو علم یعرف به کیفیة إیراد الحجج الشرعیة و دفع الشبهه و قوادح الادلة الخلافیة بإیراد البراهین القطعیة)؛ علم خلاف دانشی است که می آموزد چگونه دلیل شرعی اقامه کنیم و با براهین قطعی، شبهات و نقوض ادله خلافی را پاسخ دهیم.چنان که ملاحظه می کنید، این تعریف مرتبه عالی علم خلاف را بازگویی می کند، ولی در ادامه این تعریف آمده است: (وهو الجدل الذی هو قسم من المنطق إلا أنه خص بالمقاصد الدینیة)؛ علم خلاف، همان جدل است که خود یکی از صناعات منطق به شمار می رود، با این فرق که در این جا به مقاصد دینی اختصاص یافته است.
فقه مقارن مرتبه عالی علم خلاف
بنابر آنچه گذشت، فقه مقارن مرتبه عالی علم خلاف به شمار می رود که از شرایط و مقدمات اولیه ورود به آن، آگاهی و تسلط بر علم فقه است.فقیه خلافی، علاوه بر این که همانند سایر فقها بر علم فقه تسلط کافی دارد، باید اسباب اختلاف فقها را نیز بشناسد به این معنی که اصول و مبانی عامه استنباط فقهی، مانند: اصالة الظهور کتابی، اجماع، قیاس، استصحاب و هر چیزی را که می تواند کبرای قیاس استنباط باشد، از نظر مذاهب مختلف بشناسد و بداند که هر مذهبی چگونه آنها را بر مصادیق خود تطبیق می دهد؛ چرا که ضابطه تشخیص صغری در نزد مذاهب مختلف یکسان نیست، علاوه بر این که ممکن است فقیه یا فقهای مذهبی خاص، قرائن خاصی را که در تشخیص صغری تأثیر دارند، ادعا کنند، در حالی که فقهای دیگر آن را انکار می کنند. هم چنین لازم است اقوال فقهای هر مذهب و ادله و مستندات ایشان را در هر مسئله بشناسد. بدیهی است که چنین گستره آگاهی ای به آسانی فراهم نمی شود؛ چرا که هر مسئله، فروع مختلفی دارد که نه تنها معمولاً اقوال مذاهب در آن متفاوت و گاهی متضارب است، بلکه گاهی فقهای یک مذهب نیز هم صدا نیستند و بالاتر آن که گاهی یک فقیه در یک فرع، اقوال متعددی دارد. اهمیت این علم وقتی بیشتر معلوم می شود که بدانیم از اوایل قرن دوم تا نیمه قرن چهارم هجری، در فقه اسلامی ۱۳۸ مذهب پدید آمده است.
تحولات علم خلاف
...

پیشنهاد کاربران

بپرس